زید آبادی می گوید مرگ را بر هموطنی با چنین افرادی ترجیح می دهد..
چند نکته
1 – این کار توسط عناصر دیگری از عقلای جریان اصلاحات و اصلاح طلبی ادامه خواهد یافت و بدور از انتظار نبود .
چون پایان راهی که به مرداب لجن می رسد ولو رهرو آن راه تصور کند که به کعبه آمالش پایان می یابد ، جز این نتیجه پیامدی نخواهد داشت .
2 – این خداحافظی با سیاست نیست. انتخاب سیاستی جدید است. اگر این انتخاب آگاهانه و از روی بصیرت ، صورت پذیرد، نتایج مفید حاصل آن است والا اگر مسیری غلط دوباره در پیش گرفته شود، زیان و خسران سختی حاصل آن خواهد بود .
3 – اگر علت این خداحافظی از سیاست بخاطر فحاشی و بی ادبی و بی اخلاقی عناصر و جریان خارج نشین است، این چیز جدیدی نیست . این عناصر آلوده به انواع فساد و فحشاء که در پناه استکبار استعماری آمریکا و همدستان اروپایی آن ، عامل و مجری سیاست های سلطه گرانه ، زورگویان آمریکایی – انگلیسی - فرانسوی – صهیونیستی هستند که برای ارزش ها فعال نیستند، مزدورند و خائنند و ابزار بیگانگان ضد استقلال و آزادی ایران می باشند و هم وطن ایرانی نیستند و چه جالب که آقای زید آبادی هم ننگ دارد که با آنها هم وطن باشند زیرا مزدوران از هر کشوری باشند مثل لژیونر های فرانسوی جنایتکار در شمال آفریقا ، یا مزدوران آمریکایی ، یا مزدوران داعشی ، اینان بی وطن هستند و برده های خود فروخته به دشمنان بشریت و مرتکب همه نوع جنایت و خیانت می باشند .
ولی به هر حال زیدآبادی که در این فتنه 1401 ، به این شناخت جدید دست یافته و شهامت اعلام آن را داشته کار خوبی کرده است .
4 – زید آبادی مسلمان است . اسلام در این نوع موارد ، کناره گیری از مسیر غلط را خوب و صحیح می داند ، ولی کافی نمی داند .
زیرا اگر مواضع و تحلیلها و اقدامات آقای زید آبادی و امثال او ، موجب اخلال و گمراهی و سرگردانی حتی یک نفر شده باشد یا آنها را به اقدامات گناه آلود و سیئات ، و ظلم و اجحاف در حقوق انسان ها یا یاری به ستمگر ، و موجب مظلومیت مظلومان ، و دیون مردمی کشانده باشد نیاز به توبه و استغفار و جبران گذشته ها و حلالیت طلبیدن از صاحبان حق دارد .
اللهم اغفرلنا ذنوبنا و کفر عنا سیئاتنا و لا تجعلنا ظهیرا للمجرمین و الکافرین