***
در شهریور شهدای زیادی را از دست دادهایم، از جمله شهیدان باهنر، رجایی، لاجوردی، اندرزگو و عراقی. همه این شهدا وجه مشترکی داشتند، آن هم اینکه همه اینها در مبارزه با آمریکا ید طولایی داشتند. ابتدا در این زمینه از ویژگیهای اینها صحبت بفرمایید.
این شهدا در حدی که من یادم هست و در جریان هستم از همان جوانی فعالیتشان بیشتر به خاطر نشر اسلام و توسعه افکار اسلامی در جامعه بود و خود به خود موانعی را که در مقابل رسیدن به هدفشان بود دشمن خود میدانستند که یکی از اینها در ابتدای کار انگلیس بود و مرحله بعد آمریکا که کمکم آمریکا روی دست انگلیس بلند شد و در تحقق اهداف امپریالیستی خود و تسلط به کشورهای ضعیف ید طولایی داشتند و بیشتر جلو آمدند.
این دوستان زحمات فوقالعادهای کشیدند. هر نوع زجر، شکنجه و ناراحتی را تحمل کردند، زندانها رفتند. مصیبتهای متعدد خانوادگی برای اینها ایجاد شد که اصلاً قابل وصف و تصور نیست. شهید عراقی شخصیتی کاری و فعال بودند، ولی نیرویش را صرف مبارزه میکرد. در عین حال فوقالعاده نسبت به مسائل مذهبی علاقمند بود. یادم هست مرحوم آقای انواری نقل میکردند وقتی قرار شد ما را از زندان قصر به برازجان تبعید کنند من بودم و شهید عراقی، مرحوم آقای عسگراولادی و چند نفر از شهدای دیگر بودند که ما را تبعید کردند. شب که به برازجان رسیدیم محلی را در اختیار ما گذاشتند و گفتند شما باید اینجا زندگی کنید. هوا بهقدری گرم بود که امکان این را که در اتاق سکونت و شب استراحت کنیم نداشتیم. لذا قرار شد در حیاط آن محل بخوابیم. حیاط هم بسیار کثیف و پر از خاک بود و واقعاً خوابیدن در حیاط و روی زمین مشکل بود. مرحوم شهید عراقی از بس نسبت به روحانیت، متدینین و بزرگترها احترام میگذاشت به یک تخت چوبی در کنار آن اتاق اشاره کرد و گفت این را درست میکنم و شما جناب آقای انواری چون روحانی هستید روی تخت در حیاط بخوابید که احیاناً حشرات برای شما مزاحمتی ایجاد نکنند. بعد آقای شهید عراقی مشغول شد که این تخت را تعمیر کند. تخت هم اوراق شده بود. در هنگامی که مشغول چکش زدن روی میخ بود تکهای از قطعات چوب پرید و به دندان جلوی شهید عراقی خورد. اتفاقاً دندانش شکست ولی روی خودش نیاورد و آن تخت را به هر ترتیبی که بود درست کرد. مدتی که ما آنجا بودیم مرحوم آقای انواری میگفتند که من دیدم شهید عراقی با نداشتن دندان علیرغم اینکه در خوردن غذا مشکل داشت، ولی هیچوقت به روی خودش نمیآورد و این کار را ثواب میدانست. گذشت فوقالعادهای داشت. در جاهای مختلف شهید عراقی جان خود را به خطر میانداخت. در جریان ۱۵ خرداد شهید عراقی مردم را هدایت کرد تا به سمت میدان ۱۵ خرداد بیایند و در شرف گرفتن محل رادیو در آن زمان بودند. شهید عراقی یکی از مؤثرترین افراد در آن داستان بود.
در باره شهید لاجوردی و مبارزات ایشان توضیح بفرمایید که الگوی مبارزه با نفوذ آمریکا بود.
ویژگی شهید لاجوردی خاصیتی این بود که به تهاجم ساواکیها و دستگاه خیلی اهمیت نمیداد. مثل اینکه یا به او الهام شده یا اعتقادش این بود که اینها مثل حباب روی آب هستند که خود به خود مضمحل میشوند. روزی که داشتند همه را دستگیر میکردند به دفتر ما آمد، ما در بازار در سرای حاج حسن بودیم و ایشان هم در مشیر خلوت محلی داشت و در عین حال به فکر تبلیغ و یارگیری برای کار خودش بود. آمد و به شوخی گفتم: «آقای لاجوردی! به نظرم شما را دستگیر کنند.» گفت: «هیچ اشکالی ندارد. من آمادهام. منتهی اینها اینقدر بیرحم و بیانصاف هستند ممکن است مرا ببرند و مثلاً به یک سال زندان محکوم کنند و ما را نگه میدارند و نمیگذارند فعال باشیم. لذا بهتر این است که دست اینها نیفتیم» و ایشان کلمه یک سال را گفت. بعد هم اتفاقاً آقای لاجوردی را دستگیر کردند و به هجده سال زندان محکوم شد. در عین حال کسانی که در زندان با ایشان بودند همه شاهد بودند که شهید لاجوردی مثل کوه ایستاده بود و نه کسی از دوستانش را معرفی کرد و نه احیاناً در مقابل بازجوها و شکنجهگرها کوتاه آمد. مقاومت کرد تا انقلاب به پیروزی رسید که بعد از پیروزی انقلاب هم به درجه شهادت نایل آمد.
همانطور که مطلع هستید بحث به درک واصل شدن منصور که دو نفر از شهدا در آن دخیل بودند برای جلوگیری از نفوذ آمریکا در کشورمان انجام شد و از اهداف بقیه شهدای ماه شهریور هم خبر داریم که همه اینها دنبال این بودند که آمریکا وارد کشور ما نشود، اما امروز صحبتهایی در این زمینه وجود دارد که ما راههایی را ایجاد کنیم که آمریکا وارد کشور ما شود.
بهترین راه و هدایت فرمایشهای مقام معظم رهبری است. به نظر من در ایران هیچکس را واردتر و مسلطتر به مسائل سیاسی اعم از خارجی یا داخلی بالاتر از مقام معظم رهبری نداریم، وقتی ایشان میگویند هیچ راهی را برای آمریکا باز نکنیم، اگر کسی روی این حرف بخواهد حرفی بزند حتماً در اشتباه و نسنجیده این کار را کرده است. به فرض اینکه حسن نیت هم داشته باشد حرفش نپخته است. اگر هم قصد و غرضی هم داشته باشد که تکلیفش معین است. لذا همه باید پیرو ایشان باشند و از خدا بخواهیم که این رهبری را برای ما حفظ بفرماید.
امروز که بحث نفوذ دوباره آمریکا مطرح است، با شرایط موجود میتوانیم اجازه ندهیم آمریکا وارد کشور ما شود و نفوذ پیدا کند؟
خوشبختانه اطلاعات مردم خیلی از قبل زیادتر شده است و بروز هم میدهند. اکثریت مردم آگاه و به مسائل وارد هستند و خیلی خوب است که رسانهها کمک کنند و مردم را در جریان مسائل قرار دهند تا مردم بهترین راهها را خودشان انتخاب کنند. انشاءالله جای نگرانی نیست.