جامعه

روابط درون خانواده «موزائیکی» شده است

در سالهای گذشته، خانه مجردی مقوله‌ای بود که تنها به پسران اختصاص داشت، اما امروزه دختران زیادی نیز، به این سبک زندگی روی آورده‌اند و به تنهایی یا همراه با دوستان همخانه خود، زندگی مجردی را تجربه می‌کنند؛ به طوری که زندگی مجردی دختران در تهران و بسیاری از شهرهای بزرگ، به یک پدیده ملموس و روزمره تبدیل شده است. حجت الاسلام نقویان در گفتگو با «شما» ضمن واکاوی علل و ریشه‌های افزایش رغبت دختران به زندگی مجردی، به تشریح آسیبهای این نوع سبک زندگی غلط می‌پردازد و آن را عرصه کشاکش دو نیروی اجتماعی مطرح شده در گفتگو می‌داند. وی با برشمردن دلایل پرآسیب‌تر بودن زندگی مجردی برای دختران، از تاثیرات بالارفتن توقعات دختران و سن ازدواج آن‌ها با گسترش زندگی مجردی در بین دختران، سخن می‌گوید. وظایف خانواده‌ها، مراکز آموزشی، رسانه ملی و سایر مراکز، جهت جلوگیری از این پدیده، از دیگر بخشهای گفتگوی پیش رو است.
گفتگو از عباس بابایی- به چه علت زندگی مجردی در میان دختران در حال گسترش است؟

در سالهای گذشته، خانه مجردی مقولهای بود که تنها به پسران اختصاص داشت، اما امروزه دختران زیادی نیز، به این سبک زندگی روی آوردهاند و به تنهایی یا همراه با دوستان همخانه خود، زندگی مجردی را تجربه میکنند؛ به طوری که زندگی مجردی دختران در تهران و بسیاری از شهرهای بزرگ، به یک پدیده ملموس و روزمره تبدیل شده، اما از سوی برخی پذیرفته شده و از سوی برخی دیگر، با نگرانی و اعتراض مواجه شده است.

در گذشته آپارتمانهای کوچک را به افراد مجرد اجاره نمیدادند و در آگهیها نیز درج میشد فقط به زوج اجاره داده میشود، اما این روزها و با شیوع زندگی مجردی، در ۴۰ درصد آگهیهای اجاره آپارتمانهای 55-۳۵ متری در تهران، داخل کادرهای کوچک آگهیهای اجاره خانه قید میشود: «حتی به مجرد»! من خودم چند وقت پیش در حال پیاده روی بودم که حساس شدم به این تبلیغاتی که بر در و دیوار زدهاند، دیدم بسیاری از این تبلیغات آن هم در کنار دانشگاه چه معنایی دارد؟ بعد با خودم به این نتیجه رسیدم که باید به این نکته توجه داشت که این قضیه، خود معلولی از علتها است و بسیاری از عوامل دیگر و تقاضاها باعث شده است ما چنین روند گستردهای را در بین دختران، برای روی آوری به چنین زندگیهایی داشته باشیم.

چند عامل باعث افزایش رغبت دختران به زندگی مجردی شده است. اولا، استقلال خواهی است که در جوانان به وجود آمده؛ این استقلال خواهی هم به این دلیل است که احساس میکنند دیگر بزرگ شدهاند و باید روی پای خودشان بایستند، در حالی که هنجارهای گذشته جامعه ایرانی این نبوده است. خانوادههای گسترده و خانوادههایی که در آن پدربزرگ و مادربزرگ و برادران و خواهران با هم زندگی میکردند، شکل هنجاری خانواده در ایران بوده است، اما به نظر میرسد درون خانواده منفجر شده، افراد دیگر دور هم جمع نمیشوند، سر یک میز یا سفره نمینشینند، به درد دل هم گوش نمیدهند.

در واقع روابط درون خانواده «موزائیکی» شده است؛ یعنی به جای اینکه معنویات حاکم باشد، یک فضای صوری ایجاد شده که در آن هر کسی در لاک خودش است، این باعث جدایی میشود و فردگرایی را درون خانواده ایجاد میکند.

آسیبهای زندگی و خانههای مجردی دختران چیست؟

ارزشها و هنجارهای مورد قبول جامعه ما این است که دختر تا هنگام ازدواج در خانه پدری بماند. خارج شدن از خانه پدر، ننگ و عار بود. هنوز هم دختران با خروج از خانه پدری و انتخاب زندگی مجردی برچسب میخورند و این مسئله آیندهشان را به خطر میاندازد. بر اساس تحقیقات میگویم که وقتی دختران به زندگی مجردی روی میآوردند به آنها برچسب میخورد و زندگی آیندهشان را میسوزاند.

این سبک زندگی، عرصه کشاکش دو نیروی اجتماعی است. یکی نیروی نسل جوانی که میخواهد آزادی و فردیت خود را منفک و مجزا از خانواده تعریف کند و به جامعه بقبولاند و از تمام حقوق، آزادیها، امکانات و احترام و تاییدی که جامعه به راحتی در اختیار خانوادهها قرار میدهد، برخوردار باشد و دیگری، نیرویی که برای فرد مجزا از خانواده ارزش چندانی قائل نیست و واحد بنیادین تشکل دهنده جامعه را خانواده میداند و فرد را، و به خصوص زن را، صرفاً در نسبت او با خانواده و تحت کنترل و نظارت خانواده میتواند بپذیرد و تحمل کند. عمده نگرانیها و هشدارها و برخوردهایی که در این حوزه میبینیم، محصول همین کشاکش است.

آیا زندگی مجردی برای دختران پرآسیبتر است؟ چرا؟

قطعا به همین شکل است. دختران بیشترین آسیب را در نوع زندگی مجردی میبینند. شما ببینید ما ۱۱ میلیون دختر آماده ازدواج داریم و از میان اینها ۴ تا ۶ میلیون را پیردختران تشکیل میدهند و روز به روز هم بر تعداد آنان افزوده میشود. در واقع اگر واکنش درستی از جانب مسئولین صورت نگیرد، بزرگترین آسیب آن متوجه جامعه خواهد شد.

اما مسئله دوم برای خود این دختران است، زیرا ذات جنس مونث وابسته است و استقلال آنان همیشه دچار مشکلات عدیده بوده و به همین علت، جامعه از آنان سوء استفادههای زیادی خواهد کرد.

گسترش توقع دختران و بالا رفتن سن ازدواج، چه تاثیری در این امر داشته است؟

افزایش آماردختران مجرد و آماده ازدواج، دلایل مختلفی مثل: مشکلات اقتصادی، تورم و گرانی، اشتغال، گرانی مسکن از نظرمادی و حس عدم مسئولیت پذیری پسران از نظر رفتاری را دارد. تعدادی از این دختران، به خاطر مسائل یاد شده قید ازدواج را زده و به زندگی مجردی خو گرفتهاند. در این میان، بعضی از خانوادهها دچار مشکلات رفتاری با دخترانشان شدهاند و این تقابلهای روزمره، دختران را به زندگی مجردی و جدایی از خانواده سوق داده است. دولت باید امکانات زیربنایی ازدواج را فراهم کند و خانوادهها از سختگیریهای بیمورد و سنگ اندازیها و بهانه جوییها خودداری کنند و دختران نیز، منتظر شهزاده زرین کمر با اسب سفید نباشند و با واقعیات زندگی سازش کنند.

وظایف خانوادهها، مراکز آموزشی، رسانه ملی و سایر مراکز، جهت جلوگیری از این پدیده چیست؟

در ابتدای امر، خانوادهها باید با آموزش صحیح فرزندانشان، به تغییر تفکر آنان نسبت به ازدواج اقدام کنند و به آنان بقبولانند که با صبر زیاد، شهزاده سوار بر اسب سفید نخواهد آمد و زندگی بر پایه واقعیات شکل میگیرد و نه تخیلات و خودشان نیز، شرایط ازدواج آسان را برای فرزندان ایجاد نمایند.

مراکز آموزشی و رسانه ملی نیز، با آموزشهای صحیح، باید شیوه ازدواج آسان و به هنگام را در جامعه نهادینه کنند. این شیوه غلطی که امروز در حال رواج است، به وسیله فرهنگ سازی در کشور ما ایجاد شده است، بنابراین جایگزین کردن آن با شیوههای صحیح و اصولی نیز، میبایست بر اساس فرهنگ سازی باشد. ما به جای آنکه فرهنگ اصیل اسلامی را ترویج دهیم، ترویج دهنده فرهنگ و سبک زندگی غلط غربی شدهایم.

در ‌‌نهایت،‌‌ همان گونه که اشاره شد، دولت هم باید شیوههای صحیح ازدواج آسان را از طریق ترویج در جامعه، آن هم به وسیله روشهای حمایتی و روشهای تشویقی اجرا نماید.

https://shoma-weekly.ir/6V8jnk