***
بازگشت اصلاح طلبان به عرصه سیاست، خیلی با عجله و شتاب از طرف آنها همراه است. چرا؟
روی کار آمدن هر فرد یا گروهی در گرو عملی است که انجام داده است. در حال حاضر قوه مجریه تمام عیار در اختیار اصلاحطلبها است، در حالی که آقای روحانی اعلام کرده بود شایستهسالاری حاکم خواهد بود، ولی در هیچ جای مملکت فردی را که اصولگرا بوده باشد در مجموعه خود به کار نگمارد و بهطور تام و تمام، افرادی را که سر کار گذاشته است، از وزرا گرفته تا پایین از مجموعه اصلاحطلبها هستند. یکی از مسائل این بود که نقد منصفانه برای آقایان قابل قبول است. در ۱۶ آذر و قبل از آن با مطالبی که عنوان کردند نشان دادند آستانه تحمل آقایان در مورد نقد کم است. به نظر من این پرونده نقد کردن تقریباً بسته شد، در حالی که مکرراً میگفتند و در شعارهای ریاست جمهوری هم بود، با عدم توافق مواجه شد و نتوانستند جواب مردم را بدهند و بعضی از الفاظی هم که آقای رئیسجمهور به استخدام گرفت، به نظر من حتماً شایسته کسی که در رأس حکومت هست، نیست. در مسئله اقتصادی هم بهرغم اینکه از مهار تورم صحبت کردند، همچنان ادامه دارد. مسئله رکود مهار نشد و نقدینگی هم در جامعه بسیار گسترش پیدا کرده و خود این باعث تورم شده است.
یعنی شما اینها را آسیبی از جانب اصلاحطلبها میدانید؟
الان که قوه مجریه در دست کسی غیر از اصلاحطلبها نیست. مسئله سیاست خارجی هم که فقط به ۱+۵ و مسئله هستهای محدود شده است، در حالی که سیاست خارجی دامنه بسیار وسیعی دارد، اما در حال حاضر فقط منوط به توافق هستهای ما شده است. البته سعی میکنیم چون این هیئت مورد تأیید مقام معظم رهبری است در این باره حرفی نزنیم، ولی دود سفیدی هم از این توافق بیرون نیامده است، بماند که نگرانیهایی هم داریم و امیدواریم این نگرانیها درست نباشند، ولی در هر صورت وجود دارند.
باید رعایت بسیاری از موازین شود، از جمله عزت نظام جمهوری اسلامی باید در این توافق حفظ شود. در باره مسائل دیگر هم اتفاق خاصی نیفتاده است. بنابراین ما هیچ نوع اقبالی را نمیتوانیم برای اصلاحطلبها پیشبینی کنیم شاید پیشبینی ادبار در مورد اصلاحطلبها بیشتر از اقبال باشد. اینکه گفتم در گرو عملشان هستند، واقعاً در یک سال و خردهای که از این دولت گذشته، آنچنان توفیقی که مربوط به اصلاحطلبها است، اتفاق نیفتاده است، لذا اگر دولت مابقی عمری که از آن مانده است بتواند با عمل درست به کارها سر و سامان بدهد، مایه خوشوقتی خواهد بود.
یکی از مسائل ما ارز بود. دولت برای مدتی آرامش را به جامعه برگرداند و ما هم مکرراً در مصاحبهها گفتیم، ولی این روزها دو باره شاهد بالا رفتن نرخ دلار هستیم و امروز به ۳۵5۰ تومان هم رسید. این نابسامانی و تزلزل در ارز یقیناً اثرش را روی تمام کالاهای داخلی و خارجی خواهد گذاشت.
پس معتقدید اصلاحطلبها بازگشتهاند و کار از کار گذشته است. درست است؟
به نظر من اینطور است و یک مقدار به دلیل سوء عملی که دارند، جایگاه و محبوبیتی را که فکر میکردند، دارند، تقریباً متزلزل شده است، لذا ما باید حواسمان را جمع کنیم. البته از خدا میخواهیم به آنان توفیق بدهد که بتوانند از عهده کار بر آیند. برای هر دولتی مشکل به وجود بیاید، در مجموع نظام ما است که مشکل پیدا میکند. دعا میکنیم بتوانند موفق شوند، ولی تا حالا بهرغم وعدهها و شعارهایی که دادند، با عدم تحقق آنها مواجه بودهایم.
میفرمایید دستهای دولت در دستهای اصلاحطلبان گره خورده است. روزنامه ایران نوشته بود به دولت چه ربطی دارد که بیاید و در مقابل صحبتهای شیرزاد و زیباکلام موضع بگیرد. که مثلا گفته بودند برنامه هستهای ایران بیش از سود ضرر داشته است!
کلیگویی راه به جایی نمیبرد. آقای شیرزاد جز پشتیبانی اصلاحطلبها چه کار میتواند بکند؟ یقیناً به دولت مربوط است. دولت باید مردم را توجیه کند که منافع انرژی هستهای چیست. طبیعی است اگر به علم هستهای مجهز شویم ـ که شدهایم ـ و در دنیا باعث ترس و رعب خیلیها شده است و این چند کشوری که مسائل اتمی را دنبال میکنند به همین دلیل باشد. نمیخواهیم از انرژی اتمی در راههای نامشروع استفاده کنیم و این مسئله در فتوای مقام معظم رهبری به روشنی بیان شده است، اما در عین حال نمیتوانیم این را هم انکار کنیم که مسئله هستهای میتواند به عنوان یک قدرت در جهان مطرح شود. قدرت برای این نیست که از آن سوء استفاده کنیم. ما میتوانیم بهترین حسن استفاده را از این قدرت بکنیم تا بهتدریج بتوانیم قویتر از آنچه که هستیم برخورد کنیم. اگر امروز اسرائیل یک مقدار دست از رجزخوانیهایش برداشته و دنیا هم حساب دیگری برای ما باز کرده، به خاطر این است که هم در مبارزات لبنانیها، هم سوریه و هم فلسطینیها صراحتاً اعتراف میکنند اینها با کمکهای ایران توانستهاند به این پیروزیها دست پیدا کنند. اسرائیل هم این را خوب میداند. مقام معظم رهبری هم فرمودند ما به هر کشوری که مقابل اسرائیل بایستد کمک خواهیم کرد. تمام اروپا دست به یکی کردهاند تا بتوانند سوریه را از پا در آورند. چرا نتوانستند؟ این نشاندهنده قدرت، اقتدار و ایستادگی و قدرت موشکی ما است. اگر غرب نگران نیست و این موضوع برای کشور ما هیچ فایدهای ندارد، پس چرا اینقدر به ما فشار میآورند؟ از همین فشار غرب میتوانیم بفهمیم هستهای چقدر میتواند برای ما قدرت بیافریند و چقدر اثر دارد.
نشان میدهد آقای شیرزاد متوجه این کوچکترین نکته هم در عالم سیاست شده است که وقتی غرب برای مسئله هستهای این همه فشار را بر ما تحمیل میکند، اگر بیفایده است چرا اینقدر فشار میآورند. آقای شیرزاد هم که از همان قماش غربیها و امریکاییها است و میخواهد اصل موضوع را کوچک جلوه بدهد، در حالی که چنین چیزی نیست و ما هم از این حق به هیچ عنوان کوتاه نخواهیم آمد، به دلیل اینکه اقتدار ما در اینجا است.
نکته دیگری که دولت را به اصلاحطلبان منتسب میکنند، بحث حصر است. این مسئله بارها در دولت مطرح شده است. اخیراً آقای خاتمی رفع حصر را مطالبه دولت و جامعه دانستهاند.
آقای روحانی صحبت از مذاکره امام حسین (ع) با عمر سعد میکند. معنی این حرف چیست؟ این مذاکره خیلی با آن فرق دارد. ما با کسی که با فتنهگرها دستش در یک کاسه بوده است، مذاکره کنیم؟ آنها صراحتاً در طرح براندازی نظام سهیم بودند، منتهی آقای روحانی تا حد زیادی خود را وامدار گروهی از مجموعه اینها میداند. رئیسجمهور نمیتواند در این دستهبندیها باشد، ولی بهرغم همه اینها کدهایی وجود دارند که دولت غیرمستقیم گاهی اشارههایی برای برداشتن حصر کرده است. آنها فضاسازی میکنند و این موج را به وجود میآورند و دولت هم گهگاهی سوار این موج میشود و حرکت میکند. جدای از دولت نیستند. برای تمام دنیا کاملاً مشخص است که اینها برانداز بودهاند و هستند و تمام رادیوها و رسانههای غربی و دشمنان نظام جمهوری اسلامی هنوز هم دست از توطئه برنمیدارند و از اینها حمایت میکنند. این چه معنایی میتواند داشته باشد؟ غیر از این است که همدلی، هماهنگی و همراهی بین فتنهگران و در رأس آنها این دو نفری که در حصر هستند با بیگانگان وجود داشت؟ گهگاهی میبینیم دولت از اینها حمایت میکند و این چیز قابل انکاری نیست. نمیدانم چرا دولت انکار میکند؟ اگر انکار کند که ما خیلی هم خوشحال میشویم. خیلی عجیب است. حصر کمترین مجازات برای کسانی است که قصد براندازی نظام را داشتهاند. اگر کسی روی این شک دارد، بیایند بگویند تا مدارک و اسنادش را ارائه بدهیم. مگر غیر از این است که در سال ۸۸ آن غائله را راه انداختند؟ مگر در مقدسترین روز ما، روز عاشورا آن فجایع را به وجود نیاوردند؟ اگر اینها متکی به رأی مردم هستند، ملت ایران با ۲/۹۸ درصد جمهوری اسلامی را خواسته و در رأس آن هم امام را پذیرفتهاند. اینها به امام و نظام جمهوری اسلامی جسارت و توهین کردند. از همه مهمتر اینها به اسلام توهین کردند. اینها مفسد فی الارض هستند. در روز عاشورا آن غائله را راه انداختند و بعد هم آقای کروبی و آقای موسوی آن حرکت را تأیید کردند. این حرفها یعنی چه؟ به نظرم دولت دارد بیانصافی میکند و کاملاً با آنها همراه است و امیدوارم انشاءالله تجربه پیدا کنند.
در این مملکت هر کسی که آهنگ ولایت را پذیرا نبود، بالاخره روزی وضعش مشخص شد. احمدینژاد به محض اینکه با مقام معظم رهبری زاویه پیدا و آن اخطار کتبی را از ایشان دریافت کرد، اقبال مردم به ادبار تبدیل شد. دولتها باید این را بدانند که چند صباحی بیشتر نیستند و اگر میخواهند هم دنیا هم آخرتشان آباد شود، در سایه ولایت ممکن است. دولتها هم تصور نکنند در ظرف این ۳۶ سال آنها بودهاند که کشور را حفظ کردهاند. در سایه تبعیت از ولایت بوده است. اگر نظام ما استمرار یافته و در این حد از اقتدار قرار گرفته، رمز آن فقط این است که ولایت در رأس آن بوده و با تدبیر و عزت این مملکت را اداره کرده است. این جور نبوده است که من و امثال من یا دولتها در این زمینه ادعایی داشته باشند. دولتها هر قدر تبعیت بیشتری از ولایت داشته باشند، توفیق بیشتری هم دارند.