جامعه

دانشجو؛ تاثیری که می‌دهد، تاثیری که می‌پذیرد

تصور اینکه جوان ما با ورود به دانشگاه ناگهان دچار شست و شوی مغزی شده و تمام باورهای خود را از دست می‌دهد، نوعی سیاه نمایی است تا بر کم کاری‌ها وکم توجهی‌ها در محیط خانواده سرپوش بگذارد. چه بسیار دختران و پسرانی که با ورود به دانشگاه نه تنها از حدود حجاب و حیای آن‌ها کم نشده است، بلکه با افزودن بر زیر ساخت‌های منطقی و عقلانی اعتقادات خود، به دیدگاهی مستحکمتر از آنچه قبلا در آن بوده‌اند می‌رسند
مهدی رجب پور- با شروع سال تحصیلی و اعلام قبولیهای کنکور، تعدادی از جوانان وارد محیط دانشگاه میشوند، حضور جوان در دانشگاه تبعاتی در پی دارد که خانوادهها گاهی نگران این تبعات هستند، اما باید گفت که تربیت امری است پیوسته که اولین پایگاه آن در خانواده است.

تصور اینکه جوان ما با ورود به دانشگاه ناگهان دچار شست و شوی مغزی شده و تمام باورهای خود را از دست میدهد، نوعی سیاه نمایی است تا بر کم کاریها وکم توجهیها در محیط خانواده سرپوش بگذارد. چه بسیار دختران و پسرانی که با ورود به دانشگاه نه تنها از حدود حجاب و حیای آنها کم نشده است، بلکه با افزودن بر زیر ساختهای منطقی و عقلانی اعتقادات خود، به دیدگاهی مستحکمتر از آنچه قبلا در آن بودهاند میرسند؛ بر عکس آن جوانانی هسند که به دلیل واکسینه نشدن آنها در برابر اجتماع با مطرح شدن شبهای بیاساس باورهای خود را از دست داده و به سرعت تحت تاثیر محیط رنگ عوض میکنند.

خشتی که شکل میگیرد

اینکه خانواده به محض ورود فرزندشان به دانشگاه تصور کنند که وی دیگر توانایی مدیریت هر آنچه در اجتماع رخ میدهد را کسب کرده، تصوری اشتباه و سادهلوحانه است. چرا که توانایی مدیریت موقعیتهای جدید امری است که نیاز به آموزش دارد. آموزشی که در دوران دبیرستان به جوانان ما داده نمیشود و گاهی خانواده نیز نسبت به آن غافل هستند. تغییر ناگهانی محیط آموزشی (جدایی دختر و پسر در دبیرستان و قبل از آن و مختلط بودن محیط دانشگاهها) و کاهش نظارت بر رفتارها و ارتباطات خود نیازمند مهارتهایی است تا جوان بداند در محیطی که جنس مخالف حضور دارد چه رفتارهایی داشته باشد، چگونه ارتباطات خود را مدیریت کند تا دچار آسیب نشود و اینکه دانشگاه محیطی آزاد برای بیان دیدگاهها و نظرات است. پس باید مهارت به گزینی را به جوان آموزش داد و جایگاه آموزش تمام این آگاهیها و مهارتهادر بستر خانواده است.

زیرساخت خوب اصل اول است

بررسیها نشان میدهند نوع نگرش خانواده نسبت به حجاب، بر نگرش دانشجو اثر فراوانی دارد. خانوادهای که نگرش مثبتی نسبت به حجاب دارند، این نگرش را به فرزند خود منتقل میکنند. خانوادهها باید دقت داشته باشند که نوع توصیف آنها نسبت به حجاب و نحوه برخورد آنها با افراد با حجاب کامل یا بد حجاب بر نوع نگرش جوان آنها اثر خواهد داشت. چرا که زیرساختهای ایمانی، که اهرم کنترل فرد در پایبندی به اعتقادات دینی محسوب میشوند، در محیط خانواده شکل میگیرند. چنان چه درصد بالایی از بد حجابیها در محیط دانشگاه، در اثر ضعف در اعتقادات مذهبی فرد است. از همین رو خانواده باید با بیانی مستدل اعتقادات مذهبی را در جوان خود نهادینه سازد تا با ورود به محیط باز فکری دانشگاه، قدرت تقابل با رفتارها و اندیشههای نابهنجار را داشته باشد.

هوشیاری و مراقبت

نظارت و کنترل مستقیم دانشجو صحیح و پسندیده نیست؛ چرا که جوان به مرحلهای رسیده که طبق گفته معصوم در جایگاه وزارت است و باید در کارها با او مشورت کرد. والدین میتوانند در همین مشاوره و گفتگوها و نیز با هوشیاری نسبت به تغییر ظاهر و افکار جوان خود، او را در بزنگاههای فکری یاری نمایند. تغیر در نگرش جوان نسبت به حجاب و رفتن به سوی تغییر پوشش میتواند توسط خانواده رصد شده و با ریشه یابی این گرایش، جوان پاسخهایی منطقی از سوی خانواده خود دریافت کند.

دور از وطن

خانواده که به طور طبیعی نقش عامل بازدارنده را برای جوان بازی میکند باعث جلوگیری از وقوع بسیاری از تغییرات منفی در جوان میشود. دوری از خانواده به منظور تحصیل، باعث آسودگی خاطر میشود تا دانشجو تصور کند عامل بازدارندهای در برابر ارتباطات و تغییر رفتارهای خود نخواهد داشت. بنابر این والدینی که میخواهند جوان خود را برای تحصیل به شهری دور از محل سکونت بفرستند، باید این اطمینان را داشته باشند که فرزند آنها دارای ثبات شخصیت است و کمتر تحت تاثیر محیط قرار میگیرد. والدین باید بدانند که قبولی فرزندشان در کنکور به معنای رشد شخصیتی و فکری وی در همه ابعاد نیست. بلکه تنها دریچه است برای ورود وی به اجتماعی گستردهتر از آنچه تا کنون در آن حضور داشته است. پس والدین باید با احاطه بر نقاط ضعف جوان خود و نیز با روشنگری آسیبها و فرصتهای موجود در دانشگاه، وی را برای انتخابی درست و حضوری سالم در محیط دانشگاه آماده سازند.

https://shoma-weekly.ir/aIfUpl