افزایش میزان خشونت اغتشاشگران حاکی از عدم همراه مردم عادی حتی معترض است و البته برنامه ریزی دشمن برای این اغتشاشات هم که واضح است.
پس از بازداشت لیدرهای مرتبط با سیستمهای اطلاعاتی خارجی و نفاق، جریان ضد انقلاب عملا میدان را از دست داده و برای همین در یک حرکت رو به جلو به جای برگزاری هر روز اغتشاش به برگزاری هفته ای یک بار روی آورده بود اما برخلاف هفته های گذشته که جمعیت محدود اما رادیکال میتوانستند خوراک خبری برای زنده نگه داشتن خط عملیات روانی را ایجاد کنند در هفته گذشته عملا در این موضوع ضد انقلاب شکست خورده بود به همین دلیل با دروغ پردازی در خصوص فوت یک دانش اموز در اردبیل در صدد بود بتواند با ایجاد درگیری قومیتی آتش فتنه را روشن نگه دارد که با ناکامی روبرو شدند.
بعد از شکست فراخوان روز شنبه و برهم نخوردن نظم شهرها مخصوصا در تهران ناگهان خبر آتش سوزی در زندان اوین منتشر شد.
البته بررسی اطلاعات منتشر شده توسط رسانه های سعودی و اکانتهای سایبری خارجی برنامه ریزی شده بودن این اقدام را به ذهن متبادر می کند.
با توجه به دستگیری بسیاری از لیدرهای اغتشاشات و البته آگاهی عمومی نسبت به اهداف پشت پرده این ناآرام سازی ها، به نظر می رسد عملیات روانی و رسانه ای در صدد تحریک احساسات مردم با دروغ پردازی خواهد بود تا با ایجاد موج بتواند اغتشاشات را زنده نگه دارد.
مرور سریع نسبت به آنچه اتفاق افتاد نشان می دهد مدیریت امنیتی و انتظامی به خوبی توانست ضمن مقابله با اغتشاشگران مانع از دستیابی طراحان اصلی به اهداف خود علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی شوند.
این اقدام مدبرانه در پاسداری از مرزها نیز به خوبی صورت گرفت.
اما موضوع بسیار مهم در این راستا چگونگی مقابله و پاسخ رسانه‌ای به این عملیات های روانی است.
به اعتقاد بسیاری از دلسوزان و کارشناسان رسانه ای، در مجموعه رسانه ای کشور اقدامات روشنگرانه ای صورت گرفته است ولی هنوز آنطور که باید و شاید اقدام متقابل و افشاگرانه صورت نگرفته است. از سردرگمی در روزهای اول گرفته تا اقدامات اشتباه در ادامه مسیر و یا بعضا اتفاقاتی که بهانه به دست دشمنان می دهد و یا حتی اذهان عمومی داخلی را نیز مشوش می کند.
برخی امور هم نیازمند ارزیابی و تجدید نظر است مانند پخش تصاویر زن برهنه در صداوسیما گرفته تا موضوع پخش تصاویر نامناسب در اخبار تا اعلام آمار اشتباه جان باختگان حادثه زندان اوین توسط گوینده اخبار که بهانه به دست شبکه های‌معاند می دهد از ظواهر تاثیرات منفی رسانه ای داخل کشور است و از طرف دیگر برگزاری نشست های گفت وگو محور و دعوت از کسانی که خودشان سابقه فتنه گری داشته و از محکومان فتنه ۸۸ بودند در برنامه های مختلف رسانه ملی نیز محل ابهام است که آیا این قبیل اقدامات در مقابله با عملیات روانی تاثیری داشته و یا به عکس عامل مغشوش کردن اذهان عمومی شده است.
متاسفانه اقدامات برخی روزنامه های داخلی نیز که ادامه دهنده خط رسانه های ضدانقلاب بودند و صراحتا مسیر فتنه را دنبال کردند و البته برخوردی نیز با آنها صورت نگرفت نیز هنوز باقی است.
بهر حال با توجه به حمایت همه جانبه و صریح سران آمریکا و انگلیس و صهیونیسم و ضد انقلاب ،واقعیت حوادث اخیر و فتنه آشکار شده است و از این ببعد به بهانه اعتراض نمی توان عامل و ادامه دهنده مسیری بود که آمریکا ی مستکبر طراحی کرده و حمایت می کند.