ویژه

دفاع مقدس مجموعه‌ای از نوآوری‌ها بود

در زمان جنگ ما یک رادیو جبهه داشتیم و در کنار آن یک رادیو بیت المقدس هم که کل خاورمیانه را پوشش می داد راه اندازی شد و فعالیت های منحصر به فردی در آن انجام می شد، به عنوان مثال استادی داشتیم که با عربی گفتن خود و پیام دادن عراق را می‌لرزاند. وی اقدامات و جنایت های عراق را در پیام‌های خود افشا می کرد. یا یک عرب زبانی در خود آبادان بود که یک لحن شیرین بسیار جذابی داشت که از آنها ما استفاده می کردیم.

گفتگو از : عباس اسماعیل گل- سردار محمدباقر نیکخواه، مسئول بخش تللیغات جنگ، مسئول پدافند شیمیایی دوران دفاع مقدس و پژوهشگر برجسته آن دوران به شمار می رود، مردی که خیلی ها از وی با عنوان تاریخ مصور جنگ تحمیلی علیه ایران یاد می کنند، مسلما پای صحبت چنین فردی نشستن خالی از لطف نیست هرچند اگر کوتاه باشد.

شما بارها اعلام کردهاید جنگ تحمیلی علیه ایران به لحاظ استراتژیک خاص ترینمتفاوتترین جنگ تاریخ به شمار می رود، در این باره توضیح می دهید؟

جنگ در دوران دفاع مقدس  به هیچ عنوان سازمانی نبود و هرکسی هر تخصصی داشت در آن زمینه با نهایت تلاش فعالیت می کرد، به طور مثال شهید حسن باقری که خبرنگار بود آمد و اطلاعات و عملیات را در جنگ ایجاد کرد. یا فتح الله جعفری آمد و زرهی را راه انداخت. همچنین شهید حسنی مقدم و شهید شفیعی توپخانه را راهاندازی کردند، در واقع این خودجوش بودن کار و اینکه هیچ کاری روی زمین نمیماند خاصترین ویژگی دوران دفاع مقدس بود. 

 

 خودتان هم گویا از این قاعده مستثنی نبودید و فعالیت های مبتکرانه ای در آن دوران انجام داده اید؟

بله، ما هم آمدیم و در سال های ابتدایی جنگ، بخش تبلیغات را راه انداختم. 4 سال آخر جنگ را تغییر رسته دادم  و فرمانده جنگ نوین قرارگاه خاتم شدم که در آنجا اخبار و اتفاقات جنگ نوین شیمیایی، میکروبی و هسته ای را رصد می کردیم. در آن دوران به جنگ معمول کلاسیک می گفتند و یا جنگ متعارف و جنگ های خارج از آن را جنگ های نوین می نامیدند که به جنگ های غیر متعارف هم مشهور است. سلاح های شیمیایی هم جز سلاح های ممنوعه هم است. زیرا طبق کنوانسیون های بین المللی ممنوع است.

 

 درباره بخش تبلیغات جنگ بیشتر چه فعالیت هایی را انجام می دادید؟

در جنگ یک بخش آن دفاع است و بخش دیگر جنایت و اهریمنی است. جنگ ابعاد مختلفی دارد که یک بعد آن نظامی است که به این ترتیب همه جنگها عملیات دارد و از همه تجهیزات نظامی در آن استفاده می شود. بخش دیگر جنگ تبلیغات است و ما آمدیم و با توجه به اینکه دانشجوی علوم سیاسی در تهران بودم و در انجمن های اسلامی سراسر کشور هم فعال بودم، گروه های فرهنگی متعددی را تشکیل دادیم. در حقیقت شروع کردیم به جمع آوری نیروهای فرهنگی در دانشگاه  و شورایی با عنوان «شورای نویسندگان» تشکیل دادیم که برای جبهه متن می نوشتند که متن ها درمورد اینکه نماز چگونه است و وضو چگونه باید گرفت و مطالبی از این دست بود.

همچنین لازم بود از تاریخ صدر اسلام مطالبی را برای بالابردن روحیه سربازان تهیه کنیم که این نیروها کتب تاریخی و جنگ های صدر اسلام را مطالعه می کردند که از جمله این دانشجویان می توان به عباس نبوی، ایمانی نیا و دیگران اشاره کرد. در حقیقت در آن زمان و در
جبهه
ها همه بودند. یک بخش هم از روحانیت و از حوزه دعوت کردیم. همچنین برای پر کردن اوقات فراقت بچه ها از گروه های تئاتر دعوت کردیم و از مکان های مختلف فیلم می گرفتیم و در کنار آن هم از شعرا دعوت می کردیم که یکی از این شعرا آقای اولیایی بود رجز خوانی می کرد که الان استاد دانشگاه است.

 

 گویا خود شما هم فعالیت خاصی انجام میدادید؟

بله، من هم یک سری متن های حماسی را تهیه میکردم که دوستان در جبهه ها آنها را ضبط می کردند و به وسیله ماشین ها و با استفاده از بلندگوها پخش
می
کردند. سخنرانی های حضرت امام خمینی (ره)، شهید بهشتی، شهید مطهری ودکتر شریعتی را گلچین می کردم که این مسئله بسیار موجب تهیج رزمندگان می شد. از شخصیت های کشوری را هم برای حضور در جبهه ها دعوت می کردم که از جمله آنها می توان به شهید بهشتی و شهدای محراب اشاره کرد که شهید مدنی، شهید اشرفی اصفهانی، شهید دستغیب و زنده یاد آیت الله مشکینی و شهید باهنررا شامل می شدند.

 

 درباره حضور هنرمندان سینما و صدا و سیما در دوران جنگ توضیح می دهید؟

کارگردان هایی چون احمدرضا درویش، جواد شمقدری، فرج الله سلحشور، جمال  شورجه، مرحوم  رسول ملا قلی پور و ابراهیم حاتمی کیا که آن زمان عضو نیروی هوایی سپاه هم بودند با دوربین های سوپر هشت آن موقع از صحنه های  جنگ فیلمبرداری می کردند.

البته آن زمان هم شهید آوینی در جبهه ها با آن دوربین کار می کرد که با برنامه «حقیقت»  شروع به کار کرد و سپس روایت فتح بوجود آمد، این تاریخ همزمان بود با دوران بنی صدر که یک افتراقی بین ارتش و سپاه ایجاد می کرد و موجب تضعیف روحیه رزمندگان می شد که برنامه حقیقت شهید آوینی میآمد و اصل موضوع را کنکاش می کرد.

همچنین گروه های متعددی از صدا و سیما در جبههها بودند که از جمله آنها می توان به نظام اسلامی و نوباوه اشاره کرد که در آن زمان آماتور بودند. همین نظام اسلامی هم پای خود را در جبهه ها از دست داد و نوباوه هم شیمیایی شد. یا اسوه خبرنگاران شهید که بهروز رهبر بود که وی آبادان تحت محاصره را با یک «لوگا ترادلو» در سنگرها میچرخید و عراق دنبال او افتاده بود و همه سنگرها را می زد و نمی توانست او را پیدا کند.

 

 مثل اینکه آن زمان شما رادیو هم راهاندازی کردید؟

بله در زمان جنگ ما یک رادیو جبهه داشتیم و در کنار آن یک رادیو بیت المقدس هم که کل خاورمیانه را پوشش می داد راه اندازی شد و فعالیت های منحصر به فردی در آن انجام می شد، به عنوان مثال استادی داشتیم که با عربی گفتن خود و پیام دادن عراق را میلرزاند. وی اقدامات و جنایت های عراق را در پیامهای خود افشا می کرد. یا یک عرب زبانی در خود آبادان بود که یک لحن شیرین بسیار جذابی داشت که از آنها ما استفاده می کردیم.

 

 درباره مسئولیت های بعد از جنگ خود صحبت می کنید؟

از سال 68 تا سال 80 به تهران آمدم و قائم مقام بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس بودم و 5 الی 6 سال هم معاون اجرایی سازمان صنایع هوایی بودم و الان معاون فرهنگی و هنری و موزه داری سازمان موزه داری انقلاب اسلامی و دفاع مقدس هستم. این سازمان وابسته به ستاد کل نیروهای مسلح است و سردار مرتضی قربانی رئیس آن مجموعه است.این موزه در کنار حرم حضرت امام خمینی (ره) و به موازات عوارضی تهران –  قم است که در حال ساخت است.

https://shoma-weekly.ir/GI5Rsz