آنچه که با دیدن آمار زندانیان مهریه به نظر می آید این است که انگار مفهوم زندگی برای جوانان ما هنوز روشن نیست و آنچه را که به عنوان زندگی مشترک می پندارند با اصل واقعیت زندگی فاصله زیادی دارد.
به همین دلیل است که در قول و قرارهایشان برای ازدواج قراردادها و کارهایی را متعهد می شوند و برنامه ریزی می کنند که قادر به انجام آن تعهدات نیستند و با فکر و با تعمق قرداد را تنظیم نمی کنند.
برخی برای اینکه کلاس بگذارند و در بین افکار و اذهان عموم مردم به قول معروف کم نیاورند کارهایی را انجام می دهند که بعد در وادی عمل گرفتار می شوند آن جایی که آقا پسر توان پرداخت مهریه آنچنانی را ندارد نباید قبول کند.
تعهد مهریه ای که توان پرداخت آن را ندارید به عنوان اولین دروغ زندگی مشترک تلقی شده و زندگی که بر پایه دروغ استوار شود حتما زمین می خورد.
نکته دیگر مربوط به دختر خانم هاست، دختر خانم ها هم به جای اینکه مفهوم زندگی مشترک و بحث معنویت و نیازهای روحی که به نکاح و ازدواج دارند را در اولویت قرار دهند نیازهای مالی و درخواست های غیر معقولی را بر این نیاز اصلی ارجحیت می دهند که در زندگی مشترک و هنگامی که با معنی واقعی زندگی مشترک روبرو می شوند آنرا در تضاد با رویا های خود دانسته و انجام حساب و کتاب را در اولویت قرار می دهند.
بروز چنین مسایلی نشان دهنده این است که مفهوم واقعی زندگی مشترک برای دختر خانم ها گنگ است و به جای اهمیت دادن به نیازهای معنوی و عاطفی مباحث مالی را پر رنگ تر می دانند. به نظر می رسد زندگی مشترک را با تشکیل شرکت اشتباه گرفته اند و به این فکر می کنند که با تشکیل زندگی مشترک با شخص دیگری تعامل مالی برقرار کرده اند که در صورت بروز اولین اختلاف سریع حساب کشی و بحث مهریه را مطرح می کنند.
همه این موارد به دلیل این است که اصل بنیان خانواده مورد توجه و شناخت جوانان نیست وقتی جوانان بنیان خانواده را نمی شناسند بنیان آن را بر روی پایه های سست و اندیشه های سست بنا می کنند که متزلزل بوده و هر لحظه احتمال واژگونی آن وجود دارد.
باید به این نکته توجه داشته باشیم که تزلزل بنیان خانواده تزلزل انسانی و تزلزل شخصیتی نسل آتی را به دنبال خواهد داشت وبهترین راهکار برای برون رفت از این وضعیت این است که خانواده ها در کنار و در مترادف بحث آموزشی تحصیلی فرزندانشان و رفاه زندگی که برای آنان تامین می کنند، چند برابر برای بلوغ فکری و پرورش اخلاقی فرزندانشان گام بردارند تا این ضعف بر طرف شود.
از طرف دیگر خانواده ها باید یکسری از سخت گیری ها و روش های کاذبی که در زندگی مشترک و تحکم زندگی مشترک فرزندان نقشی ندارد روی گردان شوند و به حقایق اصیل زندگی اهمیت بیشتری دهند و جوانان را به سوی واقع گرایی و قرار دادن بنیان زندگی بر پایه های محکم تر از مسایل مالی تشویق کنند.
کارشناس و مشاور خانواده طیبه حاجی محمد یزدی