ویژه

شکست و پیروزی در تحزب اسلامی

جوانان حزب موتلفه اسلامی به بهانه روز جوان دیداری را با رییس جبهه پیروان خط امام و رهبری و عضو مؤسس حزب موتلفه اسلامی داشتند و در این دیدار، نگاه خود را صمیمانه اما با صراحتی که انتظار می رفت بیان کرده و پاسخ‌هایی دریافت کردند که ناظر بر مسائل انتخاباتی و نیز آینده حزب بود.
اشاره: جوانان حزب موتلفه اسلامی به بهانه روز جوان دیداری را با رییس جبهه پیروان خط امام و رهبری و عضو مؤسس حزب موتلفه اسلامی داشتند و در این دیدار، نگاه خود را صمیمانه اما با صراحتی که انتظار می رفت بیان کرده و پاسخهایی دریافت کردند که ناظر بر مسائل انتخاباتی و نیز آینده حزب بود. بخشهایی از گفتگوهای این دیدار در ادامه تقدیم میگردد.

 

مجری: حاجآقای عسگراولادی اگر جنابعالی صحبت ابتداییای دارید بفرمایید.تا بعد جوانان حاضر در جلسه سوالاتشان را مطرح کنند.

عسگراولادی: من چند دقیقهای وقتتان را میگیرم. السلام علیکم و رحمه الله. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. «تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَهُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لَا فَسَادًا وَ الْعَاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ» تقدیم به ارواح پاک و طیبه شهدای انقلاب اسلامی، شهدای اسلامخواهان جهان، امام شهدا، پدران و مادران و حقداران جمع رحم الله من یقرأ الفاتحه مع الصلوات. [صلوات حضار]. لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم. با عرض تبریک ولادت مولای صالحان و مصلحان جهان امام زمان به محضر پیامبر و عترت معصوم، بهویژه امام زمان و نایب بر حقشان و به حضور شما برادران عزیز، هدایت شوم برای مقدمهای کوتاه در خدمت این فراز از کلام خدا که خداوند میفرماید سرای آخرت را برای کسانی قرار دادیم که در این سرزمین برتریجو نباشند و در فساد شرکت نکنند. «تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَهُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لَا فَسَادًا». بعد میفرماید پایان کار نیکو از آن متقیان است: «وَ الْعَاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ».

نکتهای را در خدمت این فراز از کلام خدا عرض میکنم. یک جمله از مرحوم بهشتی که سالگرد شهادت ایشان و 72 تن از یاران ایشان نزدیک است «رضوان الله تعالی علیهم» نقل میکنم. میفرمود: «ما به دنبال انجام وظیفه و عاشق خدمت هستیم، مشتاق قدرت نیستیم». من نقل به معنا میکنم. اصطلاحی که ایشان به کار بردند، یک اصطلاح ماندگار و به یاد ماندنی و معنای همین آیه است که ما برای برتریجویی نیامدهایم، در زندگی علو نمیخواهیم. ما مسیر فساد را برای به دست گرفتن قدرت نمیخواهیم. «تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَهُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لَا فَسَادًا وَ الْعَاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ».

ما نه در اول برتریجویی را ملاک قرار دادیم و نه در آخر سهم‌‌خواهی کردیم. حتی با من مصاحبه کردند و پرسیدند: «آیا شما فکر میکنید آقای روحانی موتلفه را در دولت شرکت میدهد یا نه؟» پاسخ دادم: «غرض ما از آمدن به اینجا این بود که به ایشان بگوییم وظیفهمان کمک به شماست». سؤال دیگر این بود که توی عسگراولادی! آیا در مجموعه مشاوران و تصمیمگیران آقای روحانی هستی یا نه؟ جواب دادم: «من نیازی نمیبینم که ایشان از من بخواهد جزو مشاورینش باشم ولی اعلام کردهام در خدمت ایشان هستم». بعد پرسیدند: «شما فکر میکنید از موتلفه اسلامی وزیری در کابینه ایشان خواهد بود یا نه؟» جواب دادم: «ما هیچگاه به دنبال سهمخواهی نبودهایم و در جلسه  دیدار ما هم چیزی که مطرح نبود، این مسئله بود و ایشان هم وارد مسئله شکلگیری دولت نشدند».

سوال: با عرض سلام خدمت شما و جمع. سؤالم این است که در سالهایی که موتلفه نیروهای جوان و فعال زیادی را از دست داد و باعث شد حزب تا حدی در جامعه منزوی بماند، جوانان در موتلفه امروز چه جایگاهی دارند؟ سؤال دومم این است که با توجه به سیستم فعلی موتلفه در عملکردهای تشکیلاتی و حزبی، با چه هدف و نگرشی میتوانیم جوانان امروز را جذب موتلفه اسلامی کنیم؟

عسگراولادی: سؤال مبنایی و خوبی کردید و حقاً باید روی آن توقف و صحبت کنیم. موتلفه اسلامی حزبی است که از هیأت شروع شده به جمعیت و بعد حزب رسیده است و الان هم خودش را تنها تشکیلات در خط امامت و ولایت نمیداند، بلکه خود را عددی از اعداد خط مبارک امام و رهبری میداند. حرکتمان برای قدرت نیست، بلکه حرکتمان برای شناخت وظیفه و عمل به آن است. حالا چقدر تدبیر ما در شناخت وظیفه و عمل به آن به ما فرصت خدمت گسترده میدهد یا نمیدهد، در ما انگیزهای را پدید نمیآورد که سلامت تشکیلاتی حزبالله را به خطر بیندازیم تا به قدرت برسیم.

مثلاً فرض بفرمایید در مورد هزینههایمان از زیر صفر شروع و سعی کردیم به کسی متکی نباشیم و از جاهایی کمک نگیریم و حتی چهار پنج سال قرض و خرج کردیم، اما حاضر نشدیم به کسی بگوییم بیاید کمک کند که بعد شرط بگذارد، چون دنبال قدرت نیستیم، بلکه دنبال ادای وظیفه هستیم. نسل جوان مناسب با سن و بانوان مناسب با جنسیت در حزب رویشها و ریزشهایی دارند. اینها بهخصوص بانوان، غیر را نمیپذیرند و میخواهند همیشه بر غیر حاکم باشند و اسمش را هم غیرت میگذارند. جوانها دنبال رشد هستند و اگر دیدند دارند درجا میزنند، نمیتوانند بمانند، درحالی که این درجا زدن آمادگی برای دفاع مقدس و مقاومت است. اگر سربازها را هر روز صبح برای صبحگاه میبرند و یک عده تصور میکنند این یک کار زیادی است و حوصلهشان سر میرود، اما یکمرتبه یک گوشه مملکت مورد هجمه قرار میگیرد، آنهایی که در رختخواب خوابیدهاند نمیتوانند بروند و دفاع کنند. کسی که هر روز صبح یا دست کم هفتهای یک بار درجا زده میتواند الان حرکت کند.

چون جوانها میخواهند زود به نتیجه برسند و حرکت درونشان سرعت دارد، تا بخواهند سیاسی شوند یک مقدار معطلی دارند. هم خودشان باید صبر کنند و هم ما باید صبر کنیم. نه به رویششان خیلی مغرور شویم، نه از ریزششان ناامید. در دورهای که رویش میکنند، وقتی جریانی پیش میآید، عدهای ریزش میکنند، ولی عدهای میمانند. اینها برای آبدیده شدن میمانند.

الان باید به برادرمان بگویم هیأت اجرایی ما در موتلفه همگی جوان هستند. در شورای مرکزی ما حدود یکسوم جوان، یکهفتم خانم و حدود یکهفتم روحانی هستند. ما تغییر میکنیم و تغییر کردهایم، ولی این که میفرمایید کاملاً درست است که برای جوانان و بانوان چه موقعیتی را قائلیم. اینها باید بدانند که در یک حزب سیاسی شرکت دارند و این حزب سیاسی مال امروز نیست. بعد از انقلاب امام اجازه دادند و حزب جمهوری اسلامی تشکیل شد. بنده از موتلفه مأمور شدم از امام بپرسم که قرار بود اگر این حزب تشکیل شود، از ما هم دعوت شود. پنج روحانی اعلام حزب کرده‌‌اند. موتلفه اسلامی میگوید تکلیف مرا روشن کنید. امام فرمودند: «الان وقت این صحبتها نیست». عرض کردم: «اگر شما حکم بدهید که موتلفه در دل حزب جمهوری اسلامی برود، فوری میرویم». فرمودند: «این کار را بکنید». همگی موتلفه را ترک کردیم و به حزب جمهوری پیوستیم. وقتی امام از دنیا رفتند و به ولایت و امامت رهبر عزیزمان مفتخر شدیم، خدمت ایشان رسیدم و گفتم: «موتلفه اسلامی با آهنگ امام و هدایتهای ایشان تشکیل شده و الان در خدمت شماست. شما بگویید بمانید، میمانیم و شما بگویید ترک کنید، موتلفه را فراموش میکنیم». ایشان فرمودند: «حضرت امام چندان با تشکلها موافق نبود، ولی با شما موافق بود. من با تشکلها موافق بودهام و با شما هم از قبل آشنا هستم و میگویم بمانید».

نسل جوان اساس نیروی هر حزب و جامعهای است و هر حزب و جامعهای که نسل جوان را نداشته باشد، توفیقی نمییابد. خداوند در مورد حضرت موسی(ع) میفرماید: «فَمَا آمَنَ لِمُوسَى إِلاَّ ذُرِّیَّهٌ مِّن قَوْمِهِ» به موسی(ع) ایمان نیاوردند مگر نسل جوانی از قوم او و حضرت موسی(ع) توانست با نیروی نسل جوان آن حرکت عظیم را به وجود بیاورد و پیامبر(ص) واقعاً بر نیروی جوان تکیه داشت، اما نیروی جوان باید بداند در یک حزب سیاسی شرکت دارد. شاید برای بعضی از شماها سخت باشد که متوجه شوید بادامچیان، ترقی، شجونی، حبیبی، عسگراولادی و... چه میگویند. یک حزب که نباید این طور باشد! خیر، من برعکس میگویم حزب باید جناح چپ، جناح میانهرو و جناح راست داشته باشد. چرا؟ چون لازمه حزب، تضارب افکار است. اگر همه مثل یک حزب کمونیست باشند و رئیس حزب مثل یک فرمانده ارتش بگوید به چپ، چپ، به راست، راست که حزب نیست. حزب آن است که هر کسی هر چه میاندیشد بتواند بگوید و حرفش را بزند، چکش بخورد و نهایتاً جمعبندی شود. نسل جوان باید این عادت را پیدا کند.

 اگر شما به آقای امانی، به آقای حسین بادامچیان و حتی به خود بادامچیان نگاه کنید که از جوانهای موتلفه بود و حالا مویش سفید شده است، با آموزشهای ضمنی دمساز شدند که برای مدیریت آماده شوند، نه بر سربازی که بزن و برو. الان در جوانان موتلفه شاید کسی به اندازه امانی، مدیریت را یاد نگرفته است. شما نسل سوم هستید و ایشان نسل دوم است و مدیریتش از نسل اول جلوتر رفته، چون واقعاً عضو تشکیلات بوده است. یک وقتهایی هم خیلی تند حرف زده و جوابهایش را هم شنیده، اما این روحیه انتقادکننده سبب کنارهگیری ایشان نشده و همچنان ایستاده است.

آخرین نکتهای که میخواهم عرض کنم این است که نه تکیه بر جوان بدون تجربه حزب و نه تکیه بر تجربه بدون نیروی جوان. نه تکیه به آقایان بدون اعتنا به خانمها، نه تکیه به خانمها بدون اعتنا به آقایان. باید همان طور که قرآن میفرماید که: «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ» ، مردان و زنان باایمان در یک تشکیلات منسجمی هستند که قدرت امر به معروف پیدا میکنند. نمیفرماید المؤمنون، بلکه میفرماید مؤمنون و مؤمنات.

سؤال: ما باید قبول کنیم که در این انتخابات شکست خوردیم. ما که داریم جلو میرویم، حداقل گاهی باید پیروزی داشته باشیم و اگر میخواهیم کاری را انجام بدهیم با نتیجه باشد. بالاخره باید قبول کنیم که آقای روحانی نامزد اصولگرایان نبود و نامزد اصلاحطلبان بود. اگر در تاریخ انقلاب نمیتوانیم از آقای هاشمی صحبت نکنیم، در ایام فتنه هم باید از عملکرد ایشان صحبت شود.

نکته بعدی جوانگرایی و شعار جوانگرایی است. این ویترین جوانگرایی در موتلفه دیده نشده که برای همه سؤال ایجاد کرده است.

عسگراولادی: بله، ده نفر از اعضای شورای مرکزی جوان هستند و بهتدریج دارند بیشتر هم میشوند.

سؤال: نکته دیگری که اشاره کردید نسل اول است، ما الان از نسل اول رجل مذهبی و سیاسی داریم. آیا از نسل دوم هم داریم؟ چه برنامهریزیای برای نسل سوم کردهایم که در میان آنها رجل سیاسی و مذهبی داشته باشیم. اگر امروز جوانی به موتلفه بیاید، به محض این که بفهمند موتلفهای است فوری حذفش میکنند. موتلفه چگونه میتواند از این جوان حمایت کند و او را نگه دارد؟

عسگراولادی: اگر بخواهیم در باره مسئله شکست و پیروزی در مجموعهای که در اینجا قرار داریم، بگوییم، به نظرم به تعداد تمام افرادی که اینجا هستند نظراتی راجع به آنها پیدا میشود. این طور نیست که شکست یا پیروزی یکدست و مطلق باشد که همه به یک تعریف از آن برسند. شکست و پیروزی نسبی است. در صحبت بعضی از شما عزیزان، امام حسین(ع) شکست خورده است، امیرالمؤمنین(ع) شکست خورده است، امام رضا(ع) شکست خورده است، امام موسی بن جعفر(ع) شکست خورده است. چرا؟ چون پیروزی را در حکومت میبینید، پیروزی را در انجام وظیفه نمیبینید. این که شما میفرمایید اصرار نکنید که بگویید شکست نخوردهایم و بگویید شکست خوردهاید، یعنی چه؟ یعنی در تدبیر کوتاهی کردیم؟

در انجام وظیفه کوتاهی کردیم؟ یا حوادث و اتفاقات چیزهایی را بر ما تحمیل کرد؟ من توضیح دادم که تدبیر چه بود. توضیح دادم برنامه چه بود. توضیح دادم حرکت در برنامه چه بود، اما حوادثی اتفاق افتاد. مثلاً تمام مقدماتی که حضرت موسی بن جعفر(ع) برای تشکیل حکومت لازم بود فراهم کردند، اما ایشان از بعضی از صحابه گلایهای دارند که اینها زبانشان لق بود و بعضی از مسائل را جاهایی گفتند و نگذاشتند آن انقلاب به ثمر برسد. یعنی حوادثی اتفاق افتادند، وگرنه حضرت موسی بن جعفر(ع) برای به زندان افتادن و در زندان به شهادت رسیدن برنامهریزی نکرده بودند. همین طور حضرت امام رضا(ع) برای پذیرش مشروط ولیعهدی برنامهریزی نکرده بودند. اینها برنامه حکومتی داشتند، اما پیروزیشان در این است که آهنگ خدایی داشتند و با آهنگ خدایی تدبیر کردند و برنامه ریختند و در برنامه درست حرکت کردند. اگر با این تفسیر و تعریف پیش برویم، امام حسین(ع) شکست خورده است و باید در عصر عاشورا اعتراف کند که شکست خورده است. امام سجاد(ع) در کوفه و شام باید اعتراف کند ما شکست خوردهایم، اما وقتی ابن زیاد میگوید: «الحمدلله خدا مردان شما را کشت و زنان شما را اسیر کرد و شما را با شکست مضمحل کرد»، حضرت زینب(س) به سخن درمیآیند و میفرمایند: «مردان ما را عوامل تو کشتند، زنان ما را عوامل تو اسیر کردند. والله! والله! ما رأیت الا جمیلا». به ذات اقدس حق قسم که من از خدا جز زیبایی نمیبینم.

حالا اگر مقاومت سیدالشهدا(ع) تا آخرین قطره خون، شکست خوردند؟ نه. 

اگر شما موتلفه اسلامی را برای حکومت بخواهید و الان عمده جوانان موتلفه در سراسر کشور مثلاً در ایلام تحصیلات عالیه دارند. اگر بگوییم باید برای اینها که آمدهاند، در این دوره پست باشد و اگر نباشد ما شکست خوردهایم، این طور نیست. شکست و پیروزی را باید معنا کرد.

اشارههای صریحی میکنم. موتلفه اسلامی بعد از این که حزب جمهوری اسلامی روی شمعک رفت، بنده را خدمت امام فرستاد. رفتم و عرض کردم: «حزب جمهوری اسلامی دچار این وضع شده است. شما اجازه میدهید موتلفه اسلامی مجدداً انسجامی داشته باشد؟» فرمودند: «بله، مسئلهای نیست». پس از مدتی رفتم و عرض کردم: «اجازه میدهید جوانانمان را به عضویت بپذیریم؟» فرمودند: «این کار را بکنید». عضوگیریمان هم با اجازه ولی فقیه بود. در یک فاصله زمانی رفتم و گفتم: «اجازه میدهید همکارانی را که در جاهای مختلف مشغول به کار هستند ـ مثلاً خود بنده در وزارت بازرگانی و کمیته امداد بودمـ به عضویت موتلفه اسلامی دربیاوریم؟» فرمودند: «مانعی ندارد».

ما از حزب جمهوری که درآمدیم جا و مکانی نداشتیم. از پدر آقای محمدحسن توسلی خواستیم خانه مخروبهای را که در کنار مجلس در میدان بهارستان داشتند به ما اجاره بدهند. انتخاباتی انجام دادیم و برای هر واحد مسئولی را نصب کردیم و گفتم: «حداقل عصرها بیایید و چراغ اتاقتان را روشن کنید». ما الان در بیشتر شهرستانها دفتر و شعبه داریم. در 21 استان دفتر داریم که شاید هجده نوزده تای آنها ملکی باشند. در تهران موتلفه اسلامی چندین جا دارد و حداقل الان در بین وزرا، معاونین و نمایندگان مجلس حدود 100 نفر از موتلفه حضور دارند. مثلاً در همین دورهای که شما خیال میکنید ما شکست خوردهایم، اخیراً برای آقای مهدوی گزارش کردم که این دوره چهار انتخابات ریاست جمهوری، شورای شهر، میاندورهای مجلس و میاندورهای خبرگان داشتیم.

در خبرگان مطلقاً اصولگرایان رأی آوردند، در میاندورهای مجلس از چهار نفر سه نفرشان موتلفهای هستند که رأی آوردهاند، در شوراهای شهر و روستا، جبهه پیروان و موتلفه حدود 60 درصد منتخبین دارند و اصولگرایان در مجموع بالای 70 درصد هستند. در خود تهران که 31 نفر انتخاب شدند، اکثر آنها اصولگرا هستند، یعنی از 31 نفر هجده نوزده نفرشان اصولگرا هستند. یک وقت میگوییم موتلفه باید رأی بالا داشته باشد که البته در مجلس این طور است. برای این که برسیم باید مشق کنیم و درجا بزنیم.

من از هر کدامتان که بدبینتر هم باشد سؤال میکنم در این انتخابات، نام موتلفه بیش از دورههای قبل مطرح نبود؟ الان رئیسجمهورمان که انتخاب شده است، میگویند: «گفتم اولین تشکلی که به ملاقاتم میآید، موتلفه باشد و تا به حال جز با موتلفه با هیچ تشکلی ملاقات نکردهام». اگر پیروزی را روی کمیت ببرید، امام حسین(ع) شکست خورده است.

 در کیفیت این طور نیست. آخرین نکته این است که در ره یافتن حق مرارتها کشیدن لازم است. نمیشود یک شبه مراحل را طی کرد. باید ایستاد. این آقای علینیا که الان اینجا نشسته، جوانی است که در موتلفه رشد کرده است و معاونت مالی اینجا را دارد. در فرصتی بیاید و برای شما صحبت کند و بگوید الان موتلفه چه جایگاهی دارد.

خیلی زحمت کشیده شده است که بتوانیم بدون این که از دولت، رهبری یا متدینین کمک بگیریم، کاری کنیم که موتلفه اسلامی بتواند خودش را اداره کند. به تعبیری وقتی که استعفا کردم و دبیرکلی را نپذیرفتم ـ پس از سه دوره که گفته بودم نمیپذیرمـ گفتم: «موتلفه باید به سیستم اتکا پیدا کند، نه به شخص». اصرار داشتند اگر تو باشی اینجا بهتر اداره میشود. گفتم: «معنایش این است که من پشت میز موتلفه بمیرم و گفته شود دبیرکلی باید مادامالعمر باشد. این طور نیست. من تا هستم کسی باید دبیرکل بشود و من در خدمتش باشم».

الان شرایط ما شرایط یک حزب قابل قبول است. نمیگویم ضعف نداشتهایم یا نداریم، اما توقعات را باید کنترل کنیم. اگر توقعات را کنترل نکنیم، تحلیل شما به اینجا میرسد که امام حسین(ع) شکست خورد، امام سجاد(ع) شکست خورد، امام باقر(ع) شکست خورد. در صورتی که باید دید امام به ما فرموده است ما برای فراهم کردن مقدمات ظهور حضرت ولیعصر(عج) تلاش میکنیم. اگر بخواهیم مقدمات را فراهم کنیم، بگوییم شکست خوردهایم و بزنیم گاراژ؟ یا ببینیم در دل همین شکست پیروزیهایمان چیست؟ الان یک جوان دماوندی که عضو حزب موتلفه اسلامی در دماوند است نماینده مردم در انتخابات میان دوره ای شد. سه چهار روز قبل از انتخابات نامهای به آقای حبیبی نوشتم که این که موتلفه دماوند و موتلفه مرکز حمیدرضا مشهدیعباسی را معرفی کرده انتخاب بسیار خوبی است. من از مردم دماوند میخواهم به ایشان رأی بدهند. با این که کارشکنی علیه او خیلی زیاد بود، حالا نماینده عضو موتلفه شده است، البته انتخابات برد و باخت دارد.

از پروردگار استدعا داریم این نیتهای خیر و خالص شما را در مسیر کمال هر روز موفقتر بدارد.

https://shoma-weekly.ir/5sPDyI