جامعه

شغل‌های روی زمین مانده، داوطلب می‌طلبند

باید جامعه را به سمت مناسب با نیاز‌ها هدایت کرد تا جوان دراین جامعه دست به انتخاب طبیعی درست بزند. مثلا وقتی یک پسر احساس می‌کند که در صورت مشغول شدن به مشاغل یدی خاص، از سوی دختران انتخاب نمی‌شود، به صورت خودکار آن شغل‌ها را انتخاب نمی‌کند.
رضا فرخی- ایران یکی از جوانترین کشورهای حال حاضر جهان است. کشوری که ۲۴ میلیون جوان ۲۰ تا ۳۵ دارد واین یعنی در اختیار داشتن یک منبع عظیم برای رشد وتوسعه! اما نرخ بیکاری در ایران دو رقمی است، آن چنان که این نرخ بیکاری در چند سال گذشته هیچگاه علاقهای به یک رقمی شدن از خود نشان نمیدهد. هر چند که دولت امید دارد تا نرخ بیکاری تا پایان سال ۱۳۹۳، ۶ درصد کاهش پیدا کند. کاهشی که بسیار رقم بالایی محسوب میشود و تحقق آن به اما واگرهای بسیار وابسته است.

شغلهای بیطرفدار اما زیاد

در این میان هر مدیر و مسئولی روایتی از داستان پردرد بیکاری جمعیت جوان دارد. داستانی که برای هر دولت و هر رئیس جمهوری در ایران به موضوعی کاملا دراماتیک مایل به تراژدی! مبدل شده است. به تازگی علی ربیعی، وزیر کار وتامین اجتماعی عنوان کرده که حدود ۲ میلیون شغل پر مشقت بدون طرفدار وجود دارد. شغلهایی که به تعبیر وزیر کار، جوانان به انجام آنها علاقهای نشان نمیدهند. تردیدی نیست که این شغلها جزء دسته شغلهای یدی محسوب میشوند و حتی وزیر هم بر بیعلاقگی جوانان به این مشاغل پر زحمت اشاره کرده و گفته که باید برای گرایش جوانان به این شغلها انگیزه ایجاد کرد. انگیزهای که شاید بتوان به تعبیر برخی مدیران دولتی آن را شیک سازی مشاغل نام گذاشت.

اپیدمی پشت میز خواهی با طعم کلاس اجتماعی

اما کارشناسان اجتماعی خارج از ماجرای شیک سازی تلاش دارند تا به این پرسش پاسخ دهند که چرا جوان ایرانی علاقهای به چنین شغلهایی ندارد. فرهاد خدابنده، کارشناس اجتماعی و استاد دانشگاه در این باره عنوان میکند: اینکه چرا جوانان به سمت این گونه مشاغل جذب نمیشود را باید در چارچوبهای اجتماعی دید. به واقع چارچوبهای اجتماعی رفتار این جوان را هدایت میکنند. به عنوان نمونه وقتی پشت میز نشینی و به تعبیر امروزی مدیریت، نوعی کلاس اجتماعی محسوب میشود و کارگری ویا به تعبیر کار یدی نمای مناسبی ندارد، جوان خواه ناخواه به سوی مشاغل مدیریتی و دارای میز جذب میشود. میزهایی که تعدادشان بسیار محدود است و به این آسانی به دست نمیآید.

ارتباط مستقیم نوع شغل و خواستگاری

خدابنده میافزاید: باید جامعه را به سمت مناسب با نیازها هدایت کرد تا جوان دراین جامعه دست به انتخاب طبیعی درست بزند. مثلا وقتی یک پسر احساس میکند که در صورت مشغول شدن به مشاغل یدی خاص، از سوی دختران انتخاب نمیشود، به صورت خودکار آن شغلها را انتخاب نمیکند.

همچنین اگر این شغلها از سوی خانواده دختر مورد پسند نباید شد، فرار از این شغلها در پسران به یک اپیدمی تبدیل میگردد. اینجا است که دولت باید فضایی به وجود آورد که این نگرش در بین دختران و خانواده آنها نسبت به مشاغل یدی تغییر کند. به شکلی که این موضوع به ملاکی اصلی برای خانوادهها در ازدواج مبدل نگردد.

برخی از صاحب نظران درباره این مسئله به نقش پر اهمیت تبلیغات اشاره میکنند. مثلا وقتی نماد ثروت و اعتبار در تلویزیون یک مدیر پشت میز نشین به تصویر کشیده میشود و یا در سطح شهر، بیلبوردها دائما عکس افراد اتوکشیده را به عنوان نماد برتر نمایش میدهند، به طور ناخودگاه جذابیتهایی برای قشر جوان ایجاد میگردد. جذابیتهایی که سبب ایجاد نوعی فانتزی شغلی در بخش عظیمی از جوانان خواهد شد.

این شغلهای کم درآمد پرزحمت

خدابنده، درباره این جذابیتها میافزاید: باید فرهنگ احترام به کاریدی و کارگری در جامعه نهادینه گردد. به این ترتیب که دولت نگاه ویژهای به این گونه مشاغل داشته و زمینه افزایش حقوق مادی و معنوی و اعتبار آنها را فراهم کند. به این صورت به تدریج این گونه مشاغل جایگاه اجتماعی و اقتصادی در بین جوانان به دست میآورند. همزمان با این مسئله باید روی تغییر نگرشها کار کرد. به ویژه از دوران کودکی نباید دائما این مسئله به کودک و نوجوان القا گردد که همه باید مدیر و مهندس پشت میز شوند. متاسفانه امروزه این مسئله در بین والدین بسیار دیده شده که آنها به نوعی فرزندان خود را از کارهای یدی به دلیل در نظر گرفتن کلاس اجتماعی منع میکنند.

اقناع جوانان، راه حل گرایش به مشاغل یدی

خدابنده خاطرنشان میکند: باید ارزش کار یدی مثبت برای جامعه و همچنین اعتبار آن بازنگری شود. پس از این بازنگری به این فکر باشیم که این گونه کارها را برای جوان ایرانی طی یک پروسه اجتماعی-فرهنگی برجسته کنیم. به شکلی که هر جوان ایرانی احساس کند که در صورت روی آوردن به این مشاغل هم درآمد خوبی خواهد داشت، هم یک فرد مثبت برای کشورش محسوب میشود وهم در چشم دیگر شهروندان فردی با اعتبار اجتماعی بالا است. در واقع این جوان ایرانی باید لمس کند که جامعه به
این گونه مشاغل ارزش زیادی می
گذارد و از آن به عنوان خدمت بزرگ اجتماعی نام میبرد. اما آنچه که درجامعه امروز ایران رخ میدهد برخلاف این موضوع است. یعنی دقیقا جامعه به مشاغلی که پشت میزی هستند نگاهی مثبتتر دارد تا مشاغلی که میدانی و به تعبیری یدی محسوب میشود.

تحصیلات بالا دشمن آچار به دستی

این اظهارات در حالی است که روزبه روز جوانان تحصیلکرده ایرانی در حال افزایش هستند و به تعبیری دیگر جامعه به سرعت در حال تولید جوان تحصیل کرده است. جوانی که به دلیل تحصیلاتش از انجام مشاغل یدی دشوار خودداری میکند و هر لحظه منتظر پیشنهاد شغلی پردرآمد والبته کم زحمت است. شغل هایی که به اصطلاح‌‌ همان پشت میزنشینی نام گذاری میشوند. بسیاری از جوانان حاضرند که روزها در خانه پدری، بیکار بمانند و پول تو جیبی از والدین بگیرند اما شغلی مرتبط با تحصیلات خود و البته کم زحمت داشته باشند. شغلهایی که با گسترش بخش خصوصی وکاهش سهم دولت دراقتصاد، تعداد آنها روزبه روز در حال کاهش است.

وقتی شغل ملاک تعیین جایگاه میشود

خدابنده، جامعهشناس و استاد دانشگاه با اشاره به اینکه این مسئله موج بیکاری و سرخوردگی را به وجود میآورد تاکید دارد که در بسیاری از کشورهای دنیا کار و فعالیت مفید اجتماعی از هرنوعی که باشد ملاکی برای شخصیت و جایگاه یک جوان نیست. آن چنان که در بسیاری از کشورهای دنیا، ملاک سنجش افراد نوع فعالیت مفیدی است که به جامعه ارائه میدهند. به ویژه اینکه افراد شاغل در این جوامع فارغ از هر شغلی اعم از یدی یا غیر یدی، فردی ارزشمند برای همه شهروندان محسوب میگردد. به هر ترتیب به نظر میرسد که با توجه به نیاز روزافزون جامعه و کشور و البته چرخهای صنعت به این گونه مشاغل یدی، مجلس شورای اسلامی و دولت باید برنامه ریزی صحیحی برای جذب جوانان به این گونه مشاغل داشته باشند. چرا که در غیر این صورت درآینده بیش از گذشته باید این گونه مشاغل را به دلیل نبود نیروی کار داخلی برای آنها، در اختیار شهروندان خارجی قرار داد. این اتفاق به این معنی است که با سرمایههای کشور، نیروهای خارجی ماهر تربیت میشوند. نیروهایی که قطعا برای ایران سرمایهای محسوب نمیشوند و دیر یا زود به سرزمین خود باز خواهند گشت.

https://shoma-weekly.ir/wvB3sT