وی افزود: مدرک حفظ کاملاً با سختگیری و تقریباً شبیه یک کنکور به آنها اعطا میشود. برای حفظشان آزمونی سخت و پیچیده و از منابع مختلف گرفته میشود و بعد یک سری منابعی را برای لیسانس میخوانند و به نظرم کار خوبی است.
افتخاری در پاسخ به این سؤال که آیا عدالت آموزشی با این قانون نقض نمیشود، گفت: خیر، برای نخبگان هم قانون وجود دارد که در بسیاری از موارد نخبگان بدون کنکور میتوانند در رشتههایی شرکت کنند، اینها که نخبه قرآنی هستند و کار بسیار پیچیده و سختی دارند. عدالت آموزشی هم زیر سؤال نمیرود، ما حاضریم همه مردم حافظ کل قرآن شوند و از این شرایط استفاده کنند. ضمن اینکه در رشتهای مرتبط به آنها مدرک لیسانس داده میشود. کسی که از این طریق مدرک میگیرد و مدرکش هم مورد تأیید است، آزمونهای بسیار سختی را پشت سر گذاشته است.
برای جبران کمبود آگاهی در بحث حدیث، پیشنیازهایی به آنها ارائه شود
این نماینده مجلس شورای اسلامی در رابطه با سطح علمی کلاسها بهواسطه حضور این دسته از افراد، اظهار کرد: اینها دیپلم را میگیرند و بعد بهعنوان لیسانس محسوب میشوند و بسیاری از منابع را هم میخوانند. ممکن است در بحث حدیث یک مقداری بالاخره کمبود آگاهی داشته باشند که اگر یکسری پیشنیازها را بگذرانند خوب است.
وی در رابطه با سطح علمی حافظان قرآن در مقایسه با دانشجویان دیگر، اظهار کرد: بسیاری از این افراد اطلاعات خوبی دارند. چون ارشد درس میدادم، با این افراد برخورد داشتهام، بسیاری از دانشجویانم که حافظ کل قرآن هستند، هم افرادی بسیار باهوش هستند و هم اطلاعات قرآنی و تفسیری آنها عالی است. واقعاً بگویم بهترین دانشجویان من در طول این چند سالی که ارشد را درس میدهم، اینها بودهاند، ولی ممکن است یکسری اطلاعات حدیثیشان کم باشد که باید پیشنیاز بگذرانند. از نزدیک با مشکلات ورود به دانشگاه و نحوه خواندن دروس آشنا هستم، برای بحث کمبودها هم میتوانند پیشنیاز بگذرانند، دلیلی ندارد که خود اصل موضوع را نفی کنیم.
رئیس فراکسیون قرآن و عترت مجلس شورای اسلامی در مقایسه خروجی نظام آموزش عالی و افرادی که از این طریق موفق به اخذ مدرک میشوند، افزود: دانشگاهها و دانشکدههای مختلف با هم تفاوت دارند، به این معنا که خروجی علمی دانشکدههای مختلف با هم تفاوت دارد، بعضی از اینها واقعاً با دقت و سختگیری، اساتید مناسب را انتخاب میکنند و خروجیشان در کنکورها و المپیادها و ... کاملاً معلوم میشود که میبینیم با بقیه تفاوت بسیاری دارد، سرفصلها یکی است، ولی خروجیها متفاوت است. گاهی اوقات افرادی مصاحبه میشوند و با یکسری فیلترهای مضاعفی وارد دانشگاه میشوند تا خروجی دانشگاه ارتقا پیدا کند. بالاخره نحوه تحصیل، تدریس و همه اقداماتی که انجام میشود، اینها باهم تفاوت دارد و خروجیها را متفاوت میکند. چون در دانشکدهها و دانشگاههای مختلف تدریس داشتهام، برای همین میدانم که درجهبندیها متفاوت است و حتی ورودیهای یکسال با ورودیهای سال دیگر ممکن است تفاوت داشته باشند.
افتخاری با اشاره به اینکه معمولاً راهی برای یکی شدن سطوح وجود ندارد، گفت: در هیچ رشتهای اینطور نیست، مگر اینکه برخی دانشگاهها بهطور مثال برای اینکه بخواهند قبولی ارشدشان یا اعتبار دانشگاهشان بالا برود، به دانشجویان کمک کنند که در المپیادها بیشتر موفق شوند و بخواهند سطحشان را ارتقا دهند یا با بقیه همسطح کنند، معمولاً چندان، این مورد نظر نیست و خیلی رصد به این شکل وجود ندارد.