جامعه

حیف که فلسفه نمی‌دونی

یه موقعی می‌گفتند: «ای بابا! زمونه برعکس شده!» نمی‌فهمیدیم که نمی‌فهمیدیم. اما حالا دیگه کم کم داریم متوجه می‌شیم که چه حکمتی بوده این جمله! یعنی بزنی و طلبکار بشی و بزنی زیرش و در بری!

آقای یکی یدونه- یه موقعی میگفتند: «ای بابا! زمونه برعکس شده!» نمیفهمیدیم که نمیفهمیدیم. اما حالا دیگه کم کم داریم متوجه میشیم که چه حکمتی بوده این جمله! یعنی بزنی و طلبکار بشی و بزنی زیرش و در بری! کل ماجرا ظرف دو سه دقیقه اتفاق افتاد! با گل پسر و همسر در حال حرکت با موتور سیکلت بودبم که یه ماشینه! راهمون رو بست که عقب جلو کنه! بعد که عقب جلو کرد رفت جلوتر سر کوچه که بپیچه! ماهم که به خیال پیچیدنش آرام و عادی پشت او میرفتیم. ناگهان یادش آمد که نمیتواند بپیچد و همین طور عقب عقب فرمون گرفت! شما شاید ندونی که موتورها دنده عقب ندارند، و شاید هم ندونی که دنده عقب پایی موتور چه کار سختیه! اگر هم همه اینها رو بدونی شاید ندونی با زن و بچه دیگه عقب رفتن با موتور چیزی نزدیک به محاله! مخصوصا وقتی ندونی جلویی داره میاد عقب! خلاصه اومد و اومد و گرومپ گلگیر موتور را شکست! عدهای داد نزدند نیا نیا زدی به موتور! و من نظارهگر بودم و متعجب!

وقتی فهمیدم چی شده با صدای بلند و نه عصبانی گفتم اون از توی کوچه که راهمون رو بستی، این هم از اینجا که زدی گلگیرو شکستی (البته خدایی قصد شعر گفتن هم نداشتم) طرف مربوطه که هیچ گونه نشانی از تأهل در او دیده نمیشد، پیاده شد که: «حیف که زن و بچه باهاته» گفتم مگه من به شما توهین کردم که بخوای چیز غریبی بگی که حالا میگی حیف که زن و بچه باهاته؟ گفت: «مگه من به تو توهین کردم؟» و بعد هم آرام و ناز سوار ماشین شد و نه اینکه بخواد در برهها، ولی رفت! آرام و با روانی شاد هم رفت! از آن روز تا به حال دارم فکر میکنم چه فلسفهای پشت حرفهای اون مرررد!! پنهان شده بود؟ شما کمکم کنید... لطفا!

https://shoma-weekly.ir/nBRI1l