آقای یکی یدونه- چه بی رحمانه هجمه میکنیم به کودکانمان! به روحیه و بخشی از آیندهشان! بدون فکر به اینکه یک اشتباه حتی کوچک چه کج میبرد تا ثریا دیوار را! و نمیدانیم که ما مقصریم. معمولا اینگونه است که ما اشتباه میکنیم و آنها از ما چیزی یاد میگیرند و بعد که در جایی یا وقتی همان را تحویل ما یا تحویل دیگران میدهند، سرشان فریاد میکشیم که توچرا این همه نفهمی! خود ماییم که به او یاد دادهایم که هرشب پیگیرانه و مصرانه سریالها را ببیند و مواردی که به دنیای کودکیاش هیچ ربطی ندارد را با مته کارگردان در ذهنش فرو کند.
آنوقت و آنگاه که ترجیح میدهیم در مهمانی، به جای سریالدیدن، حرف بزنیم و او میخواهد همه را ساکت کند تا دعوای دیگری از زن و شوهرهای سریال ببیند، میگوییم بی تربیت، برو بازیات را بکن! در نهایت هم لطف بزرگی که میکنیم آن است که موبایل یا تبلت در اختیارش میگذاریم تا برود پی کارش و این همه مزاحم ما نشود! چه دنیایی ساختیم برای بچههایمان! چقدر دوستداشتنی است. کاملا مجازی با دعواهای غیر واقعی زن و شوهران غیر واقعی! یعنی حالا آرزویمان این است که بچهها لااقل دعواها را واقعی ببینند بین پدر و مادرشان نه مجازی و در تلویزیون! حداقل این را هم از روانشناسی نشنیده میگیریم که بچهها همه اختلافات و اختلالات را حتی از نوع مجازی و در رسانههایش را تقصیر خودشان میدانند. لطفا این یکی را به خودمان بگیریم. بچههایمان مظلوماند؛ چون نمیدانند چه بلایی بر سرشان میآوریم.