
الگو و الگوپذیری جوانان در دنیای امروز چه اهمیتی دارد؟
اگر در دنیای امروز که صحبت از تهاجم فرهنگی است نتوانیم جریانهای محلی و منطقهای را کنترل کنیم با چالشی بهعنوان بحران هویت مواجه میشویم. به همین دلیل اگر میخواهیم کیفیت و رنگ و بوی سبک زندگیهای هر منطقهای در شرایط بومی حفظ شود و ارزشها و باورهای منطقهای اعمال شود ناچار هستیم علاوه بر اینکه خودمان وارد عمل میشویم الگوهایی را بهویژه برای جوانان خودمان معرفی کنیم. بهعبارتدیگر اگر میخواهیم با فنّاوری روز دنیا رقابت کنیم و خودمان را در رده موازی قرار دهیم و با یک دیپلماسی فرهنگی با دنیا بتوانیم وارد عرصههای جهانی شویم باید پیام و محتوای گفتمان و ابزار گفتمانمان را خودمان انتخاب نماییم. یکی از این ابزارها الگوسازی یا هویتسازی است که میتوانیم بهوسیله آنها در عرصه جهانی نقشآفرین باشیم.
اگر جامعهای نتواند برای نسل آینده یا جوانان خودش امید به زندگی، پویایی زندگی، یا نگرشهای فعال ایجاد کند طبیعتا با فنّاوریهای امروز پیش از پیش دچار روزمرگی قرار میگیرد. جوانان ما دچار یک نوع مصرف انبوه با فراوانی توزیع خواهند شد. بنابراین فراوانیهای مصرف میتواند الگوپذیری را از الگوهای غربی یا مهاجم برای ما به ارمغان آورد که اینیک تهدید و چالش بزرگ است.
یک الگوی خوب چه ویژگیهایی میتواند داشته باشد؟
در تعریف الگو میتوان گفت که یک وسیله برای اندازهگیری است. بهعنوانمثال یک خیاط ماهر برای سریدوزی یک سری طراحی اولیه انجام میدهد و یک شابلون آماده میکند. با این الگو میتواند یک سری لباس خاص تولید کند. بنابراین تعریف، الگو یک معیار است که افراد سعی میکنند خودشان را طبق آن منطبق کنند.
ما باید بدانیم چه کسی را الگوی خود قرار دهیم و از طرفی باید بدانیم چه ویژگیهایی را از الگوی انتخابی میخواهیم سرمشق خود قرار دهیم. پس اگر قرار است الگوهایی را در نقش افراد برجسته که درزمینههای مختلف از شهرت، توانایی یا مهارتهایی برخوردارند بهعنوان الگو قرار دهیم باید بدانیم چه بخشی از زندگی و مهارتهای آنها را سرمشق خود قرار دهیم.
برای اینکه این تقلید کورکورانه صورت نگیرد طبیعتا باید یک سری شیوههای ذهنی و نگرشی و یک سری ارزشها و باورهایی را که به آن اعتقادداریم پذیرش اولیه کنیم. یعنی سعی کنیم الگوهایی را که مطابق با این ارزش و باور منطبق هستند سرمشق خودمان قرار دهیم. در غیر این صورت الگوهایی را که انتخاب خواهیم کرد نهتنها باعث رشد ما نخواهند شد بلکه درنهایت باعث کاهش وضعیت ما میشوند.
بنابراین ویژگیهای یک الگوی خوب منطبق باارزشها و باورهای شخصی خود جوان است. این جوان است که باید انتخاب کند کدام الگو میتواند او را به رشد برساند. در غیر این صورت ارزشگذاری جامع و کلی برای یک الگو سلیقهای و شخصی خواهد بود.
چه عواملی بر الگوپذیری جوانان تاثیر گذار است؟
در دنیای امروز شبکههای مجازی، رسانه و تبلیغات بیش از پیش اطلاعات و داده در اختیار جوان و نوجوان قرار میدهند. اگر ما میخواهیم جوانان خودمان را در مقابل الگوهای نامطلوب واکسینه کنیم طبیعتا باید کمکهایی را در قبال این قضیه در اختیار جوانان قرار دهیم. امروز جوان ما نیازهای ویژهای دارد. ما باید قبل از هر کاری برای جوانمان مخاطبشناسی و نیازسنجی کنیم. اگر منطبق با این نیاز و امکاناتی که در اختیارداریم نتوانیم خودمان برایش الگو فراهم کنیم طبیعتا جذب شرایط خارجی خواهد شد.
رسانهها امروز برنامههای متنوعی را در اختیار هر قشری در هر سنی قرار میدهند. با شرایط خاص و رنگهای متفاوت، با تنوع و تکثر موضوعهای متنوع و با آلوده کردنشان به مسائل مختلف که میتواند اعتیادآور باشد مانند بازیهای متنوعی که آنها را در معرض اعتیاد قرار میدهد. بنابراین واقعیت امر این است که برنامهها و شبکهها به نحو احسنت و هدفمند در زندگی جوانان ما رسوخ پیدا میکنند.این موارد تاثیرگذارترین عوامل بر الگوپذیری جوانان هستند.
چه ابزارها و راهکارهایی را برای جایگزینی الگوهای داخلی بهجای الگوهای غربی نیاز داریم؟
ما باید یک مدیریت فرهنگی در راستای الگوسازی انجام دهیم. در این مدیریت باید از متخصصان و نخبگان استفاده کنیم. این بدین معنا نیست که مابقی اقشار نمیتوانند کمکرسان باشند بلکه بحث ضرورت و تخصص کار مهم است. برای اینکه یک کار تخصصی انجام شود میبایست متخصصین در این زمینه وارد عمل شوند. بهترین مکان برای شکلگیری چنین مدیریتی دانشگاه است.
دانشگاهیان میتوانند طراحی الگوی مناسب داشته باشند. برای طراحی الگو قبل از هر چیزی باید
شاخص سازی کنیم. یعنی نیازهای جوان امروزی را در قالب ارزشهای بومی، اسلامی، ایرانی را به دست آوریم. وقتی این شاخص به دست آمد متخصصان ما باید برای نیازسنجی وارد عمل شود. بعدازاین باید امکانات موجود را در نظر بگیرند. بعدازاین مراحل باید اکولوژی فرهنگی را در نظر بگیریم. یعنی ارزشها و باورهای بومی را منطبق با نیازها و امکانات موجود در راستای تولید الگو انتخاب کنیم. بهعنوانمثال: جوان از یک شخصیت هنرمند یا قهرمان الگوپذیری میکند. اگر این الگو در مبانی زندگی شخصی دچار لغزش شود.بنابراین جوان به دلیل الگوپذیری از این شخصیت در همان مبانی که آن شخصیت دچار لغزش شده است نیز دچار انحراف و لغزش خواهد شد.
بنابراین اگر خود دانشگاهیان، متخصصین و نخبگان در شیوههای رفتاری و نگرشی مختلف تولید الگو کنند جوان ما در عین اینکه الگوی اسلامی، ایرانی انتخاب کرده است با این الگوپذیری میتواند ارتقا سطح نگرش وزندگی را برای خودش ایجاد نماید.
بعد از ساخت الگو ما باید مخاطب آگاه داشته باشیم. ما باید جوانانی را پرورش دهیم که توانمند، آگاه و بصیر هستند. جوانانی را پرورش دهیم که دانش را بهصورت درونی به رفتار تبدیل کرده باشند. طبیعتا این امر با آموزش تحقق پیدا خواهد کرد. وقتی ما بتوانیم سواد رسانهای و مهارت تشخیص را به جوان آموزش دهیم طبیعتا میتواند بین ارزش و ضد ارزش تمایز قائل شود.