
میثاق بدیعی مقدم- عبارت عظیم «ثار الله» که برای وجود مبارک امام حسین علیه السلام به کار میرود، به معنای کسی که خدا انتقام گیرنده خون او است، بنا بر روایات ائمه معصومین، وسیله گرفتن این انتقام، حضرت ولی عصر عجل الله فرجه الشریف میباشد... الا یا اهل العالم، انا الصمصام المنتقم...
حال این انتقام الهی از چه کسی باید گرفته شود؟ از یزید بن معاویه و عمر بن سعد و شمر بن ذی الجوشن که سالها است با عذاب برزخی خود درگیرند یا از یزیدها، عمرها و شمرها.
شاید برای اینکه پاسخ این سوالها را بیابیم، نیازمند فلش بکی به تاریخ هستیم. کمی دور کمی نزدیک! اواخر سال ۶۰ هجری؛ زمانی که سیدالشهداء هدف از قیام خود را امر به معروف و نهی از منکر، دو واجب مغفول مانده امت پیامبر معرفی میکند و «دلسوزان» دل سوزانه او را نصیحت میکنند که به جای این به یمن یا جای دیگری برود و «آسایش» داشته باشد.
بیرودربایستی، خون حسین برای احیای امر به معروف و نهی از منکر بر زمین ریخت، معروفی که به پا داشتنش قدرت «آمره» میخواهد و منکری که برای ریشه کن کردنش قدرت «ناهیه» لازم است و الزام آن تشکیل حکومت حسینی بود. حکومتی که کار نیمه تمام حکومتهای نبوی، علوی و حسنی، مبنی بر اصلاح امور جامعه از طریق جاری ساختن امر به معروف و نهی از منکر که خود بستهای کامل از اصلاح رفتارهای زشت مردم توسط یکدیگر، راست کردن کج رفتاران توسط حکومت اسلامی و اصلاح کژیهای دولتمردان توسط عموم جامعه از طریق نقدهای مشفقانه است را به سرانجام برساند.
این مساله جوامع در طول تاریخ بوده است که کژیهای جامعه همواره برای عموم نیک مردم آزار دهنده بوده است، دزدی، ناامنی، تجاوز، قتل و... همواره مشکل مدیران جامعه بوده است. شکل گیری قانون را هم شاید ناظر بر همین مساله بدانیم که قالب رفتار و کردار کلی و جزئی عناصر جامعه را شکل داده است. تنبیههای قانونی هم قطعا برای تنبیه تخطی گران از قوانین و سوق دادن به سوی نیکیها و باز داشتن از کژیها بوده است.
افزایش جرم و جنایت در جوامع به صورت فزاینده در سالهای اخیر اما، کارشناسان امور اجتماعی را به این نتیجه رسانده که این مجازاتها دیگر آن گونه که باید و شاید کاربرد نداشته و مبحث «پیشگیری اجتماعی» از همین رو در دستور کار کارشناسان امور قضایی و حقوقی، جرمشناسان، آسیبشناسان اجتماعی، مدیران انتظامی و نیز مسئولین قرار گرفته است.
با غوص در مباحث پیشگیری اجتماعی در مییابیم که تمامی این موارد منتهی میشود به دو اصلی که خدا مرتبا از طریق رسولانش به مردم یادآوری کرده: امر به معروف و نهی از منکر؛ چه مواردی که نیاز به قوه آمره و ناهیه حکومتی دارد از جمله حدود، دیات، قصاص، تعزیر و... و چه مواردی که با درجات خفیفتر از جمله تذکر لسانی، بیمحل کردن و... وظیفه عموم جامعه است.
مجموع همه اینها به ما میگوید که اگر راه اباعبدالله را نیمه کاره نمیگذاشتند، این همه مشکلات ریز و درشت اجتماعی، به واسطه غفلت از دستورات دوقلوی الهی در جوامع اسلامی پیش نمیآمد.
فرموده امیرمومنان علی علیه السلام گواه همین ادعا است: «وَ مَا أَعْمَالُ الْبِرِّ کُلُّهَا وَ الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللهِ عِنْدَ الْاَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیِ عَنِ الْمُنْکَرِ إِلَّا کَنَفْثَهٍ فِی بَحْرٍ لُجِّی» «همه نیکیها و جهادها در راه خدا، در مقابل امر به معروف و نهی از منکر مانند آب دهان در برابر اقیانوس بیکران است.»
راه نهایی این «اصلاح جامعه» مانند راههای نیمه تمام قبل، از جمله سال اول بعثت، سال اول هجرت و سال شصتم هجرت، از مکه شروع میشود و منتهی میشود به اینکه اگر یک زن تنها هم از حجاز تا عراق سفر کند به سلامت و امنیت به مقصد میرسد و البته نباید از یاد برد به بهانه اینکه در حال حاضر شمشیر انتقام خدا از سدکنندگان راه امر به معروف و نهی از منکر، در نیام است، تکلیف از گردن هیچ یک از ما ساقط نیست.