سیاسی

زمینه های فرهنگی همگرایی ایران و چین درمبارزه با افراط گرایی

بی ترید الگوی همکاری سازنده میان ایران و چین در بهره گیری از زمینه های فرهنگی همگرایی سیاسی در مبارزه با افراطی گری، علاوه بر تاثیرات دو جانبه، می تواند دارای آثار گسترده منطقه ای و بین المللی در مهار افراطی گری باشد. در پایان مجدد لازم می دانم به سهم خودم از دست اندرکاران برگزاری این همایش به جهت برگزاری خوب آن صمیمانه سپاسگذاری نمایم.
مهدی صولی قائم مقام مرکز امور بین الملل حزب مؤتلفه اسلامی ؛ در چهارمین همایش روابط فرهنگی ایران و چین که با هدف بررسی تحولات بین‌المللی و چشم‌انداز روابط ایران و چین برگزار شده بود، به ایراد سخن پرداخت. متن این سخنرانی چنین است:

مقامات ارجمند، اساتید محترم

حضار گرانقدر، خانم ها و آقایان

در آغاز لازم می دانم از ابتکار عمل ارزشمند برگزاری همایش «تحولات بین‌المللی و چشم‌انداز روابط فرهنگی ایران و چین» صمیمانه تشکر نمایم. مقاله ای که به این همایش ارائه داده ام با عنوان" نگرشی بر زمینه های فرهنگی همگرایی سیاسی ایران و چین درمبارزه با افراط گرایی" تلاش نموده است تا با نگرشی فرهنگی، اهمیت رویکرد ایران و چین به پدیده افراط گرایی و نقش آن در آنده روابط راهبردی دو کشور را تبیین نماید.

امروزه جایگاه فرهنگ در روند دستیابی دولت ها به اهداف مشترک ونیز بهبود روابط وکاهش مخاطرات و چالش ها بیش از گذشته اهمیت یافته است. روابط فرهنگی از طریق تقویت همگرایی میان ملت ها، به تقویت همکاری میان دو لت ها و کاهش تنازعات سیاسی بین آنان منتهی خواهد شد و مهمترین نقش را در ساماندهی "همگرایی همه جانبه" میان دولت ها ایفا می نماید. همگرایی همه جانبه، وجوه درهم پیچیده ای از سیاست، فرهنگ، اقتصاد و امنیت را شامل می شود و در فرایند پیکربندی آن،" همگرایی فرهنگی" نقش زمینه ای و بنیادین برای دیگر وجوه دارد. بهره گیری از مفهوم "همگرایی" به جای "همکاری" در این مقاله، به این دلیل است که همکاری فرهنگی می تواند هم نتایج سازنده و هم نتایج زیان بار و مخرب به دنبال داشته باشد. به عبارت دیگر نفس گسترش همکاری ها و تعاملات فرهنگی سومند نیست؛ بلکه سو گیری و جهت دهی این تعاملات است که می تواند سودمندی آنها در بهبود یا کاهش سطح روابط میان دولت ها را شکل دهد. همچنین همکاری فرهنگی می تواند ابزاری برای گسترش سلطه طلبی و یا تحمیل ارزش های متعارض باشد ولی در همگرایی فرهنگی، بر تقویت اشتراکات و مولفه های هم سازگار، تاکید می شود. اهمیت "دیپلماسی فرهنگی" نیز از همین جا ناشی می شود. دیپلماسی فرهنگی موجب شکل گیری روابط هم گرا، عمیق و پایدار فرهنگی فراتر از رویکردهای سیاسی میان ملت ها می شود و در ذات خود رویکردی تمدن ساز به همراه دارد که به جای نفی دیگران و عدم تحمل و مدارا، غنا و اشتراکات فرهنگی رانشان می دهد و از هویت های مشترک و هم گرایانه، تصویر سازی می کند. سابقه تاریخی و تمدنی ایران و چین به خوبی گویای این ظرفیت درونی است و با اتکاء به همین ظرفیت، زمینه های فرهنگی می تواند پایه روابط راهبردی ایران و چین ونقطه قابل اتکایی برای برنامه ریزی بلند مدت و پایدار در مسیر دستیابی به افق همکاری های مشترک باشد. همکاری هایی که بی شک یکی از مهمترین وجوه آن، می تواند بهره گیری از زمینه های فرهنگی همگرایی سیاسی ایران و چین در مبارزه با افراط گرایی باشد.

در عین حال نشانه های اطمینان آور دیگری نیز وجود داردکه اراده معطوف به تحقق همکاری مشترک میان ایران و چین در مبارزه با افراط گرایی را تضمین می نماید. یکی از این نشانه ها ماهیت سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران می باشد. از دیگر نشانه های اطمینان آوری که این تحقق همکاری مشترک تضمین می نماید، سابقه طولانی روابط مشترک است. این رابطه تاریخی دو جانبه با بهره گیری از ظرفیت عمیق فرهنگی، شکلی پویا و در هم تنیده یافته و در سطح رابطه ای ایستا میان دو دولت، محدود نگشته است. جاده ابریشم، مهمترین شاهد این ادعاست.

آقایان و خانم ها

پر واضح است که رابطه دو سویه فرهنگ و سیاست و تلاش برای بازآفرینی این رابطه و اهتمام به نقش فزاینده فرهنگ در مهندسی روابط سیاسی پایدار ایران و چین، امروز اهمیت بیشتری یافته است. چراکه تمامی محورهای مشترک میان طرفین در عرصه های سیاسی و اقتصادی همچون مخالفت با یکجانبه گرایی، اهتمام به رشد اقتصادی متوازن و مبتنی بر الگوی بومی، اشتراکات آسیایی در باز تعریف مقوله امنیت جمعی، پرهیز از مداخله در امور دیگر کشورها، حفظ امنیت ملی به مثابه پایه رشد اقتصادی پایدار و ...، همگی به گونه ای آشکار مبتنی بر"ارزش های فرهنگی مشترک" هستندکه خاستگاه آنان به اشتراک در نگاه شرقی به مفاهیم فرهنگی همچون سبک زندگی، معناگرایی، مقابله با تحمیل و جهان شمول پنداری ارزش های غربی باز می گردند.

به همین دلیل است که دامنه این فهم مشترک به تمامی حوزه های روابط دوجانبه تعمیم یافته و بر حوزه امنیت متقابل نیز سایه گسترانده است و در شرایط کنونی"افراط گرایی" بیش از دیگر مسائل و موضوعات، در کانون توجه برای تحول، تداوم و ارتقاء همکاری های مشترک، جای می گیرد. هر دو کشور به خوبی می دانند که عدم مهار افراطی گرایی در بین مسلمانان چین، موجب گسترش نا امنی در مرزهای شرقی و شمال شرقی ایران خواهد شد و عدم تعامل و همکاری سازنده دو کشور در مهار افراطی گرایی در خاورمیانه، انتقال ناامنی از شرق خاورمیانه و آسیای مرکزی به چین و نیز تخریب زیر ساخت های تجاری منطقه و از میان رفتن سهم اقتصادی چین از بازارهای منطقه را به دنبال خواهد داشت. همچنین دو کشور به خوبی آگاه هستند که هرگونه تلاش برای مهار افراطی گری، پیش از آنکه محصول همکاری های سیاسی و امنیتی باشد، مرهون همکاری فرهنگی میان دو ملت و برخاسته از میزان اهتمام دولت ها به مبارزه با افراط گرایی در همکاری های همه جانبه ایران و چین خواهد بود.

تحولات روابط فرهنگی ایران و چین در دوره جدید نیازمند تبیین دقیقی از رویکرد ایران و چین به پدیده افراط گرایی است. رویکردی که می بایست مبتنی بر یک راهبرد جامع برای مبارزه با افراط گرایی شکل گیرد. این راهبرد برای ایران و چین منافع مشترکی به همراه خواهد داشت. دو کشور همچنان نیازمند یک راهبرد جامع، هم گرا و منسجم برای مقابله با افراط گرایی هستند. زمینه های فرهنگی چنین راهبردی که به همگرایی سیاسی ایران و چین در مبارزه با افراط گرایی منتهی خواهد شد، می تواند بر محورهای زیر استوار باشد:

1. این راهبرد ایجاب می کند که هر اقدامی در مبارزه با افراط گرایی باید در وهله اول در عرصه های فرهنگی صورت گیرد. لذا یک راهبرد موفق راهبردی است که علاوه بر دیپلماسی رسمی، برای دیپلماسی عمومی نقش ویژه ای قائل شده و فعالان فرهنگی، مذهبی و اجتماعی، رسانه ها، دانشگاه ها، شبکه های اجتماعی و ابزارهای مشابه را برای نفی تفاسیر مخدوش و افراطی از اسلام هماهنگ نماید.

2. مبتنی بر اصول فرهنگی مشترک، غیر تبعیض آمیز و مشارکتی باشد تا از به کارگیری مبارزه با افراطی گری به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف سیاسی خودداری نموده و در راستای مبارزه با حامیان گروههای افراطی از برخورد گزینشی و استانداردهای دو گانه اجتناب نماید.

3. این راهبرد باید زمینه هایی را نیز که موجب ایجاد فضا و محیط مناسب برای رشد افراط گرایی می شوند، مورد توجه قرار دهد و راهکار عملی برای مهار اقدامات موازی و افراطی پرور دولت های حامی افراطی گری اتخاذ نماید.

4. این راهبرد باید حاوی تدابیری بر علیه هرگونه افراط گرایی باشد. پدیده افراط گرایی منحصر به مسلمانان نیست و همزمان با افراط گرایانی که در حال ارائه چهره ای مخدوش از اسلام هستند، افراط گرایان دیگری نیز با نقض آشکار قوانین بین المللی و اصول انسانی، به شکلی نژاد پرستانه در حال کشتار وآواره سازی انسان های بی گناه، و یا اعمال سیاست ها و اقدامات تبعیض آمیز و محرومیت ساز هستند.

برنامه ریزی برای بهره گیری مناسب از زمینه های فرهنگی همگرایی سیاسی ایران و چین برای مبارزه با افراط گرایی، پس از تدوین اشتراکات مفهومی و بهره گیری از تجربیات تاریخی روابط فرهنگی، می تواند شامل موضوعات ذیل باشد:

1. مشارکت جمهوری اسلامی ایران در ارتقاء دانش و بینش صحیح مسلمانان چین از طریق شناساندن آموزه های اسلام اصیل که کانون آن جمهوری اسلامی ایران است

2. گسترش تبادلات فرهنگی و هنری با اولویت شناسایی، حمایت و مشارکت در تامین محتوای رسانه ای و نرم افزاری

همچون تاسیس شبکه های تلویزیونی مشترک

3. هدایت سطح تعاملات مردمی در حوزه تجارت از طریق کاهش تلقی سودانگاری محض از تجارت و تقویت ابعاد فرهنگی تجارت متقابل بر پایه بهره گیری از الگوی تاریخی تاثیرات فرهنگی جاده ابریشم

4. افزایش تبادل استاد و دانشجو به ویژه حمایت از برپایی کرسی های مرتبط با معرفی اسلام ناب و فرهنگ ایرانی اصیل در چین

5. کنترل و مهار اقدامات فرهنگی دولت های حامی افراط گرایی در چین

6. تلاش برای شکل گیری و گسترش تعاملات هدفمند شبکه ای میان فعالان دینی، ائمه جماعات و شخصیت های برجسته هنری و فرهنگی ایران و چین

7. گسترش نظام مند ترجمه متقابل آثار فرهنگی ایران و چین

بی ترید الگوی همکاری سازنده میان ایران و چین در بهره گیری از زمینه های فرهنگی همگرایی سیاسی در مبارزه با افراطی گری، علاوه بر تاثیرات دو جانبه، می تواند دارای آثار گسترده منطقه ای و بین المللی در مهار افراطی گری باشد. در پایان مجدد لازم می دانم به سهم خودم از دست اندرکاران برگزاری این همایش به جهت برگزاری خوب آن صمیمانه سپاسگذاری نمایم.

https://shoma-weekly.ir/wJkfhA