جامعه

درس‌های عاشورا برای سبک زندگی

باید خود را قربانی کرد، باید هر چه داریم برای امام حسین بدهیم. هرچه داریم برای امام زمان بدهیم، هرچه داریم برای ولی فقیه بدهیم، برای هر کسی که در راه ولی فقیه هست، خود را باید فدا کرد.
حجتالاسلام مجید آقا بابا- یکی از بهترین بهرههایی که از قیام اباعبدالله(ع) میشود برداشت کرد؛ الگوگیری از این قیام برای ایجاد نظامات اجتماعی میباشد. ما میتوانیم با بهرهگیری از پیامها و درسها و عبرتهای عاشورا نظامات اجتماعی زندگی خودمان را ایجاد کنیم و الگوی تمام صحنههای زندگی خودمان را از ایشان بگیریم. از نظامات خانوادگی گرفته تا نظامات تربیتی، مدیریتی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی. هر چیزی که شانی برای انسان و اجتماع داشته باشد را میشود با بهرهگیری از قیام امام حسین، ساختارش را ایجاد کرد؛ البته این حرف صرفا و فعلا هنوز در مرحله ادعا است هر چند تا حدی مجاهدتهایی شده است؛ اما هنوز خیلی با قله نهایی فاصله داریم.

بهترین کرسی نظریهپردازی در تمام زمینهها- منبر اباعبدالله الحسین است. مثالی را مطرح میکنیم: جایگاه نشاط در زندگی چیست؟ از قیام امام حسین چقدر میشود درس نشاط گرفت؟ این عنوان میتواند موضوعی باشد برای تحقیق و پایان نامههای رشتههای علوم تربیتی.

نشاط یا شادی؟

فرق نشاط و شادی در زندگی چیست؟ آیا آن چیزی که در اسلام موضوعیت دارد شادی است یا نشاط؟ اگر بتوانیم این را متوجه بشویم؛ بخش عظیمی از تمدن غرب را زیر سوال بردهایم. آنها خودشان را به هر دری میزنند که برای انسانها شادی ایجاد کنند. فکر میکنند گمشده انسان، شادی است. انواع و اقسام کارها را برای اینکه شادی ایجاد کنند، انجام میدهند. برنامه تلویزیونی پخش میکنند، بچهای راه میرود یک دفعه صورتش به دیوار میخورد و همه میخندند! نمیدانند چه کار کنند که مردم را شاد کنند.

هر روز موسیقی جدید میسازند که انسانها را شاد کنند! هر روز فیلمهای جدید، هر روز یک نوع موادِ مخدر جدید و نمیدانند چکار کنند؟ اما با وجود همه این کارهایشان، باز هم غم و غصه مردم را فرا میگیرد.

بنابراین شادی موضوعیت ندارد؛ بلکه نشاط موضوعیت دارد. رابطه نشاط و شادی عموم و خصوص من وجه است. نشاط در مجلس اباعبدالله هم حاصل میشود؛ از کسی که در هیئت شرکت کرده بپرسید چه حسی دارد؟ میگوید احساس «وجدی» به من دست داده، شاد نیستم، از غصه اباعبدالله ناراحتم؛ ولی دلم هم نگرفته و کسل نیستم.

اگر خدا و اهل بیت به ما میگویند گناه نکنید به این خاطر است که ما باچیزی که نشاط را میگیرد مانوس نشویم و آن لذت ظاهری و موقت ما را فریب ندهد. کسی که در زندگی نشاط نداشته باشد، میتواند جهادی درس بخواند؟ کسی که در زندگیاش آدم کسلی است در تدبیر امور دنیایی خودش میتواند موفق باشد؟ وقتی خاطرات جبهه را میخوانیم، متوجه میشویم مردان با خدا، چقدر نشاط داشتند.

نشاط در فرهنگ عاشورا

یکی از اصحاب اباعبدالله شب عاشورا شوخی میکرد. به او گفتند الان که وقت شوخی نیست! جواب داد الان بر بنده یک حالت نشاطی وارد شد فردا جایگاه من در بهشت است. ببینید این چه مکتبی است؟ میداند که فردا میمیرد؛ اما با نشاط است. دین اسلام برای نشاط خیلی ارزش قائل شده است. در روایت داریم مومنی که کسل است نه دین دارد و نه آخرت.

چه کار کنیم با نشاط شویم؟ سبک زندگی خود را باید تغییر دهیم. مثلا کسی که بینالطلوعین بیدار نباشد دور نشاط را باید خط بکشد. برنامه زندگی ما باید تغییر کند. بسیاری از افراد بدپوشش، ته دلشان غصه دارند؛ چون نشاط ندارند. اینها دارند خودشان را با شادیهای ظاهری ارضا میکنند. اگر میخواهیم فرهنگ امام حسین را زیر بنای سبک زندگی خودمان بکنیم بحث نشاط زندگی یکی از آن مولفهها است.

بحث اصلی ما پیرامون دو مسئله است:

مسئله اول: میشود نظامات اجتماعی خودمان را با الهامگرفتن از قیام اباعبدالله الحسین تغییر دهیم که اگر این کار را نکنیم باختیم.

مسئله دوم: باید چه کار کنیم؟ باید جهادی باشیم. روح قیام اباعبدالله جهاد فی سبیل الله است. باید زندگی خودمان را در همه عرصهها جهادی کنیم. جهادی عملکردن یعنی چه؟ در یک کلمه یعنی از خودخواهی خارجشدن. از تمام منیات و اعتبارات خود به خاطر اباعبدالله گذشتن.

در جهادی عملکردن تلاشمان همراه با سختی است؛ اما در راه حسین نباید خسته شد. در سفر اخیر مقام معظم رهبری به خراسان شمالی یکی از بحثهای ایشان درباره سبک زندگی این بود که چرا در ادارات کم کاری است؟ ساعت کاری ۸ ساعت است؛ اما آمار مفید ۲ ساعت! چون جهادی کار نمیکند. اگر تمام کارمندهای محترم جهادی کار کنند مملکت ما گلستان میشود. بلکه جهان گلستان میشود.

رابطه روضه و جهادی عملکردن

روضه قاسم بن الحسن شنیدن و جهادی نشدن، عجیب است! کسی در روضههای ابالفضل بزرگ شود و جهادی نشود، عجیب است! شنیدن این روضهها انسان را جهادی میکند.

برای جهادیشدن باید ازخودگذشتگی کرد. هر لحظه در امتحان از خود گذشتگی هستیم. هر لحظه باید در مبارزه با منیتهای خود باشیم. مومنی که از ترس حرف و حدیثهای دیگران دست به ابتکار کارهای جهادی و مورد نیاز اجتماع نزند جهادی نیست. به‌‌دلیل اینکه کسی به او توهین نکند وارد کار نمیشود. پس «لا یخافون لومه لائم» کجاست؟

همه قشنگی انسان در از خودگذشتگی است. هرچه داریم باید برای خدا بدهیم. آن وقت میتوان گفت که به مقام عبودیت رسیدیم. ازخودگذشتگی یعنی تمام تواناییها، داراییها و زیباییها را در راه خدا بدهی.

چرا آمار طلاق میرود بالا؟ یکی از دلایلش این است که زن و مرد خود را فدای زندگی مشترک نمیکنند. اگر برای خدا معامله کردی، ازدواج کردی، عهد بستی باید پایبند بمانی. خودت را فدا کنی.

باید خود را قربانی کرد

فلسفه قیام اباعبدالله این است، خودت را برای خدا خرجکردن. آنهایی که باختند خودشان را برای اباعبدالله خرج نکردند. مهمترین رمز موفقیت شهدا این بود که بازاریهای خوبی بودند. بلد بودند جنسشان را به چه کسی بفروشند. رفتند و گشتند در این بازار مکاره دنیا دیدند این جنس گران بهای جان خودشان را به غیر از خدا کسی نمیخرد. «الله اشتروا المومنین بانفسهم».

باید خود را قربانی کرد، باید هر چه داریم برای امام حسین بدهیم. هرچه داریم برای امام زمان بدهیم، هرچه داریم برای ولی فقیه بدهیم، برای هر کسی که در راه ولی فقیه هست، خود را باید فدا کرد.

خدا قربانی را از چه کسی قبول میکند؟ «انما یتقبل الله من المتقین». خدا فقط از متقین قربانی قبول میکند. هرچه خدا به تو داده باید با دست خودت آن را فدا کنی. خودتان را برای قربانی امام حسین آماده کنید. تواضع به خرج دهید. «یا ایها الذین هادوا ان کنتم زعمتم اولیاء الله فتمنوا الموت ان کنتم صادقین» اگر راست میگویید خیلی انسان ارزشی هستید «فتمنوا الموت». قاسم ابن الحسن خیلی زیبا این آیه را تفسیر کرد. کاری بکنید که خدا بیشتر شما را دوست داشته باشد که اگر خدا شما را دوست داشته باشد، مشتری شما میشود. چه کار کنیم که خدا ما را دوست داشته باشد؟ «احب الله من احب الحسین». حسین را بیشتر دوست داشته باشید. در روضه شرکتکردن موجب ازدیاد محبت به امام حسین میشود. ولی یادتان نرود که امام صادق میفرماید: «الحب فرع المعرفه». محبت نتیجه معرفت است. معرفت خود را نسبت به امام حسین بیشتر کنید.

https://shoma-weekly.ir/eNkobE