ویژه

عسگراولادی بهشتی مؤتلفه بود

واقعیت این است که هم برای کشور و هم برای مؤتلفه شهید بهشتی دوم و البته برای مؤتلفه شهید بهشتی بود.
روحیه تشکیلاتی و اعتنای ویژه به اعضای استان‌ها از ویژگی‌های پررنگ مرحوم عسکراولادی در عملکرد حزبی بود. در این خصوص با دبیر با سابقه حزب در استان کرمان که به تازگی از سوی مجمع عمومی به عضویت شورای مرکزی مؤتلفه نیز انتخاب شده است به گفتگو نشسته‌ایم:

مرحوم عسکراولادی در جلسات حزبی تذکر متعدد به کسب نظر استانها داشت؛ این رویکرد ایشان از منظر شما چگونه مشاهده می‌شد؟

همیشه شخصیت حاج‌آقای عسکراولادی را به شخصیت شهید بهشتی تشبیه کرده‌ام. انصافاً ایشان شخصیت بی‌نظیری بودند. با توجه به رفتارها، کردارها و اخلاق‌هایشان طبیعتاً غیر مؤتلفه‌ای‌ها هم مجذوبشان می‌شدند، مؤتلفه‌ای‌ها هم که جای خود دارند و بیشتر جذب ایشان می‌شدند. انصافاً مظلوم از جمع ما رفتند. این اواخر به خاطر مواضعی که داشتند بعضی از خودی‌ها هم به ایشان خرده گرفتند. ایشان مرجع طرفین همه جناح‌ها و گروه‌ها بودند و حرکات، اعمال، رفتارها و خدایی عمل کردنشان موجب می‌شد حضورشان در حزب خیلی اثرگذار و مؤثر باشد.

از توجه ایشان به استان‌ها و شهرستان‌ها چه به یاد دارید؟

خصوصیات شاخص ایشان این بود که هر موقع می‌خواستند طی مأموریتی از طرف دولت، شخصیت‌ها، امداد یا مؤتلفه وارد مراکز استان و شهرستان‌ها شوند حتماً دفترشان این قضیه را اعلام می‌کردند و اصرار بر این بود جلسه‌ای با مؤتلفه داشته باشند تا مؤتلفه بتواند از ایشان بهره ببرد. این یکی از شاخص‌های بسیار ارزشمند است. با اینکه مشغله فراوان داشتند، به دفتر مؤتلفه در آن شهرستان اطلاع می‌دادند که اگر لازم می‌دانند در برنامه‌شان بگنجانند. به همین دلیل ایشان محبوب شهرستان‌ها، استان‌ها و حتی بدنه حزب بودند. ایشان مؤتلفه را با هیچ چیزی عوض نمی‌کردند. مشخص هم هست، چون حتی همراه ایشان مطلبی را مطرح کرد که هیچ‌گاه یادم نمی‌رود. ایشان می‌گفت شب آخر در بیمارستان حاج‌آقا عسکراولادی دو سه بار تکرار کردند: «مؤتلفه! مؤتلفه! مؤتلفه را یادتان نرود.» همه اینها نشان می‌دهد چقدر به مؤتلفه اهمیت می‌دادند. در شهرستان‌ها و استان‌ها تنها شخصیتی بودند که تمام اعضا و بدنه حزب ایشان را می‌شناختند و با ایشان ارتباط داشتند و ایشان هم مثل یک پدر به سر اینها دست می‌کشید.

حضور ایشان چه منافعی برای شهرستان‌ها و استان‌ها داشتند؟

ایشان باعث ایجاد انگیزه در شهرستان‌ها و استان‌ها می‌شدند و به هر شهری که می‌رفتند و در جلساتی که با مؤتلفه آنجا می‌گذاشتند نور امید را به آنجا می‌تاباندند. همه اینها برکات و خیر برای مؤتلفه بود. ایشان هر سرمایه‌ای که داشتند اول برای مؤتلفه هزینه می‌کردند. این‌طور نبود که جایگاه‌ها، منصب‌ها، روابط و کارهای مختلف موجب شوند مؤتلفه را نبینند. اعتقادم این است که بیشترین وقت و سرمایه را برای مؤتلفه صرف کردند.

هر چه در باره ایشان صحبت کنم کم گفته‌ام. با ایشان مرتبط و خیلی مأنوس بودم. ایشان نسبت به من بزرگواری و عنایت داشتند. خصوصیات عجیبی را از ایشان دیدم. واقعیت این است که هم برای کشور و هم برای مؤتلفه شهید بهشتی دوم و البته برای مؤتلفه شهید بهشتی بود.

اینک شما به شورای مرکزی حزب انتخاب شده‌اید تا راه آن مرحوم را ادامه دهید؛ در خصوص این رویکرد استانی ایشان چه برنامه‌ای دارید؟

حضرت امام پایه‌گذار مؤتلفه بود و یک اصولی کلی‌ای وجود داشته که یاران امام و حضرت آقا دنبال می‌کنند و ما به شدت مدافع آن هستیم. ما پایه و اساس و اهداف مؤتلفه را از زمانی که امام آن را تأسیس کردند تا الان و خط‌مشی مشخصی دارد دنبال می‌کنیم و جز آن خط‌مشی دیگری نداریم و بر همین اساس آمدیم و در این میدان وارد شدیم.

چیزی که دوستان اصرار داشتند و ما بر همین اساس کاندیدا شدیم این است که ارتباط بدنه حزب با شورای مرکزی را قوی کنیم. این ارتباط ضعیف بوده و به صورتی که باید، ارتباط با بدنه وجود نداشته است. در دوره‌های مختلف بعضی از اعضا و یا حتی دبیران شهرهای مختلف، شاید اعضای شورای مرکزی را حتی یک بار هم ندیده باشند و نمی‌شناسند، یعنی ارتباط ضعیف بوده است. بنابراین اگر این ارتباط‌ها قوی باشند، طبیعتاً انگیزه ایجاد و ارتباطی عاطفی برقرار می‌شود و به تبع آن ارتباط‌های سیاسی تقویت می‌شوند.

ثانیاً اینکه ارتباط شورای مرکزی با بدنه هم باید قوی شود که در این زمینه طرح‌هایی داریم که به شورای مرکزی ارائه می‌دهیم و چنانچه تصویب شوند و این طرح‌ها اجرا شوند، ان‌شاءالله حرکت جدیدی را شاهد خواهیم بود.

ما که امروز به شورای مرکزی آمده‌ایم طبیعی است که تکلیف و وظیفه داریم که در این جهت کار کنیم و برای کار باید ارتباطات قوی شوند. زمانی که خواستم خودم را معرفی کنم گفتم که با برنامه وارد این کار شده‌ام. برنامه هم این نیست که بنده آمده‌ام که اوضاع را «کن فیکون» یا تغییر و تحولی ایجاد کنم. اصل و اساس مؤتلفه را امام تعیین فرمودند و علما و بزرگان هم عنایت دارند و این چیزی نیست که کسی بخواهد تغییر بدهد. مرحوم آقای عسگراولادی و دیگران دنباله‌روی آن اهداف بودند و الان هم بزرگان حزب همان مسیر را دنبال می‌کنند. خط‌مشی اصلی را نه کسی حق دارد و نه می‌تواند تغییر دهد، چون خط قرمز ماست و نباید وارد این خط قرمز شویم. بحث من سر ارتباط است. ارتباط را باید بسیار قوی کرد.

https://shoma-weekly.ir/61so0c