حبیبالله عسگر اولادی رئیس جبهه پیروان خط امام(ره) و رهبری در پاسخ به نامه دوم هفت تن از اصلاحطلبان ضمن گلایه از آنان بهخاطر تأخیر در جوابیه به سؤالات آنان پاسخ داد و گفت: جایگاه اصل ولایت فقیه در دولت دینی شما کجاست؟
به گزارش روابطعمومی حزب موتلفه اسلامی، وی افزود: شما همواره به اجرای بدون تنازل قانون اساسی تأکید میکنید، در این قانون اساسی شما آیا از ولایتفقیه، شورای نگهبان، حقوق اساسی ملت و... سخن رفته است؟
عسگر اولادی ضمن رد سیاه نماییهای آنها از وضعیت کشور اظهار داشت: چه دلیلی دارد با بزرگ کردن مشکلات، پیشرفتهای کشور را که با چشم سر میتوان دید انکار کنید.
متن پاسخ عسگر اولادی به هفت تن از اصلاحطلبان به شرح ذیل است:
جناب آقای الیاس حضرتی
مدیر مسئول محترم روزنامه اعتماد
سلام علیکم
پاسخ شما و دوستان اصلاحطلب را در روزنامه اعتماد مورخه 11 بهمن 91 خواندم. پاسخ نامه قبلی شما را در تاریخ 30/10/ 91 دادم اما کمکم داشتم ناامید میشدم. فکر کردم شما تمایلی به ادامه این گفتوگو ندارید ولی بحمدالله مطالبی را قلم کردید. فکر میکنم با پاسخ به نامه دوم شما میتوان از باب روشنگری مطالبی را عرضه داشت. البته یاد آور میشوم در این گفتوگو بنده به نمایندگی از حزب و جریان و گروه خاصی سخن نمیگویم. آنچه میگویم مسئولیت حسن و قبح آن با خودم است. فکر میکنم در این گفتوگوی ناصحانه انشاءالله دو طرف خیرخواهند و بنده برکات سیاسی و معنوی این گفتوگو را منکر نیستم. ضمن تقدیر مجدد مطالبی را که به ذهنم میرسد برای ادامه گفتوگو مفید است، به عرض میرسانم:
1- گفتوگو باید ناظر به آنچه گفته شده و آنچه شنیده شده باشد. اگر فرآیند بیانیهها و اعلام مواضع جدید را طی نکند هدایت کننده نیست لذا پاسخ شما را ناظر به مفاد مکتوب خود ندیدم. شما در نامه اول سخن از استبداد سیاسی و خودکامگی به میان آوردید. بنده راه برون رفت از این آفت را رجوع به آراء امام(ره) دانستم و عرض کردم امام فرمودند؛ « پشتیبان ولایت فقیه باشید تا گرفتار استبداد نشوید» شما اگر این آموزه امام (ره) را قبول ندارید، باید راه حل دیگری ارائه دهید. میگوئید دچار بنبست در گفتوگو شدهایم و هرچه جلوتر میرویم این انسداد بزرگتر و سترگتر میشود. عرض بنده این است که این انسداد چگونه بهوجود آمده و بیشک راه برون رفت از آن مثل روز روشن است. گفتوگو اصولی دارد که اولین آن پذیرش دو طرف بر چهارچوب مشترک است. بنده سؤال کردم چرا دست اخلاص و مودت و صداقت رهبری را اعتنا نکردید و چرا برخی از خیمه انقلاب خارج شدند. شما اصلاً به این سؤال اعتنا نکردید.
توصیه کردم رهبر انقلاب را فصل الخطاب بدانید آن را بیپاسخ گذاشتید و از آن عبور کردید. بالاخره اگر موضع خود را در این باب مشخص کنید قطعاً از انسداد بیرون میرویم.
2- دغدغه بزرگ ما حرمت و میراث تشیع و ارزش عمومی جامعه و دولت دینی است. سؤال من این است در این دولت دینی شما، جایگاه اصل ولایتفقیه کجاست. شما که دغدغه میراث تشیع و ارزش عمومی جامعه را دارید در روز عاشورای 88 عدهای آمدند و شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه دادند و حریم و حرمت شعائر عاشورا را رعایت نکردند. شما که دغدغه دولت دینی و حفظ میراث تشیع را دارید قطعاً باید جلوتر از همه ما سینه سپر میکردید و در برابر این حرمت شکنی میایستادید.
3- فرمودهاید؛ « امروز نیازمند اجرای بدون تنازل قانون اساسی در تمامی ارکان و سطوح هستیم» بنده صدق شما را در این بیان تخطئه نمیکنم اما سؤال میکنم در این قانون اساسی شما و ما از ولایت فقیه، شورای نگهبان، حقوق اساسی ملت و... آیا سخن رفته است یا نه، پس چرا راهکارهای قانون اساسی را برای خروج از انسداد، دوستان شما نپذیرفتند و به اردوکشی خیابانی و شورش علیه امنیت ملی رضایت دادند و هنوز هم حاضر نیستند آن اعمال را محکوم کنند.
4- شما در نامه اول خود از خرد گرایی و انصاف و میانهروی و اعتدال سخن گفتید و آن را گمشده جامعه امروز ما دانستید. از میانداری اهل افراط بیریشه نالیدید. بنده هم عرض کردم وقتی در انتخابات سال 88 عدهای آمدند مهر تقلب بر نتایج انتخابات زدند و علی رغم پیگیری و مذاکره رهبری با نمایندگان کاندیداهای معترض و مهلت 10 روزه برای رسیدگی مجدد به ادعای آقایان و بازشماری تعدادی از صندوقهای رأی و مذاکره تعدادی از مسئولان کشور با آقایان، مع الاسف هیچ راه حلی را برای اثبات حرف خود نپذیرفتند. شما آقایان چرا فریاد اعتدال و انصاف و خردگرایی سر ندادید. عرض کردم دهها هزار نفر در سراسر کشور از همین معتمدین مردم طی سه دهه گذشته انتخابات را برگزار میکنند اما دوستان شما به این امانتداران رأی ملت، تهمت تقلب زدند و حاضر نشدند در هیچ دادگاه هم برای اثبات ادعای خود حاضر شوند و کف خیابان را برای اثبات ادعای خود انتخاب کردند. آیا این رویکرد یک رویکرد عقلانی معطوف به اعتدال و انصاف بود؟
5- در پاسخ خود به حق اشاره کردید: «در کشور یک جریان وجود دارد که اداره کشور را در ستیز با باورها، سنتها و ارزشهای تاریخی این سرزمین معنا میکند و نیم نگاه نیز به آن سوی مرزها دارد» و نیز فرمودید گروهی وجود دارد که « آزادی را در انکار اسلام و هویت دینی دانسته و عقل گرایی و تلاش برای ساخت ایران عزیز را در مقابله با دین گرایی و ارزشهای متعالی انقلاب اسلامی میداند»، سؤال ما این است رفتار شما با این جماعت که در حقیقت ضد اسلام و ضد انقلاب هستند چیست؟
کارنامه مقابله شما با این جریان چیست؟ نقد علمی و عملی شما با این جریان چیست؟ مگر همینها نبودند که در 18 تیر سال 78 علیه نظام و مردم لشکر کشی کردند. مگر همین ها سربازان و افسران نا آرامیهای پس از انتخابات سال 88 نبودند. اینها به بهانه دفاع از شما و دوستان شما دست به آشوب زدند. در فتنه اول به بهانه دفاع از روزنامه سلام به خیابان ریختند و در فتنه دوم به بهانه تقلب در انتخابات. اگر شما با آنها در ادعایشان هم صدا نبوده و نیستید چرا اعلام نکرده و نمیکنید.
در این صورت پس چه گلهای از آنها دارید که بهصورت یک لبه قیچی به جنگ اسلام و انقلاب آمدهاند؟ در همین فتنه سال 88 حداقل 22 نفر شهید شدند که بنیاد شهید به آنها کد ایثارگری داده است و شهادت آنها را در ناآرامیها پذیرفته است. پاسخ این خونها را چه کسی میخواهد بدهد. آیا آنکه فرمان شورش را صادر کرده بیگانه است؟ اما آنکه شورش را مهار و کنترل کرده و از امنیت ملی و اقتدار ملی دفاع کرده است باید پاسخگو باشد. در این نا آرامیها شماری از افرادی که به هر دلیل در این ماجرا کشته شدند بالاخره هموطنان ما بودند. مسئول خون آنها کیست؟ کسانی که بر طبل آنارشیسم و هرج و مرج گرایی کوبیدند و فرمان نافرمانی مدنی صادر کردند مسئولیت مدنی ندارند؟
6- شما در پاسخ خود از یک جریان و سیئات آن نام بردید که تنفس خود را در غوغا سالاری، شعار زدگی و افراطیگری میداند و... فکر میکنم این مطلب را در ایامی که مردم به جریان اصلاح طلبی اقبال داشتند افراطیون برای معرفی رقبای خود میگفتند. ما هم به این حرفها به عنوان نمک رقابتها عادت کرده بودیم و گلهای نداشتیم اما در یک دهه اخیر که مردم به اصولگرایان اقبال داشتند چرا باید این جریان منکر مردمسالاری باشد و رأی مردم را تزئینی بداند. چرا وقتی اصولگرایان در مصدر قدرت هستند باید به دنبال افراطیگری و غوغا سالاری بروند. فکر میکنم این داوری نسبت به آنچه گفتید صحیح نباشد. اصولگرایان هنگامی که در دوم خرداد 76 جناب آقای خاتمی مورد اقبال مردم قرار گرفت به او تبریک گفتند همین آقای ناطق نوری که شما از آن به عنوان پخته سیاسی نام میبرید نامزد اصولگرایان بود به محض اینکه شنید آقای خاتمی رأی آورده است اولین کسی بود که به او تبریک گفت به همین دلیل که آقای خاتمی در خرداد 76 و خرداد 80 مورد اقبال مردم قرار گرفت. با همین دلیل و مختصات آقای احمدینژاد در خرداد 84 و تیر ماه 88 مورد اقبال قرار گرفت. چرا این سنت حسنه تبریک به فردی که مورد اقبال مردم قرار گرفت را دوستان شما رعایت نکردند و به منتخب ملت تبریک نگفتند. چرا این پختگی که در آقای ناطق نوری سراغ دارید در دوستان خودتان سراغ نگرفتید، ما که از شما انتظار تبریک نداشتیم. گله ما این است که یک پیروزی حتمی ملت، یک زورآزمایی بزرگ ملت در برابر ابر قدرتها و یک جشن عظیم را نادیده گرفتید و آرایی که میتوانست در سطح منطقه و جهان با قدرتهای بزرگ حرف بزند را به تیر تهمت تقلب آلودید؟ نتیجه انتخابات را که یک فرصت برای تحکیم برادری و وحدت ملی در سیاست داخلی بود بهصورت تهدید در آوردید. اگر قیام تاریخی ملت ایران و قدرت آگاه و بصیرت مردم در 9 دی نبود شاید اکنون من و شما اینجا نبودیم که آزادانه گفتوگو کنیم. همانها که در نامه خود مرقوم فرمودید؛ نیم نگاهی(بخوانید تمام نگاهی) به خارج دارند و آزادی را در انکار اسلام و هویت دینی میدانند بر مقدرات کشور مسلط میشدند اثری از بنده و شما نبود.
7- در جای جای پاسخ دوم شما تصویری از کشور و عملکرد دولت وجود دارد که بنده آنرا واقعی نمیدانم. نوشتهاید: « نه در عرصه بینالمللی وضعیت خوبی داریم و نه در شرایط اقتصادی به سامانی به سر میبریم، شاخصها در تمام ابعاد نگران کننده است» به نظر میرسد این تصویری که از ایران میبینید همان است که برخی میخواهند به شما نشان دهند که دل در گرو انقلاب و اسلام ندارند. ملت ما آن زمان که بخشی از خاک خود را در اشغال دشمن داشت و در عرصه بینالمللی همه طرف متجاوز را گرفته بودند و شاخص های اقتصادی هم خیلی تعریف نداشت محکم و استوار ایستاده بود و خم به ابرو نمیآورد و مومنانه از انقلاب دفاع میکرد.
آن روز کسی نگران چیزی نبود چون ما خدا را داشتیم. امروز که آوازه قدرت نظامی ایران، قدرت مردم در غلبه به جنگ نرم و سخت و نیز فروپاشی دیکتاتورهای وابسته به غرب را در منطقه شاهدیم نگران چه چیزی هستیم؟ امروز که تولید ناخالص ملی کشور هرگونه تحریمی را بیاثر یا کم اثر کرده است مردم در دشت و صحرا و معدن و کارخانجات تلاش میکنند و هر روز یک خبر خوب در باب پیشرفتهای کشور از اختراعات گرفته تا اکتشافات را شاهدیم نگران چه هستیم؟ روزگاری ما برای دفاع از خرمشهر کمترین سلاحی برای مقابله با تجاوزات نداشتیم، احساس قدرت و عظمت میکردیم. امروز که در دفاع نظامی قدرت اول منطقه هستیم از چه چیز نگران هستیم؟ ما امروز عضو باشگاه اتمی جهان هستیم. ما امروز عضو باشگاه هوا و فضای دنیا هستیم و جزو 10 کشور اول جهان در فناوریهای نوین هستیم. شما فکر میکنید آمریکا و اذنابش دست روی دست گذاشتهاند و نگاه میکنند. طبیعی است اعمالی انجام دهند که بیشتر شبیه دیوانگی است، ما نباید از این دیوانه بازیها هراسی به دل راه دهیم. روزگاری آمریکاییها دست به دیوانگی زدند و نیروهای هوایی و زمینی را در طبس پیاده کردند که به امر خدا با خفت و خواری متلاشی شدند و باقیمانده آنها به پایگاههای خود برگشتند، امروز همان خدا با ماست. ما اگر شک کنیم فقط واقعیت را انکار کردهایم. ما نمیگوییم در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و بینالمللی مشکلات نداریم. ندانم کاری نداریم، اشتباه نداریم، اما چه دلیلی دارد با بزرگ کردن مشکلات، پیشرفتهای کشور را که با چشم سر میشود دید انکار کرد.
مردم ما در انتخابات 84 و 88 اشتباه نکردند. اگر شما مردم روستاها و شهرهای کوچک را مردم بدانید و آرائ آنها را در دفتر مردمسالاری کشور ثبت کنید، خواهید دید که مردم به ویژه محرومین و مستضعفان پشتیبان این کشور هستند و طی سالهای گذشته، شکاف سیاسی دولت و ملت و نیز شکاف طبقات کمتر شده است و این با تصویری که شما از انقلاب و مردم دارید مغایر است. امروز گفتمان پیشرفت، عدالت و خدمت که مقام معظم رهبری تبیین فرمودند در کشور جایگاه خود را پیدا کرده است. مشکلات و اشتباهات را هرقدر هم بزرگ کنید نمیتوانید مثل پردهای بزرگ پیشرفتهای کشور را بپوشاند، این پیشرفتها به چشم میآید. اگر هم کسانی بخواهند نادیده بگیرند مردم آن را نادیده نمیگیرند و در آرا بعدی خود در انتخابات ریاست جمهوری این داوری را در نوع چینش آرا نشان خواهند داد. مطمئن باشید ایران هیچگاه در صدسال اخیر به اندازه امروز نیرومند نبوده است و جمهوری اسلامی ایران هیچگاه به اندازه امروز مقتدر نبوده است.
8- الان در شرایط طلیعه انتخابات هستیم و شخصیتهایی که نام بردید مورد احترام هستند اما برای اینکه قدرت بالفعل و واقعی آنان در چهارچوب موازین قانونی به جامعه عرضه شود لازمه آن ارائه طرح و برنامه به مردم و دفاع از آن میباشد و مردم هستند که تعیینکننده میباشند.
9- از اینکه زیاد تصدیع دادم عذرخواهی میکنم. همچنین اگر در جایی عنان قلم از دستم رفت و جسارتی رفت پوزش میخواهم. برای خودم و شما عاقبت به خیری آرزومندم.