میدانم خیلیها در این ایام از اصلاح ناامید شدهاند و از آن گذر کردهاند و راهکاری غیربراندازی و تغییر رژیم ارائه نمیکنند اما صادقانه خوب است روشن باشد که خاتمی، فرصتطلبانه نمیتواند از هویت خودش فاصله بگیرد. حتی اگر مثل شرایط فعلی معترضین و حاکمیت صدایش را نشنوند.
در اعتراضات اخیر، علیرغم مکاتبه آقای خاتمی با رهبری و ملاقات اصلاحطلبان با مسئولان عالیرتبه برای جلوگیری از خشونت و اصلاح امور، نشانهای از اینکه خواستهها مورد توجه حاکمیت قرار گرفته باشد نیست که کاش بود"
***
جریان اصلاح طلب همواره سعی کرده تا خاتمی را به عنوان یک چهره آرام و صلحجو در سیاست معرفی کند، اگرچه در بسیاری از فتنه ها و ناآرامی ها نقش مستقیم یا غیر مستقیم داشته است.
در سال 88 پس از اینکه میرحسین موسوی اولین بیانیه خود را در رد نتیجه انتخابات صادر کرد و عملا فرمان شورش علیه جمهوریت صادر شد، خاتمی که همیشه دم از قانونمداری میزد و در دوران مسئولیتش و حتی روز 22 خرداد، از لزوم پذیرش رأی مردم سخن گفته بود و با اینکه خود بهتر از هر کس میدانست واقعیت چیست، با موسوی و کروبی همراه شد و عملا به یکی از اضلاع سران فتنه تبدیل شد، این در حالی بود که خاتمی در محافل خصوصی چند بار اعتراف کرده بود که تقلبی اتفاق نیفتاده است.
و امروز هم در فتنه 1401 نقش آتشافروزی را ایفا کرد، لحظاتی بعد از اعلام رسمی خبر تأسفآور درگذشت مهسا امینی و قبل از اینکه نظر مراجع قانونی درباره فوت مهسا امینی منتشر شود، اطلاعیه فوری محمد خاتمی منتشر شد. خاتمی این حادثه را فاجعهای ناگوار خوانده بود که «تا مغز استخوان را میسوزاند» و این اطلاعیه با استقبال برخی هواداران او در جامعه هنرمندان و ورزشکاران همراه شد، این در حالی بود که خاتمی پس از روشن شدن ماجرا حاضر به عذرخواهی نشد.
خاتمی درمقابل بریده شدن رگ گردن شهید اجاقی، ضربوشتم شهید تقیپور و مأموران پلیسی که زنده سوزانده شدند هیچ موضعی نگرفت و در قبال ترور مظلومانه شهدای شاه چراغ به جای مطالبه انتقام از طراحان این جنایت تروریستی، ادعا کرد خشونت را نباید با خشونت پاسخ داد.
دم زدن محمد ابطحی در باب پیشنهاد گفتگوی خاتمی در حالی است که خاتمی در دوماه اخیر هیچ موضعی علیه فتنه گران و اقداماتشان نداشته و ژست گفتگو گرفتن از جانب این جماعت جالب توجه است؛ اما به راستی با کسی که فقط به نابودی انسان قانع میشود و با قمه و کوکتل مولوتف به جنگ آمده و چادر از سر زن مسلمان میکشد، چگونه میتوان گفتگو کرد؟ و به چه نتیجهای میتوان رسید؟ شاید هم منظور از اعتراض همین جنگ شهری است و منظور اصلاحطلبان را بد متوجه شدهایم!