ویژه

شخصیت مرحوم قدیریان را به خط تولید گره گشایی برای نظام تبدیل کنیم

من وقتی وصف حاج‌آقا قدیریان را می‌شنوم، خونم به جوش می‌آید و می‌پرسم چرا این اسوه‌ها را تئوریزه نمی‌کنیم؟ مهم‌ترین فایده آقای قدیریان و شخصیت بزرگواری که شاید همه شما بهتر از من بشناسید این است که ایشان را به یک دانش و به یک خط تولید برای گره‌گشایی در نظام تبدیل کنیم و نه یک استثنا،
حجت الاسلام و المسلمین پناهیان در مراسم هفتمین روز درگذشت مرحوم قدیریان، ضمن تشریح نقش اخلاص در فعالیت ها به بیان برخی ویژگی های آن مرحوم پرداخت و بر ضرورت ترویج اصول شخصیتی افرادی چون مرحوم قدیریان به عنوان ارکان نظام تاکید کرد.
متن تلخیص شده این سخنرانی را پیش رو دارید.
من وقتی وصف حاج‌آقا قدیریان را می‌شنوم، خونم به جوش می‌آید و می‌پرسم چرا این اسوه‌ها را تئوریزه نمی‌کنیم؟ مهم‌ترین فایده آقای قدیریان و شخصیت بزرگواری که شاید همه شما بهتر از من بشناسید این است که ایشان را به یک دانش و به یک خط تولید برای گره‌گشایی در نظام تبدیل کنیم و نه یک استثنا، یک گلی نعوذبالله در مرداب و بگوییم اوضاع جامعه به هم ریخته است و بالاخره باید چنین آدم‌های مخلصی باشند که به هر حال دستگیری کنند. حالا که اوضاع بد است، اینها بیایند و ایثارگرانه کار کنند. من می‌خواهم خدمت سروران خودم عرض کنم که حاج‌آقا قدیریان یک خط است و جریانی است که باید دانشمندانه به آن نگاه کنیم. دانشی است که ما از این دانش برخوردار نیستیم و آن این است: دوستان من! هر ساختار اجتماعی، حقوقی، اقتصادی هر قدر دقیق طراحی بشود و نظارت‌های قانونی مربوط به قوه قضائیه و قهریه هر قدر در آن جامعه‌ای که مقررات هم بسیار دقیق طراحی شده‌اند، دقیق باشد، جامعه بشری بدون اخلاص و ایثار و ایمان به سعادت نخواهد رسید و گرگ بازار خواهد بود. همین حرف ساده را چرا خیلی‌ها نمی‌فهمند؟ اگر می‌گویید جامعه‌ای درست می‌کنیم که ساختارهای قانونی آن مرتب باشد و نظامات حقوقی را با عقل بشری حتی با استفاده از تجربه بشری دقیق چیده باشیم، وقتی نظامات حقوقی را دقیق طراحی کردیم و لذا دیگر نیازی به آدم مخلص نداریم، بنده قبل از این‌که شما زحمت بکشید و آن را نفی و اثبات کنید ـ‌که قابل اثبات نیست‌ـ عرض خواهم کرد اگر حرف شما درست باشد، آمدن 1240   00 پیغمبر عبث است. چرا پیامبران به‌جای این‌که دعوت به ایمان و اخلاص کنند، نرفتند ساختارهای حقوقی و نظامات اجتماعی را مرتب کنند؟ سیستم‌های نظارت را قوی کنند؟ آخر این چه کاری است پیامبر اکرم(ص) ما را به اخلاص دعوت می‌کند؟ از همان اول به‌جای اخلاص، دوربین مخفی اختراع کن. مگر نمی‌خواهی مردم سعادتمند شوند؟ در مدینه و مکه دوربین مخفی می‌گذاشتی، چون علم دست شما بود، مردم با کنترل، رفتارشان درست می‌شد و تمام! حالا چرا حواله می‌دهی به بهشت و جهنم؟ کی رفته و بهشت و جهنم را دیده که ایمان بیاورد؟ اگر شما بگویید یک نظام دقیق و محکم اجتماعی، نیاز ما را به آدم مخلص و ایثارگر برطرف می‌کند، این همان سکولاریسم و لائیسیته است. حالا هی برای من نماز بخوان و هی ظاهر انقلابی بگیر، قلب تو پایبند به انقلاب نیست.
و سئوال کلیدی من این است: آیا می‌توانیم جامعه‌ای داشته باشیم که به شخصیت‌هایی مثل آقای قدیریان نیاز نباشد؟ جامعه‌ای رنگ سعادت به خود خواهد دید که در کنار مرتب کردن ساختارها، زیرساخت‌های اقتصادی و نظارت‌های قوی، این شخصیت را تکثیر کند که به دامادش پول می‌دهد و می‌گوید این را ببر به فلان آسایشگاه بده، ولی حق نداری به دخترم بگویی. دست راستش از دست چپش خبر نمی‌شود که انفاق کرده است. باید یک نفر بیشتر از همه از خدمات او خبردار باشد و او هم مقام معظم رهبری است. می‌فرمایند ایشان هر موقع می‌آمد هیچ توقعی از من نداشت و فقط کار می‌گرفت، می‌رفت انجام می‌داد و هیچ‌وقت نمی‌پرسید چه کسی حقوقش را می‌دهد؟ کی حساب می‌کند؟ کی قدرش را می‌داند؟ زمان حضرت امام(ره) کتک خورده، بدنش سیاه شده، از زندان می‌آید پیش امام. امام متأثر می‌شوند، جمله حضرت امام را عرض نکنم. ایشان می‌افتد به پای امام که شما چرا متأثر می‌شوید؟ ما سرباز شما هستیم، اصلاً حرفش را نزنید.  بی‌سروصدا در جبهه می‌رود، بعد از جبهه پای جانبازان می‌ایستد، جایی که خیلی‌ها نایستادند، برای انقلاب کار می‌کند. جامعه با افزایش تعداد این‌جور آدم‌هاست که به سعادت می‌رسد. جامعه آقا امام زمان(عج) هم که حضرت با قدرت فراوان و با علم لدنّی و علم الهی دقیق‌تری ساختارها را درست می‌کنند و برکت را در جامعه افزایش می‌دهند، بقای آن به چیست؟ در نظم جامعه امام زمان(عج) امثال حاج‌آقا قدیریان زیاد است. وجود ایشان برای جامعه یک ضرورت است. نظارت نمی‌خواهد. سی سال در سپاه چه کسی احساس ضرورت کرده که از ایشان گزارش بگیرد؟ آن وقت در کفنش فیشی هست که همه حقوقی را که از سپاه گرفته واریز کرده به آنجا که خدایا! تو شاهد باش، من یک ریال نگرفته‌ام. ما این را می‌خواهیم. با این روحیه، قصه حل می‌شود، نه با نظارت که کسی دزدی نکند. این هم باید باشد، به‌جای خودش، اشکال ندارد. نظارت هم باشد، ولی آن وقت است که از غربی‌ها جلو می‌زنیم. آن وقت است که می‌بینیم غرب دارد متلاشی می‌شود و ما تازه داریم آزاد می‌شویم.
آقای قدیریان! شما رفتی، ولی ما هنوز به امثال شما نیاز داریم. می‌خواهیم خط تو مستمر باشد. وقتی می‌گوییم عنصر انقلابی، منظورمان این است. اصلاً شما فردی را دارید که بخواهد بر ایشان نظارت کند؟ از این نمونه‌ها در گوشه و کنار نظام هستند و اینها ارکان نظام هستند. ارکان نظام، قوه قضائیه و مجریه و مقننه نیستند، ارکان نظام شخصیت‌های مؤمن برجسته هستند که هرجا باشند، نظام روی دوش ایمان و ایثار و خداپرستی آنهاست. مردم اگر امثال آقای قدیریان را ببینند و بشناسند، وضع خیلی فرق می‌کند. البته تقصیر خدا هم هست. ببخشید از لفظ تقصیر برای خدا استفاده می‌کنم. کلمه خوبی نیست، ولی واقعیتش این است که تقصیر خود خداست. خدا هم بدش نمی‌آید بنده‌هایش را غریب نگه دارد. رسول خدا فرمود: «و بدا الاسلام غریبا و سیعود غریبا و طوبی للغربا». خدا یک وقت‌هایی بعضی از شخصیت‌ها را لو می‌دهد، غنیمت بدانیم. اینها دعوشان این نیست که شناخته شوند. خدا یک وقتی دوست دارد اولیای خودش را مخفی کند و بگذارد در جیبش. خدا هم یک وقت‌هایی نمی‌گذارد و اجازه نمی‌دهد اینها معرفی بشوند. ولی مخلصین کم‌کم لو می‌روند. خدا فرمود: «من خودم مخلصین را لو می‌دهم، آشکارشان می‌کنم». ما به شخصیتی نیاز داریم که نظارت لازم ندارد، مثل آقای قدیریان، حقوق لازم ندارد و پول هم اگر دارد برای نظام خرج می‌کند، دستور کار لازم ندارد، می‌رود می‌گردد پیدا می‌کند. یکی گفت گرفتاریم این است، آن است. من فکر کردم مبالغه می‌کند. یک نفر که این‌قدر گرفتار نمی‌شود. خانمم این مریضی را دارد، بچه‌ام آن مریضی را دارد، وامم این‌جوری شده، خانه‌ام آن جوری شده، کارم آن‌جوری شده. حاج‌آقا یک کمک بزرگ به او کرد. گفتم: «حاج‌آقا! شاید دروغ بگوید». گفت: «خدا کند دروغ بگوید. اگر اینها را راست بگوید و دروغ نگوید که ما بیچاره‌ایم که چنین آدم گرفتاری دور و بر ما هست و حواسمان نیست. خدا کند دروغ بگوید». این آدم نیاز دارد کسی به او دستور بدهد؟ این آدم نیاز دارد کسی هلش بدهد؟
جامعه با اینها دوام پیدا می‌کند که آقا دنبال 313 تایشان می‌گردد. ساختارها به‌جای خودشان، نظارت به‌جای خودشان. شما بزرگوارانی که اینجا نشسته‌اید، چند درصدتان بچه‌هایتان را به سمت رشته‌هایی سوق داده‌اید که نان ندارد؟ اعتبار اجتماعی ندارد؟ شوخی نکنیم! اینها حقایق به‌روز هستند. اخلاق اسلامی به‌روز است. بعضی‌ها اخلاق اسلامی عصر قجر و عصر حجر را می‌گویند، ما به‌روز صحبت می‌کنیم. چرا در جامعه اسلامی و ایمانی ما باهوش‌ترین بچه‌ها باید بروند رشته‌های فنی؟ چرا؟ باید مهندس شوند؟ چهارتای آنها را بفرستید در علوم انسانی، علوم انسانی را نجات بدهند. چهار تا بروند در عرصه فرهنگ، فرهنگ را نجات بدهند. مستندساز بشوند، این حقایق را برای مردم بگویند. چهارتایشان بروند در حوزه، هوش سرشار واقعاً کار می‌کند.  ان‌شاءالله خدا انقلاب ما را با این جور آدم‌ها تا ظهور عاجل حضرت، زنده و سر پا نگه دارد. باید این‌جوری سر پا بمانیم و این‌جوری خودمان را به پای رکاب حضرت برسانیم. اینها امیدها هستند. یاد این خاطره از آقای قدیریان افتادم که آقا تنها خطی که به درخواست یکی از بچه‌های سپاه برای بازنشستگی نوشتند این بود که آقای قدیریان، نه الان بازنشسته می‌شود و نه هیچ‌وقت نیازی به بازنشستگی دارد. آقای قدیریان باید کار کند و کار هم می‌کرد و همه کارهایش را هم کنار هم انجام می‌داد. او بازنشسته نمی‌شود.

پی‌نوشت‌ها:
(1)حدیثی از امام علی(ع)، غررالحکم، ح 1340.
(2) نهج‌البلاغه، خطبه 193.
https://shoma-weekly.ir/eXFTM1