گزارش میدانی یک روز در خیابانهایی که بوی نقل و عروسی میدهند و نظرات زوجهای جوان درباره زندگی تازه و کیفیت این آغاز جالب توجه است. زوج جوانی پشت ویترین یکی از مغازههای نبش خیابان سعدی ایستادهاند و مشغول تماشا و انتخاب آینه شمعدان هستند جلو میروم و درحالی که به سادگی بگومگوی مختصر بین آنها شنیده میشود درباره قیمتها و خرید عروسی میپرسم، پسر جوان نگاه عاقل اندر سفیهی میاندازد و میگوید:« از ابتدا تا انتهای این خیابان را چندین بار بالا و پایین کردهایم اما به چیزی که قیمت مطلوبمان را داشته باشد نرسیدهایم، الان هم ماندهایم که چه کنیم.» از او درباره استفاده از امکانات ستاد ازدواج آسان میپرسم او در پاسخ خیلی صریحتر از نگاه اولش اینبار زبانی میگوید:« این ستادها اصلا یا فعال نیستند و یا اگر هم باشند کیفیت ارائه خدماتشان چنگی به دل نمیزند، من نمیدانم متولیان این طرح خودشان حاضرند عروسی بچههایشان اینطوری برگزار شود؟» حرفهای داماد جوان و صحبتهای همسرش که البته معلوم است در زمره آنهایی نیست که میتوان به سادگی قضاوت کرد که توقع عروس سربه فلک کشیده است نشان از به سختی سپری شدن بهترین دوره زندگیشان میدهد.
اینکه سن ازدواج بالا و سرانه نرخ آن کاهش یافته است موضوعی نیست که به امروز مرتبط باشد، شاید بررسی سیاستهای فرهنگی ازدواج بتواند حقیقت تلخی که امروز جامعه ایرانی آن را تجربه میکند روشن سازد، تجرد گزینی دختران و تجرد قطعی که تنها در حد اعلام یک هشدار ساده از سوی دولتمردان در مقاطع مختلف اعلام میشود، عدم حمایت از طرحهایی مثل ازدواج آسان و البته جایگزین کردن مطالباتی مثل مقابله با کودک همسری، طرح وجود خشونت فراگیر بر علیه زنان به نوبه خود نه تنها دردی را دوا نمیکند بلکه سبب میشود موضوعی به نام ترس از تشکیل خانواده در ذهن پسران و دختران شکل بگیرد.
ترس از ازدواج و تشکیل خانواده به بهانه گرانی و عدم تأمین معاش و از این موارد موضوعی است که سن ازدواج را به شدت تحت تأثیر قرار داده است و اصولا افزایش میزان توقعات نیز زلف خود را به این مقوله گره زده است. با نگاه به این امور دو امر در نظر میآید، اول اینکه بخشی از مسائل پیش آمده ناشی از سیاست گذاریهای غلط و بخش دیگر در اثر تغییر سبک زندگی و گرایش به تجمل ایجاد شده است و زیربنای حل این مسائل و چالشها با شیوههای فرهنگی قابل تحقق خواهد بود.
ازدواج یکی از ابزارهای کارآمد برای مقابله با اسیبهای اجتماعی است اما دوام و ثبات آن نیز مقولهای است که نباید نادیده گرفته شود درحالی که نرخ ازدواج کاهش یافته است عدم ثبات خانوادهها و فورپاشی آنها به بهانههای کوچک نشان میدهد که عملکرد و سیاستگذاریهای ما در حوزه تشکیل خانواده منفعل و ضعیف بوده است و برای رهایی از این مسئله باید فکری اساسی کرد؛ زیرا برتری و ارجحیت نظام اسلامی نسبت به نظام غربی اصلت خانواده و تقدس این نظام الهی و مقدس است.
به هرترتیب سیاستگذرای فرهنگی بدون سویهگیری و جهتدهی خاص و بهرهبرداریهای لازم در این زمینه در مواقع ویژه نظیر انتخابات موضوعی است که نباید روبه فراموشی گذاشته شود و تنها به بایدهایی که هرگز به عمل نزدیک نمیشود بسنده نکرد.