ویژه

رهبر جوانان در پوست اندازی

اکنون در ذهن جوانان ما در سطح کلان مبحث ولایت مداری وجود دارد . اما به صورت دقیق اگر به جوانان حزب دقت کنیم متوجه می شویم یعنی از جوانان ما نسبت به بعضی از مسایل نظراتی دادند که به آن نقطه نظرات و رهبرشان و مجموعه ای که با حمایت و هدایت ایشان اداره می شود این ولایت مداری را نسبت به ولی نیز پایبندند.
اشاره: ساعت چهار و نیم عصر شنبه است با وجود تمام مشغله هایی که دارد درست رأس ساعت در دفتر مرکزی حاضر می شود تا با هم گفتگو کنیم، حسن پزشکیان از آن دسته از جوانانی است که از ابتدای فعالیت حزبی اش مورد اعتماد بزرگترهای موتلفه قرار گرفته و حالا 5 دوره است که به عنوان یکی از جوان ترین اعضای شورای مرکزی او را می شناسیم، پزشکیان اما هرگز در این سال ها مصاحبه ای حتی با مطبوعات داخلی حزب نکرده است زیرا معتقد است موضع حزب در مسایل مختلف از زبان بزرگان مان مطرح و رسانه ای می شود اما او امروز به خاطر اینکه معتقد است حاج حبیب الله عسکراولادی به گردن او وهمه همسنگران جوانش حق دارد حاضر شد تا برای اولین بار در مورد موضوع جوان گرایی در موتلفه اسلامی از دیدگاه استاد عسکراولادی با ما به گفتگو بنشیند

شما از چه سالی وارد کارهای تشکیلاتی موتلفه اسلامی شدید؟

بنده بین سالهای 73- 72 به عنوان یک نوجوان و شاید اولین نوجوان تا جایی که به یاد دارم از گروههای هم نسل خودمان به مجموعه کادر اداری حزب پیوستم و در خدمت حاج حسین همدانی و حاج علیرضا اسلامی در واحد تشکیلات آن زمان مشغول به خدمت شدم. البته ارتباط من با مجموعه حزب برمیگردد به زمان کودکی و حضور در برنامههای مختلف حزب که با پدرم حضور پیدا می کردم ازجمله روضه های دهه آخر صفر که آن زمان در مدرسه رفاه برقرار میشد که البته سوال شما در مورد حضور در کارهای تشکیلاتی است که عرض کردم.

آن زمان سن من حدود 18-17 سال بود و این امر مصادف بود با زمانی که حزب مؤتلفه اسلامی تحت عنوان جمعیت مؤتلفه کار تشکیلاتی را فراتر از فعالیت در مرکز قرار داده و در این زمان که تاریخ دقیق آن 7/7/73 است سیستم استان ها و شهرستان های جمعیت مؤتلفه را به همت مرحوم حاج آقا عسکراولادی و بزرگان دیگر راه اندازی کرده و بنده در قدم اول همان جا مستقر و مشغول به کار شدم . در ابتدا کار را با هفت شهرستان شروع کردیم یعنی این سیستم پیشرفته ای که اکنون بیش از دویست شهر و سی و یک استان را در بردارد، در ابتدا در قالب هفت شهرستان شروع به فعالیت کرد، بنده در آن مقطع مسئول پیگیری امور شهرتانها را برعهده داشتم.

چطور شد که تشکیلات به شما که در آن مقطع در سنین ابتدای جوانی بودید اعتماد کرد و شما را وارد سیستم تصمیم گیری و تصمیم سازی خود نمود؟

نکته مهم این است که چگونه یک فرد که در عنفوان جوانی است می تواند وارد عرصه تصمیم گیری در این حزب شود و در ارکان حزبی جایی برای فعالیت پیدا کند این ها همه به طرز تفکر و مدیریت بالای مجموعه که در آن زمان حاج آقا عسکراولادی به عنوان دبیرکل حزب حضور داشتند برمی گردد و البته بعدها هم این جریان با حمایت ایشان ادامه پیدا کرد.

اعتماد به نسل جوان از آنجا شکل گرفت که مرحوم حاج آقا عسکراولادی این اعتماد و اطمینان را خودشان به این شکل ایجاد کردند که با وجود حرکتی بزرگ مثل تأسیس دفاتر شهرستان ها این امر را بر عهده جوانان گذاشتند یعنی میدان دادن و ایجاد عرصه فعالیت برای جوانان در متن حرکت حاج آقا عسکراولادی بود. البته این اعتماد توأم با همراهی بزرگانی نظیر حاج آقا محمدعلی امانی، حاج حسین همدانی و حاج علیرضا اسلامی در سال 73 بود.

و نتیجه این اعتماد چه شد؟

طبیعی است که اعتماد ایشان بسیار به موقع بود و در اثر این اعتماد نیروهای جوان به مرور افزایش پیدا کرده و در کادر حزب جای گرفتند. این امر باعث شد که حزب از حالت خمودگی و سنتی، و به تعبیر بهتر از رکود و جمود احتمالی ناشی از عدم حضور جوانان خارج شود و در مجموع یکی از تفوق های حزب در آن زمان اعتماد به نسل جوان شد که مرحوم حاج آقا عسکراولادی آن را پایه ریزی و دنبال کردند.

یکی از کلیدواژه های استاد عسکراولادی مساله پوست اندازی است، به عقیده شما چرا این موضوع از سوی ایشان مطرح شد؟

مرحوم عسکراولادی در رابطه با پوست اندازی تلاش وافری داشتند و به عنوان اصلیترین فرد در حزب به این مسئله پرداختند. البته باید گفت باور این مسأله برای برخی ها دشوار است که حاج آقا عسکراولادی که سن و سالی از ایشان گذشته خود مبدع این موضوع باشند و بخواهند بحث خارج شدن از یک پوسته را در حزب مطرح کنند. باید گفت مقصود ایشان استفاده از نظرات و فکرهای مجموعه جوان وکهنسال بصورت توأمان بود و در این میان تفاوت سنی چندان مطرح نبود. حاج آقا عسکراولادی گوش شنوایی نسبت به شنیدن نظرات افراد داشتند و سعی داشتند نظرات جوانان و پیشکسوتان را بصورت آزاد و دموکراتیک به نحو واقعی در تصمیمگیریهای حزبی لحاظ شود. ایشان از ابتدا برای داشتن یک حزب و تشکیلات اسلامی- انقلابی برتر نسبت به بقیه جریانات و گروه ها با مطرح کردن بحث پوست اندازی تلاش های خود را کردند. و باید گفت بحث پوست اندازی از ابتدای مؤتلفه اسلامی در ذهن ایشان وجود داشت. چرایی این موضوع را ما ا مروز میتوانیم دریافت کنیم که ضمن پایه ریزیهایی که ایشان در خصوص جوانان داشتند امروز حرکت پایدار در حزب نمایان است و در ذهن مدیران تصمیم گیر حزب نیز بازیابی و تغییر به سمت فعال در دستور کار میباشد.

بنابراین باید گفت بحث پوست اندازی تنها مربوط به زمان فعلی حزب موتلفه اسلامی نمی شود؟

به نظر حقیر باتوجه به اقتضائات زمان و سال هایی که مؤتلفه اسلامی در آن حیات یافت همواره این مسئله وجود داشته است. از سال 68 که آغاز کار مجدد تشکیلاتی و رسمی مؤتلفه بود تا سال 72 که مشغول سازماندهی داخل مرکز بودیم، در آن مقطع بزرگان ما دور یکدیگر جمع می شدند این مسئله به نوعی مورد توجه آنان بود. من هیچگاه یادم نمی رود که حاج آقا عسکراولادی در آن ایام می فرمودند که ما باید فعلاً واحدهایی را که شکل دادیم چراغشان را روشن نگه داریم . در اثر آن تفکر و حفظ واحدهای تازه تأسیس اکنون شما شاهد یک سازمان منظم هستید که با عنوان حزب مؤتلفه اسلامی شناخته شده است. البته به نظر من اقتضاء زمان هم باعث شد که ما راجع به موضوع پوست اندازی بیشتر تلاش کنیم و آن را به طور رسمی هم مطرح کنیم. به هر حال ما در معرض نقد افکار عمومی بودیم که مرتب توسط رسانه ها و افراد سوالات و شبهاتی را ایجاد میکردند که این حزب قدیمی که وجود دارد و اکنون جزء مجرب ترین احزاب ایران است در نهایت با ضریب سنی موجود روزی چراغش فرو خواهد نشست و این شبهه با علنی کردن طرح پوست اندازی و اجرای آن پاسخ داده شد.

آیا طرح موضوع پوست اندازی صورت عملی هم به خود گرفته و یا در حد یک نظریه در حزب باقی مانده؟

بله، با آسیب شناسی جامعی که بزرگان داشتند، مشاهده شد که این موضوع باید ظهور و بروز پیدا کند. به نظر من نقطه آغاز آن را باید از سال 73 دانست. این نکته مهمی است که ما موضوع حضور جوانان در پوست اندازی را به رهبری مرحوم حاج آقا عسکراولادی در حزب داشتیم و این امر در سال های اخیر ظهور و بروز پیدا کرده است به طوری که اکنون در جریان هیئت اجرایی حضور جوانان قابل ملاحظه است و به لطف خدا ما هیئت اجرایی پویا و فعالی را در مجموعه حزب مؤتلفه مشاهده می کنیم .

به نظر شما بعد از طرح بحث پوست اندازی اصلی ترین پیش شرط حضور جوانان از منظر استاد عسکراولادی در حزب موتلفه اسلامی چیست؟

ابتدا باید بگویم مهمترین ویژگی در مجموعه ما فارغ از بحث های روز، تخصصی و آکادمیکی که در حکم ابزار به حساب می آیند، دیانتی است که به سایر امور ارجحیت دارد.

مجموعه جوان ما باید بدانند در این حزب خدایی شرط اصلی فعالیت در هر رده تشکیلاتی ایمان به خداوند متعال است که باید هرکس آن را در خود ایجاد کرده و پرورش دهد. پس در درجه اول ما باید ایمانمان را نسبت به آنچه داریم قوی تر کنیم و تقوی الهی را در تمام امور سرلوحه قرار دهیم. این مسئله تنها در حد یک حرف و یا شعار نیست و فقط صرف مکتوب شدن در جایی نیست، نیت حاج آقا عسکراولادی همین بود. بنده به عنوان کسی که با ایشان حشر و نشر زیادی داشتم می دیدم هر حرکتی که انجام می دادند حتماً یک مبنای قرآنی، ایمانی و اخلاقی داشت و بر پایه آنها مباحث آموزشی را سامان می داد.

باید بگویم در فعالیت هایی نظیر دست گیری و کمک کردن به نیازمندان، اظهار نظر کردن، سخنان و بحث و بررسی هایی که در جلسات خصوصی می کردند تا روی بزرگترین مسائل روز سیاسی، همه این ها مواردی بود که اول ایشان تقوای الهی و ایمانشان را سرلوحه همه سخنانشان قرار می دادند این بزرگترین درسی است که ما جوانان باید در فعالیت های خود مد نظر قرار بدهیم. زیرا اگر اصل تقوا وجود داشته باشد مابقی مسائل به مراتب دست یافتنی شده و به دست خواهد آمد.

یکی از ویژگی های اصلی شخصیت استادعسکراولادی ولایت پذیری مطلق او است این ویژگی برای جوان امروز در حزب چگونه می تواند تبیین شود؟

همانطور که می دانید ما درمجموعه احکام و دین مان دونوع تقلید داریم ؛ که این دو تقلید، شامل تقلید آگاهانه و کور کورانه است. بحث تقلیدی که به مجموعه ما و کسانی که خالصانه در آن مشغول فعالیتند برمی گردد بحث تقلید آگاهانه است. این بدان جهت است که ما از گذشتهمان در حزب علاوه بر آن که خود را صاحب سبک و سلیقه سیاسی می دانیم اما در بزنگاه های سیاسی به مراجع تقلید عظام و ولی فقیه مان مسائل را عرضه می داشتیم. ولی آنچه که ما را در این راه ثابت قدم می نماید این است که حاج آقا عسکراولادی بعد از طرح تمام استدلال ها به صورت آگاهانه تصمیم ولی فقیه را قبول داشته و آن را جزء لاینفک برنامه زندگی خود قرار می دادند و ما نیز از این روش ایشان باید استفاده کنیم .

اکنون در ذهن جوانان ما در سطح کلان مبحث ولایت مداری وجود دارد . اما به صورت دقیق اگر به جوانان حزب دقت کنیم متوجه می شویم یعنی از جوانان ما نسبت به بعضی از مسایل نظراتی دادند که به آن نقطه نظرات و رهبرشان و مجموعه ای که با حمایت و هدایت ایشان اداره می شود این ولایت مداری را نسبت به ولی نیز پایبندند.

لیکن این پایبندی نباید ما را از اصل مسئله ولایتمداری و تأسی از ولایت خارج کند. اگر ما ولایتمداری از بزرگانمان را در مجموعه خود تمرین کنیم و به آن پایبند باشیم و از سلایق شخصی خود صرف نظر کنیم میتوانیم بگوییم که ولایتمداری خود را نسبت به ولی امرمان هم ثابت خواهیم کرد.کسانی که با رأی مجموعه اعضای حزب مسئولیت اداره حزب را چه در سیاستگذاری و چه در اجرا بر عهده دارند قطعاً آن ها صلاحدیدهایی دارند که ما باید به آن صلاح دیدها جامه عمل بپوشیم اگر ما بتوانیم در داخل حزب تمرین موفقی در مورد ولایتمداری داشته باشیم می توانیم بگوییم که ما یک تقلید آگاهانه در جامعه از ولی امر زمانمان خواهیم داشت.

https://shoma-weekly.ir/PT2VRb