ویژه

جامعه روحانیت مبارز بازوی مقام معظم رهبری است

حتما در مجلس خبرگان رهبری ائتلاف و وحدت با جامعه ی مدرسین خواهیم داشت و به احتمال قوی نسبت به مجلس شورای اسلامی هم چنین خواهد بود

آیت الله محمد علی موحدی (مشهور به موحدی کرمانی) متولد 1310 در شهر کرمان است. ایشان از شاگردان حضرات آیات عظام بروجردی، داماد، علامه طباطبائی و ... در قم و حضرات آیات عظام حکیم ، خوئی، سیدمحمود شاهرودی، میرزا محمدباقر زنجانی در نجف و نیز آیت الله العظمی میلانی در مشهد است. اما شاخص ترین استاد وی که مسیر زندگی او را متحول ساخت امام خمینی (ره) است. او در کنار دیگر شاگردان امام خمینی نقش اساسی در مردمی کردن نهضت و به ثمر رساندن آن داشت و مسجد وی در خیابان نبرد؛ یکی از نقاط ثقل مبارزه بود. ایشان از مؤسسین جامعه روحانیت مبارز و نیز از پایه گذاران حزب جمهوری اسلامی بود و از سوی امام خمینی و رهبر معظم انقلاب مسئولیت های مختلفی را عهده دار شد. اما پررنگ ترین صبغه زندگی وی ایفای وظایف یک روحانی بوده است. اینک او پرچمدار رسالت همرزمان شهیدش گردیده و دبیرکل جامعه روحانیت مبارز شده است. آنچه در ادامه می آید؛ دیدگاه های ایشان درباره برخی مباحث روز است، به در خواست هفته نامه شما.

ضمن تبریک انتخاب حضرتعالی به عنوان دبیرکل جامعه روحانیت مبارز، آیا جامعه روحانیت مبارز در دوره جدید شاهد تغییرات خواهد بود؟

تاکنون مسئلهای درباره تغییر به ذهن ما نیامده است، ولی ممکن است در آینده مقداری بحث شود. فعلاً همان مشی گذشته ادامه خواهد داشت. گذشته این جامعه درخشان است و از نمونه تشکلهایی است که خیلی پربرکت بوده است. کسانی که عمری از آنها گذشته است بهخوبی میدانند نقش جامعه روحانیت در رسیدن انقلاب به پیروزی، بقای انقلاب و برنامهریزی برای آن چقدر مؤثر بوده است. عزیزان گرانقدری که در آنجا حضور داشتند، همچون شهید آیتالله مطهری، شهید آیتالله بهشتی، مرحوم آیتالله مهدوی کنی، و مقام معظم رهبری ـ که انشاءالله خداوند به ایشان طول عمر عنایت کند ـ ، مرحوم آیتالله انواری و بسیاری از آقایان که اگر بخواهم اسم ببرم وقت میگیرد. جامعه روحانیت مبارز بازوی امام بود و الان هم بازوی مقام معظم رهبری است.

با توجه به اشاره شما به سابقه کار تشکیلاتی حضرتعالی رهبر معظم انقلاب؛ در طول کار تشکیلاتی با ایشان چه نکته بارزی از ایشان به خاطر دارید؟

ایشان به مسائل شرعی بسیار حساس بودند. یکی از اعضای وقت شورای مرکزی جامعهی روحانیت – که بعدها از این جامعه جدا شد- به دلایلی کدورتی از حزب داشت؛ در شورای مرکزی جامعه روحانیت و در غیاب شهید بهشتی تعبیر بدی درباره حزب و در مورد شهید بهشتی به کار برده بود؛ کلمهای که شاید قدری موهن بود. خوب یادم هست به محض اینکه این تعبیر را به کار برد، آقا بهقدری ناراحت شدند که گفتند: «نشستن در جلسهای که به آقای بهشتی توهین میشود، حرام است» و بلند شدند. در واقع مواضع ایشان دقیقاً اسلامی و مواضعی بود که اسلام میپسندید و این شیوه ادامه دارد.

حضرتعالی از اعضای با سابقه مجلس خبرگان رهبری هستید. اخیرا برخی شبهه افکنی ها می کنند که مجلس خبرگان رهبری نظارت کافی بر رهبری ندارد. اگر ممکن است تشریح بفرمایید که نظارت خبرگان بر عملکرد رهبری چگونه است؟

خبرگان واقعاً برای نظارت است و تشریفاتی نیست. من در تمام دورهها در جمع هیأتی که توسط مجلس خبرگان انتخاب شد تا بررسی و نظارت کند که آیا شرایط رهبری همچنان برقرار هست یا نیست حضور داشتم، یعنی قانونی تصویب شد برای اینکه بررسی کند که شرایط هست یا نیست که چند نفر را تعیین و انتخاب کنند که اینها در این زمینه فعال باشند. گزارش آن را هم به مجلس خبرگان بدهد. این هیأت در زمان امام تصویب شد. بنده هم که در جمع هیأت بودم، خدمت امام رفتیم و گفتیم که خبرگان چنین تصمیمی گرفته است. امام هم بسیار استقبال کردند و گفتند: «تصمیم خوبی است. انشاءالله موفق باشید، من هم میگویم تا هر وقت خواستید بیایید تا با من ملاقات کنید، به شما وقت ملاقات بدهند». یکی از حرفها این بود که هیأت از دفتر و تشکیلات رهبری هم اطلاعاتی داشته باشد، امام فرمودند: «من تشریفات و تشکیلاتی ندارم و شما میتوانید هر وقت مایل بودید، بیایید و همینی را که هست، ببینید».

خلاصه امام از این تصمیم و هیأت استقبال کردند. بعد از امام هم خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم، ایشان حتی خیلی بیشتر از امام استقبال کردند و گفتند: «شما مسئول هستید و باید به جد قضیه را پیگیری کنید، اگر هر مسئلهای در مورد من دارید، بیایید و با من صحبت کنید. اگر قانع شدید که هیچ؛ اگر قانع نشدید، بروید و موضوع را به خبرگان منتقل کنید». ایشان بر این موضوع تأکید میکردند که شما وظیفه سنگینی را که بر دوش دارید باید بهخوبی انجام بدهید، ضمن اینکه ما هم واقعاً قضیه را با جدیت دنبال میکردیم، ولی انصاف قضیه این است که چه کسی برای رهبری از امام و چه کسی برای رهبری از مقام معظم رهبری شایستهتر است؟ و پس از همه بررسیها واقعاً به این موضوع رسیدیم. الان یکی از نگرانیها که جمع ما و دیگران دارند، این است که اگر خدای ناکرده اتفاقی برای آقا بیفتد، ما چه کسی را داریم تا بتواند این خلأ را پر کند و همانند ایشان وارد صحنه شود؟ از اینرو به خدا پناه میبریم تا انشاءالله خداوند ایشان را حفظ کند.

آیا مصداقی از این نظارت دارید؛ مثلاً اینکه گزارشی از رهبری گرفته باشید یا تذکری داده شده باشد؟

بله. رهبر مسئول سازمان صدا و سیما، فرمانده سپاه، مسئول حج و بعثه و موارد دیگر را تعیین میکند. ما در این زمینه تحقیقات مفصلی کردیم که مثلاً برنامههای بعثه رهبری چگونه بوده است، آیا مورد رضایت بوده است یا نه؟ همینطور در باره صدا و سیما، بررسی کردیم و مدارکی را گرفتیم. حتی سخنان و مواضع رهبر را مثلاً راجع به افرادی که از خارج از کشور به ایران میآمدند و با ایشان دیدار میکردند، بررسی و درباره آنها صحبت و بحث میکردیم؛ همچنین درباره شایستگی افرادی که ایشان نصب میکنند یا اینکه احیاناً نقاط ضعفی داشتهاند، با ایشان صحبت و نقاط ضعف آنها را به ایشان عرض میکردیم؛ جوابهایی که ایشان به ما میدادند واقعاً قانعکننده بود. مثلاً ایشان در یکی از موارد میفرمودند: «عرضم این است که در انتخاب افراد دقت کامل را میکنم و وقتی آنها را نصب میکنم، تذکرات لازم را به آنها میدهم و شرایط را بیان میکنم، ولی انتظار نداشته باشید که اگر یکی از اینها اشتباهی کرد، آن اشتباه به حساب من گذاشته شود. چنانچه بعضاً اشتباهی کرد، این من هستم که باید تذکر بدهم تا اشتباهش را جبران کند؛ اگر اشتباهات و خطاها زیاد شد، در این صورت گزینه دیگری برای تغییر است و فرد دیگری را جای او میگذارم و من به چنین چیزی نرسیدم.» به هر حال مفصلاً با ایشان بحث شده است و در حال حاضر هم میشود.

البته صلاحیت و شایستگی ایشان اظهر من الشمس بود. الان هم که اینجا حضور دارم و در این 4 دوره عضو این هیأت هستم، همان نظری را که در زمان انتخاب ایشان داشتم، دارم و دعا میکنم خداوند به ایشان طول عمر بدهد.

آیا تا بهحال در این جلسات، شما یا یکی از اعضای جلسه نظارت بر رهبری انتقاد صریحی از ایشان کردهاید؟ در اینصورت واکنش ایشان چه بوده است؟

سعهصدر ایشان قابل انکار نیست، مثلاً در مورد یکی از ائمه جمعه، به ایشان گفته شد که این آقا شایستگی ندارد، چرا او را برکنار نمیکنید؟ ایشان مطلبی با این مضمون گفتند که چون این فرد را امام نصب کردند، لذا با او مدارا میکنیم. در واقع ایشان برای احکام امام احترام قائل بودند، ولی بالاخره آقا بعداً آن فرد را برکنار کردند؛ یعنی به آن نقطه رسیدند که احساس کردند آن فرد دیگر شایستگی و صلاحیت قبول چنین مسئولیتی را ندارد.

آیا در خبرگان عملکرد رهبری را در فتنه 88 بررسی کردید؟

بله. در هیأت نظارت بر رهبری مفصلاً این موضوع را بررسی کردیم، جمعبندی مثبت بود و گزارش آن را به خبرگان دادیم.

در این فتنه که نهایتاً ماهیتش روشن و بعداً مشخص شد، حامی اصلی آن امریکا، اسرائیل و اروپاست. اینها وارد شدند و چهرهشان را نشان دادند. حالا در چنین شرایطی آقا چه کار کند؟ موضع پدرانه، یعنی دست روی سر اینها بکشند؟! مشخص بود این حرکت و فتنه، ضد نظام، انقلاب و اسلام است، دشمنان اسلام به کشور آمده بودند و اینها را تأیید، حمایت و تشویق میکردند که ادامه بدهید و چنین و چنان کنید. صرفنظر از همه اینها آقا میفرمایند، کشور باید با قانون اداره شود، نمیشود که آن را با زور اداره کرد، به عبارتی زور و فشار وارد شود و قانون عملی نگردد، چنین امری شدنی نیست، اگر اینها حرف حساب دارند، در این کشور قانون وجود دارد؛ برای کسی که معترض به نتیجه انتخابات است، قانون میگوید هر اعتراضی که به انتخابات دارید، به شورای نگهبان بگویید. به شورای نگهبان دستور دادند، هر صندوقی که مورد شبهه‌‌شان است، باز کنند و دو باره آرای آن صندوق را بشمارند. لشکرکشی که کار قانونی نیست. اینکه به قول آنها آقا پدرانه عمل میکردند، یعنی چه؟ یعنی انتخابات باطل است و دو باره برگزار شود، بعد باز هم یکی انتخاب میشود و دو باره طرف مقابل لشکرکشی میکند. در اینصورت در کشور سنگ روی سنگ بند نمیشود. اصلاً موضوع حمایت آقا از یک جناح یا فرد مطرح نیست، بلکه فتنهای بود که یاران امام مقابل هم ایستادند و در این جریان رهبری بهخوبی صلاحیتشان را نشان دادند.

هدف فتنه از منظر شما چه بود؟

ظاهراً در باره جناح رقیبی که وارد این برنامهها و فتنه شد و آنچه که مطرح بود این بود که آنها میگفتند در انتخابات تقلب شده است و ما حامیان زیادی داریم؛ در واقع ما رأی داریم. برای نشان دادن این موضوع، جمعیت را تشویق کردند که به خیابانها بیایند و نشان بدهند که ما مخالف نتیجه این انتخابات هستیم. اول اعتراض و ادعا به تقلب در انتخابات بود، ولی بعد به مرور که چهره امریکا و اسرائیل آشکار شد و موضوع روز عاشورا و آن فضاحت و رسوایی و مواردی از این قبیل پیش آمد، مشخص شد که اینها با شخص رهبر مشکل دارند.

یکی از موضوعاتی که مطرح است؛ پیشنهاد بازگشت فعالان فتنه 88 به انتخابات آینده نظر شما در این باره چیست؟

رهبر معظم انقلاب فرمودند که من بدنبال جذب حداکثری و دفع حداقلی هستم. ایشان با بیان این جمله در حقیقت گفتند که گردانندگان آن حرکت شنیع می توانند توبه کنند و مردم خوب ما توبه آنها را می پذیرند زیرا خداوند در توبه را باز کرده است اما متاسفانه هنوز که هنوز است آنها نه متنبه شده اند و نه ابراز ندامت کرده اند. گردانندگان آن صحنه شنیع بالاترین اهانت به عزاداران حسینی و امام خمینی (ره) کردند و همچنین دهن کجی به مردم انقلابی و خانواده شهدا بود چیزی نگفتند که مردم، آنها را همچون حُر بپذیرند.

افرادی که با انقلاب همراه نبودهاند، نباید در انتخابات ورود پیدا کنند؛ چرا که قطعاً مردم آنها را نمیپذیرند. اگر این آقایان قصد بازگشت و همراهی با مردم را دارند، باید صریح و علنی نسبت به رفتارهای گذشته خود ابراز ندامت و این موضع را شفاف اعلام کنند. افرادی که درباره انقلاب اشتباه کردهاند یا از خط امام و رهبری انحراف داشته اند، باید به اشتباهات خود اعتراف کرده و از مردم عذرخواهی کنند تا بتوانند وارد برنامههای انتخاباتی شوند.

اصلی ترین تلاش اصولگرایان در این مسیر چه باید باشد؟

اصولگرایان میتوانند چند گروه باشند و در رأس هر کدام یک یا چند نفر باشد، اما همه اینها باید در مواقع حساس با هم و در کنار هم باشند و با یک تصمیم، فکر، هدف و برنامه پیش بروند. در این صورت پیروز میشوند و خطری که ممکن است دیگرانی پیروز شوند که به نفع انقلاب نیست پیش نمیآید.

وحدتی را که خدا میخواهد سر اختلاف بر سه چهار نفر نباید شکست. این مقدار اختلاف را باید تحمل کرد که در مذاکرات حل شود که اگر هم حل نشود باز وحدت مهمتر است. حتی قدری روی اصولگرایی فردی دقت کنیم، چه بسا افرادی در گروهی باشند که اسم آن گروه اصولگرا نباشد، اما این افراد اصولگرا باشد. آنها را هم باید جذب کرد.

تلاش برای برگزاری انتخابات سالم و انتخاب فرد صالح واجب عقلی و شرعی است، برای معرفی افراد به عنوان نامزد باید بر ولایی بودن افراد تمرکز کنیم. احراز وفاداری به ولایت مهمترین شاخص فرد صالح است اما خیلیها فقط تظاهر میکنند که باید این افراد را شناخت. باید در پیدا کردن افراد لایق ولائی کوشا بود.

نباید به سراغ افرادی که به دنبال شهرت و مقام هستند، رفت. چه بسا منافق گونه عمل می کنند و ادعای چیزی که ندارند، مینمایند در تاریخ اکثراً هر آسیبی که بوده از سوی منافقین صورت گرفته است میتوان در این زمینه به دوران ریاست جمهوری بنیصدر اشاره کرد.

اخبار متناقضی درباره دیدار شما با با آیتالله محمد یزدی و آیتالله محمد تقی مصباح یزدی برای فراهم ساختن زمینه وحدت اصولگرایان شنیده می شود. اگر ممکن است در این زمینه توضیح بفرمایید.

وحدت مهمترین استراتژی فعلی اصولگرایان است و طیفهای اصولگرا باید سوءتفاهمات را برطرف کنند. ما دنبال وحدت اصولگرایی هستیم، ولی اینکه قبلاً چنین قراری (قرار بر دیدار قطعی) بوده، خیر، اینگونه نیست. ممکن است چنین جلسهای تشکیل شود. تاکنون صحبتی اجمالی با آیتالله یزدی داشتهام. جامعه روحانیت مبارز انشاءالله در هر دو انتخابات ورود خواهد کرد و خودش را مسئول میداند. حتماً در مجلس خبرگان رهبری ائتلاف و وحدت با جامعه مدرسین خواهیم داشت و به احتمال قوی نسبت به مجلس شورای اسلامی هم چنین خواهد بود.

https://shoma-weekly.ir/AUlQLU