آقای یکی یدونه- انگار در جامعه ماتوجیه فقط برای مواردی ساخته شده است که بخواهی طرف را محکوم به چیزی کنی! درغیر اینصورت هیچ نیازی به توجیه نیست! مخصوصا اگر دولتی باشی و کار مردم گیر تو باشد که دیگر چه نیازی به این ماجرا؟ روزی روزگاری مجبور شدم که برخلاف میل باطنی و بنا بر جبر روزگار (که حتما تجربه کردهاید و میدانید چیست؟) برای ویزیت یک سرماخوردگی ساده به بیمارستان دولتی نزدیک منزل بروم! ابتدا همه چیز خوب بود و حق ویزیت که بر اساس طرح جامع سلامت نصف شده بود، جبر روزگار را برایم آسانتر کرد. گفتند دکتر رفته ناهار بخوره، بشین تا بیاد! نشستم تا دکتر خورد و اومد! سلام کردم و لطف کرد جواب داد. شرح بیماری دادم و هیچ نگفت که نگفت! فقط نوشت و نوشت! و بعد دفترچه را داد و گفت به سلامت! گفتم لطف میکنید توضیح بدهید که چه نوشتهاید؟! و آنگاه بود که با یک نگاه عاقل اندر سفیه روبرو شدم که مردک تو رو چه به فهم اینایی که من نوشتم! خلاصه با بیرغبتی توضیحاتی در چند ثانیه داد و خلاص! خوب حق داشت! معمولا بعد از ناهار وقت خواب است، من نباید مزاحم میشدم!
جامعه