1- اصلاحطلبان تا حدودی نسبت خودرا با جریان فتنه آمریکایی شفاف نمودند و آن اینکه ارتباط سازمانی و تشکیلات و مکتوبات قلبی با پیاده نظام فتنه همچنان برقرار است و شفافسازی فعلی این نسبت را نشان میدهد.
2- از آنجایی که ازماهها قبل تبلیغات زیادی برای برگزاری این همایش انجام گردید، مردم انتظار داشتند این جریان بیزاری خود را از جریان فتنه اعلام نموده و راه را برای حضور در انتخابات فراهم سازد ولی مواضع اعلام شده بیانگر آن است اگر جمعبندی شفافتری داشته باشند، تکلیف نظام و مردم و مبادی قانونی با این ساختارشکنان روشن میشود.
3- قانونگریزی و قانونشکنی همان مسیر انحرافی است که جریان آمریکایی فتنه در پشت صحنه چنین همایشهایی مثل گذشته مقدمهسازی نموده و از همین حالا تعرض به نهاد قانونی شورای نگهبان را شروع نمودند. معلوم نیست با تجارب گذشته و اتفاقات و رخدادهای چند دوره انتخاباتی قبل، این جریان دنبال چه نوع نهاد قانونی هستند آیا مگر غیر از یک جمهوری اسلامی و یک نوع قانون متناسب با این نظام سراغ دارند؟ بنابر این رویکردهای این جریان شائبه جایگزینسازی کار و قانون غربی و آمریکایی را تقویت می نماید در غیر اینصورت این همه عناد و مخالفت با شورای نگهبان چه معنایی میدهد؟
4- رفع حصر از بازی خوردگان فتنه آمریکایی بهانهای برای داغ نمودن تنور انتخابات است که در این همایش بر آن تأکید گردید و مواضع آقای دکتر عارف جالب توجه است که امیدوار است رابطه مفید و مثبتی بین رفع حصر و موفقیت وی در انتخابات آینده وجود داشته باشد. ولی کدام عقل سلیم از این درک عاجز است که از این به بعد جنازه سیاسی و پیراهن عثمانسازی موسوی و کروبی برای آمریکاییها و صهیونیستها و اتحاد ضد اسلام و انقلاب ضرورت دارد؟
به هر حال اگر عقل سیاسی وجود داشته باشد، حتی اگر نظام بر موضع رأفت و رحمت خویش از حکم باغی بودن آنها به دلایل گوناگون بگذرد، ولی این الزام وجود دارد تا برای پیشگیری از ندا آقا سلطانسازی آنها همچنان تا پایان موت از روش حفاظت حصری حمایت شود تا فتنه آینده آمریکاییها دوباره علامت پیراهن عثمان را نداشته باشد.
5- رویکرد اصلاحطلبان در این همایش نشان میدهد از استقبال مردم مأیوس هستند و شعار وحدت ملی را میدهند. کدام عقل سلیم میگوید جامعه ایرانی برای حمایت از فتنهای آمریکایی و صهیونیستی و یا فتنه سال 78 و یا تحصن نمایندگان مجلس ششم و یا جریان پلید قتلهای زنجیرهای و یاکنفرانس ننگین برلین و یا نظرسازی آمریکایی و یا کشتار مردم در خیابانهای تهران در فتنه 88 و یا دعوت از آمریکا و اتحادیه اروپا برای تحریم ایران، دچار اختلاف و انشقاق گردید که حالا وحدتی بر مبنای خواست اردوگاه یزید و معاویه انجام پذیرد؟
6- عقلای جریان اصلاحات با دو رویکرد نفاق و به قول خودشان زیرکی و سیّاسی در این همایش شرکت نکردهاند. قریب یکصد نفر از سران اصلاحات که بعضاً مسئولیت دولتی دارند، از مشارکت خودداری کردند. قریب 15 تا 20 نفر از شاخصهای اصلاحطلبان که کم و بیش نسبتهایی با جریان فتنه داشتهاند، در این همایش حضور یافتند.
یک نگاه ساده ابتدایی و سیاسی بیانگر آن است که مصادره اسمی و ظرفیتی و پست و مقامی دولت آقای دکتر روحانی همچنان برای ظرفیت سازی جریان فتنه در دستور کار است. اصلاحطلبان با ترس و لرز میگویند رأی روحانی متعلق به ما میباشد. از طرف دیگر آقای دکتر روحانی قسم یاد نمودکه برای حفظ نظام از خطرات گوناگون امنیتی و سیاسی و از جمله مقابله با فتنه آمریکایی انجام وظیفه نماید. به همین دلیل و به احتمال قوی عدم حضور قریب یکصد نفر در همایش مذکور خط نگهداری بین جریان فتنه آمریکایی و جریان دولت تدبیر و امید است. یعنی ساختارشکنی هم بله و هم خیر، حضوردر دولت هم بله ولی همراهی با دولت خیر، اپوزیسیونسازی انتخاباتی و مقابله با شورای نگهبان و قانونگرایی هم بله و سهم خروجی همایش و هم خیر، یعنی حضور در مناصب دولتی.
در اینجاست که دولت تدبیر و امید باید رابطهاش را با این جریان شفاف سازد. ولایت مداری دولت توجه به این تذکر رهبری است که به بهانه اعتدال نیروی مؤمن و انقلابی کنار زده نشود و مصداق این دغدغه رهبری حضور نیروهای فتنهگر در مسئولیتها است. دولت باید هوشیار باشد و در این دام گرفتار نشود. البته تذکر وزیر محترم کشور نوعی امیدواری و هوشیاری برای مقابله با جریان فتنه است. بگذریم و منتظر برنامههای بعدی جریان فتنه باشیم.