سه روز پس از قبول قطعنامه 598 از سوی جمهوری اسلامی ایران در 31 تیرماه 1367 ارتش عراق در عملیاتی که خود آن را «توکلنا علی الله 4» مینامید با بهکارگیری سه لشکر پیاده، یک لشکر زرهی و تیپهای گارد از پنج محور به مرزهای جنوبی جمهوری اسلامی ایران حمله کرد.
این تجاوز بستری برای تجاوز منافقین را فراهم نمود. تهاجمی که سه روز بعد به نام «فروغ جاویدان» به وقوع پیوست. منافقین با عبور از گردنه پاتاق وارد شهر کرند شدند. درحالیکه تانکهای عراق با آرم منافقین پیشاپیش متجاوزان حرکت میکردند.
منافقین در تحلیل خود درباره توجیه تجاوز به ایران اینگونه بیان میکردند که ماشین اقتصاد جمهوری اسلامی ایران با جلوگیری از صدور نفتش تعطیل شده، به همین جهت و در اثر فروپاشی اقتصادی تضادهای درونی جامعه ایران نمود پیدا کرده است و دیگر نظام نیرو برای تأمین جبههها را ندارد.
هجوم گسترده منافقین تا تنگه چهارزبر ادامه یافت. در این تنگه در عملیاتی تأخیری رزمندگان سپاه پاسداران بهویژه تیپ حضرت قائم توانستند با مقاومتی جانانه مانع از پیشروی منافقین و عبور آنها از تنگه چهارزبر شوند. با انجام این عملیات تأخیری مقدمات عملیات اصلی انهدام منافقین فراهم شد. اینگونه بود که عملیات اصلی با نام «عملیات مرصاد» در پنجم مرداد سال 1367 با رمز «یا صاحبالزمان ادرکنی» به فرماندهی سپاه پاسداران و با پشتیبانی هوانیروز ارتش در سه محور چهارزبر، اسلامآباد و جاده قلاجه آغاز شد.
تهاجم منافقین در وضعیتی انجام شد که کمترین اطلاعاتی از جبهه منافقین متجاوز در اختیار نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نبوده، کلیه اطلاعات موردنیاز در حین نبرد به دست میآمد.
در محور چهارزبر، نیروهای سپاه و بسیج با استقرار روی ارتفاعات چهارزبر راه پیشروی منافقین را در جاده اسلامآباد – کرمانشاه سد نموده ضربات مهلکی را بر سر سازمان رزم منافقین وارد نمودند. منافقین که با وعدههای خیالی سرانشان به جمهوری اسلامی حمله نمودند بهزعم خویش در پی ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی ایران در کوتاهترین زمان ممکن بودند. به همین دلیل بسیاری از سران و مهرههای اصلی فرقه منافقین در این عملیات شرکت داشته پس از شکست یا به هلاکت رسیده و یا به اسارت درآمدند.
پس از دستگیری بسیاری از عوامل منافقین در این عملیات، وجود کروکیهای جماران در جیب منافقین نشان از برنامه وسیع و متوهمانه آنها برای تصرف تهران در کوتاهترین زمان ممکن را داشت.