حجت الاسلام والمسلمین سید یدالله شیرمردی - فناوری صلح آمیز هسته ای طی 12 سال گذشته ارتباط مستقیمی با اعتماد به نفس ملی در کشور ما پیدا کرده است. در واقع ایستادگی و مقاومت ملت ایران بر حقوق مسلم هسته ای و پیشرفت های باورنکردنی این فناوری نوین با سرانگشت توانای دانشمندان جوان ایرانی باعث شده روز به روز خودباوری و اعتماد به نفس در جامعه ما تقویت شود. دشمنان قسم خوده انقلاب اسلامی با فهم تاثیر زایدالوصف فناوری هسته ای بر اعتماد به نفس ملی در سالهای اخیر تمام اهرمهای سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی خود را به کار انداختند تا بتوانند این پشتوانه عظیم خودباوری را به ابزاری برای سلب اعتماد به نفس ملت ایران تبدیل کنند. اما ملت ایران در مقابل تمام فشارها و تهدیدها استقامت کرد و صبر ورزید.«و لنصبرنّ على ما ءاذیتمونا» چرا که ایمان داشت این وعده خداوند متعال حق است «لینصرنّ اللّه من ینصره انّ اللّه لقوىّ عزیز» خداوند کسانى را که او را یاری کنند [و از دینش دفاع نمایند] یارى مىکند؛ قطعاً خداوند قوى و شکست ناپذیر است (حج:۴۰).
محصول این استقامت 19 هزار سانتریفیوژی است که امروز در انواع و سطوح مختلف در تاسیسات هسته ای جمهوری اسلامی فرایندهای مربوط به غنی سازی را با غنای مختلف انجام می دهند. محصول این ایستادگی و خودباوری توانایی غنی سازی 100 ها کیلوگرم اورانیوم 20 درصد است که در روزگار نه چندان دور دشمن حتی باور نمی کرد ما به چنین دانش و تکنولوژی رسیده باشیم. رهاورد این اعتماد به نفس ملی نیروگاه پولوتونیوم آب سنگین اراک است که خیلی زودتر از مسیر معمول در غنی سازی ما را به انرژی می رساند. خون شهید شهریاری ها به زمین ریخت تا غنی سازی ما به 20 درصد برسد. کسی که تنها مرجع بسیاری از مسائل در غنی سازی 20 درصد بود. در زمان شهادت شهید شهریاری ما تنها 5 هزار سانتریفیوژ و حدود 1500 تن اورانیوم غنی شده داشتیم اما امروز با گذشت 3 سال 19 هزار سانتریفیوژ و قریب 7 تن اورانیوم غنی شده داریم و 15 نوع رادیو دارو تولید کردهایم. چند سال پیش برای اینکه غربی ها 60 کیلو اورانیوم 20 درصد برای تولید رادیو دارو به ما بدهند از ما می خواستند 400 کیلو اورانیوم 5/3 درصد را از ایران خارج کنیم و به آنها تحویل دهیم. آخر هم زیر تمام قول و قرارهایشان زدند. اما امروز به همت متخصصان و دانشمندان داخلی صدها کیلو اروانیوم 20 درصد در داخل تولید کرده ایم.
این نعمت بزرگ محصول خودباوری و اعتماد به نفس ملت ایران است. دولت ها باید شکر این نعمت را به جای آورند چرا که اگر با بی تدبیری باعث کفران نعمت شوند و یا ثمره مجاهدت های چندین ساله دانشمندان هسته ای این کشور را به باد دهند نتیجه ای جز خسران دنیوی و اخروی در پی نخواهند داشت.«ذلک جزیناهم بما کفروا و هل نجازى الّا الکفور». خداوند کفران کنندگان نعمت را تنبیه و مجازات مى کند. پس امروز دولتمردان ما باید نعمت فناوری هسته ای را پاس بدارند. توافقنامه ژنو نه تلخ بود و نه شیرین. اما می شد به تفاهم بهتری با غربی ها دست یافت. می شد مذاکره کنندگان اصرار و صبر بیشتری داشتند تا حق غنی سازی ایران به طور عینی در توافقنامه به رسمیت شناخته می شد.
می توانستیم در این توافقنامه امتیازات کمتری بدهیم و مابازای مشخص تری را از طرف غربی طلب کنیم. چه لزومی داشت که تا این اندازه با آمریکایی های عهد شکن و دروغ گو مذاکره نماییم؟ چرا از برخی خطوط قرمز مورد نظر نظام و شورای عالی امنیت ملی برای اینکه یک توافق عاجل صورت بگیرد عبور کردیم؟ مگر شورای عالی امنیت ملی در مقام سیاست گذاری و تعیین خطوط قرمز نبود؟ چرا وزارت خارجه که از اساس مجری مذاکرات است تا این اندازه دست خود را باز دید؟ از 20 درصد گذشتیم، از آب سنگین اراک گذشتیم در ازای چند میلیارد دلار؟! 5،6،7 میلیارد یا ... این پول را قرار است کی و چگونه به ما بدهند؟ چرا متنی را پذیرفتیم که پیش نویس آن در آمریکا تهیه شده بود؟ مذاکره کنندگان و دیپلمات ها مفتخر به یک مدال درخشان روی سینه شان هستند و آن اینکه رهبر معظم انقلاب آنها را فرزندان امام و نظام و انقلاب خواندند. دیپلمات ها نباید اجازه بدهند برخی عناصر واداده در برابر دشمن این مدال را از گردن آنها بردارند.
9 دی و 28 صفر
صالح اسکندری
امسال به طور معنا داری نهم دی با ایام دهه پایانی ماه صفر و 28 صفر مقارن شده است. همانطور که در سال 88 به طور معناداری چند روز بعد از عاشورا آن حماسه بی بدیل ملی واقع شد. امسال نیز با توجه به تشدید توطئه فتنه گران برای رفع حصر سران فتنه و ایجاد یک بلوای جدید در کشور و نادیده گرفتن جرم و جنایاتی که در سال 88 رخ داد باز به طور معناداری نهم دی با 28 صفر مقارن شده است. انگار این تقارن های زمانی آن روی سکه فرمایش حضرت امام خمینی(ره) است که " این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است.” آری سالروز نهم دی این روز تاریخی و تاریخ ساز خیلی به ما نزدیک است. روزی که جهان شاهد خروش تاریخی ملت ایران در دفاع از نظام جمهوری اسلامی و تاکید مجدد بر عزم و اراده دینی یک ملت بود. روزی که علی رغم تبلیغات گسترده جهان استکبار در خارج و فتنه گران در داخل، ملت ایران نشان دادند به راهی که در سه دهه گذشته پیموده اند ایمان دارند و به خط اصیل امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری وفادارند. اما حرف اصلی ملت ایران در نهم دی چه بود که باعث شد این حضور به یک حماسه تاریخی تبدیل شود؟ نهم دی چه نقطه متمایزی داشت که در دفتر ایام انقلاب برگ زرینی به خود اختصاص داد؟ و چرا ضرورت دارد تا عمق شعارهای ملت ایران در این روز بار دیگر مورد تبیین قرار گیرد؟ بهانه خروش مردمی نهم دی، حرمت شکنی فتنه گران در عاشورای سال 1388 بود. گستاخی هدفمند عده ای در اهانت و جسارت به قرآن، مساجد، حسینیهها و تکیهها، نذورات، عزاداران و مراسم حسینی، تخریب اموال عمومی، به بازی گرفتن مقدسات مردم و شعار علیه اصل ولایتفقیه آن هم در مراسم عزای سید سالار شهیدان امام حسین(ع) در روز عاشورا آحاد ملت ایران را متالم و خشمگین کرد. این خشم مقدس آغازی بر پایان فتنه و پلکانی برای حرکت توفنده کشور در مسیر تعالی و پیشرفت بود. مردم بر عبور جریان فتنه از اصول نظام شوریدند. فتنه گران در روز قدس سال 88 با سر دادن شعار نه غزه نه لبنان شعار سی ساله صهیونیسم ستیزی ملت ایران را زیر سئوال برده بودند. آنها در 13 آبان همان سال با اعلام همپیمانی با آمریکا از مرزهای استکبارستیزی ملت عبور کرده بودند و در 16 آذر 1388 با اهانت به ساحت مقدس حضرت امام و جسارت به تصویر ایشان ثابت کردند که تمامی ادعاهای گذشته مبنی بر پیروی از خط امام(ره) گزافه بوده است در روز عاشورا آخرین تکه های پازل براندازی را کنار هم گذاشتند و با اهانت به مقدسات مردم در ایام عزاداری امام حسین(ع) و شعار علیه اصل ولایت فقیه ماهیت دین ستیزانه خود را به نمایش گذاشتند. این در حالی بود که سران این جریان کوچکترین اظهار تاسف و یا موضع گیری در محکومیت فتنهگران از خود بروز ندادند و حتی به کسانی که در روز عاشورا کف و سوت زده بودند و به هیئت های مذهبی حمله کرده بودند لقب «مردم خداجوی» دادند. اما حماسه تاریخی نهم دی نشان داد جامعه ایران یک جامعه مذهبی، انقلابی، معتقد به خط امام خمینی(ره)، وفادار به ولایت فقیه و دارای سلایق و علایق مختلف است. اما در اصول و محکمات خود که همان اسلام، انقلاب، ولایت فقیه، شعارهای استکبارستیزانه و صهیونیسم ستیزانه است یک صدا و مستحکم است. این شعار نیست بلکه واقعیتی است که حماسه نهم دی در کوران تبلیغات رسانه های بیگانه و فضاسازی سران فتنه به همه جهان ثابت کرد. حماسه تاریخی نهم دی برخاسته از عوامل مختلفی چون بصیرت، دشمنشناسی، وقت شناسی و حضور مجاهدانه ملت بصیر ایران در برهههای حساس و تعیین کننده بود که باعث شد این روز تاریخ ساز به عنوان نقطه عطفی در معادلات انقلاب اسلامی در داخل و خارج از کشور ثبت شود.
حرمت شکنی بی محابای ارزشهای مقدس مردم در عاشورای سال 1388 توسط فتنه گران علاوه بر نشان دادن ماهیت انحرافی این جریان باعث شد خشم مقدس مردم به جوش بیاید تا حماسه تاریخی ملت ایران در نهم دی سرمنشاء بسیاری از تحولات بعدی قرار بگیرد. امروز به جرات می توان ادعا کرد حماسه تاریخی نهم دی به عنوان تکیه گاه تصمیمات بزرگ در داخل کشور و همچنین در خارج از کشور شناخته می شود و راقم بسیاری از معادلات فراروی ملت ایران در حوزه های مختلف سیاسی، بین المللی، اقتصادی، فرهنگی و... تلقی می گردد. اگر حماسه نهم دی ذیل رهبری داهیانه حضرت آیت الله خامنه ای نبود و «بیماری فتنه 88» به تعبیر معظم له را درمان نمی کرد مشخص نبود دومینوی بیداری اسلامی امروز در منطقه چه سرنوشتی داشت.
حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید صدرالدین شریعتی در گفتگو با آدینه تهران:
شورای عالی انقلاب فرهنگی از انحراف در وزارت علوم جلوگیری کند
بنده فکر نمی کنم که شورای عالی انقلاب فرهنگی به خصوص بر اساس مطالباتی که مقام معظم رهبری از این شورا انتظار دارند اجازه دهد چنین انحرافاتی به خصوص انحراف از گفتمان علمی کشور که طی 15 سال گذشته با هدایت های رهبر فرزانه انقلاب شکل گرفته، صورت گیرد
مسئولین جدید دانشگاه علامه طباطبایی طرح پژوهشکده این دانشگاه در قم را در راستای وحدت حوزه و دانشگاه پیگیری کنند
اشاره: آذر سالروز شهادت آیت الله دکتر مفتح وروز وحدت حوزه و دانشگاه است. وحدت حوزه و دانشگاه آرمان و هدفی مقدس که با سرانگشت تدبیر
حضرت امام خمینی (ره) و هدایت های حکیمانه رهبر فرزانه انقلاب اسلامی امام خامنه ای امروز به یک گفتمان در کشور تبدیل شده است در مسیر اجرایی خود
طی سه دهه گذشته با چالشهایی مواجه بوده است. یکی از این چالش ها اصطکاکاتی است که در مسیر تحول علوم انسانی وجود دارد. به همین بهانه با حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید صدرالدین شریعتی رئیس سابق دانشگاه علامه طباطبایی به عنوان یکی از مهمترین دانشگاه های علوم انسانی کشور هم صحبت شدیم تا برخی از تجارب وی در این مسیر مقدس را بشنویم. مشروح این گفتگو در ادامه از نظرتان می گذرد:
آرمان وحدت حوزه و دانشگاه طی سه دهه گذشته تا چه اندازه واقعی شده است ؟
بنده در وهله اول از شما و سردبیر هفته نامه وزین آدینه تهران متعلق به ستاد نماز جمعه تهران تشکر می کنم.
بحث وحدت حوزه و دانشگاه را امام خمینی(ره) مطرح کردند و روز شهادت آیت الله مفتح را برای این روز انتخاب کردند. این انتخاب گزینش بسیار درست و مناسبی بود؛ چرا که استاد شهید آیت الله مفتح هم یک شخصیت حوزوی بنام و برخوردار از جایگاه اجتهاد بودند و هم یک شخصیت دانشگاهی بودند که مدارج علمی دانشگاهی را در دانشگاه الهیات طی کرده بودند. لذا انتخاب روز شهادت ایشان از سوی امام(ره) به عنوان روز وحدت حوزه و دانشگاه در واقع می تواند یک محور مناسبی برای وحدت حوزه و دانشگاه باشد. امام خمینی(ره) بر اساس هدف بلندی این مسئله را مطرح نمودند. چون دانشگاه و حوزه دو مرکز فکری، تربیتی،علم ساز و حیات بخش در کشور هستند. امام راحل تلاش داشتند تا با انتخاب این روز زمینه ای برای تبادل میان این دو نهاد و همچنین بهره برداری جامعه از حوزه و دانشگاه را به نحو احسن فراهم آورند. این دو مرکز فکری اگر با همدیگر متحد شوند می توانند نقش مهمی را در آینده کشور ایفا کنند.
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، نظام استکباری تلاش داشت تا این دو نهاد را مخالف هم جلوه دهد. یعنی به دانشگاهیان القاء کرده بودند که حوزوی ها با شما مخالف هستند و همچنین به حوزوی ها نیز القا شده بود که دانشگاهیان با شما سر سازش ندارند. اساساً بنای استکبار بر ایجاد یک حالت تقابل بین شخصیت های فکور و اثر بخش دو نهاد حوزه و دانشگاه بود. امام با توجه به اینکه رهبری نهضت را به عهده داشتند،با توجه به حکمت و تدبیری که داشتند و همچنین با توجه با اینکه آموزه های غلط دوران رضا شاه و محمدرضا شاه را از نزدیک لمس کرده بودند تلاش نمودند تا پس از انقلاب اسلامی با ایجاد وحدت بین حوزه و دانشگاه تلاش های دشمنان برای ایجاد تفرقه بین نخبگان را خنثی نمایند تا اینکه این دو نهاد دست به دست هم داده و تفکر استقلال، تفکر آزادی و تفکر رشد و بالندگی را در کشور عرضه نمایند.
چقدر توانسته ایم در این مسیر پیش برویم؟
با توجه به این هدف ما تاکنون مقداری پیش رفته ایم و تقریباً ارتباطات خوبی بین حوزه و دانشگاه برقرار شده است. هم نهادهایی با سبک و سیاق علمی در حوزه ها به وجود آمده و هم نهادهایی با سبک و سیاق حوزوی در دانشگاه ها به وجود آمده اند. البته این نکته را باید یادآور شوم که هنوز تا تحقق چشم انداز مطلوب فاصله داریم.
لازمه ایجاد وحدت بیشتر در وجود اراده و عزم جدی در دو طرف یعنی هم در دانشگاه و هم در حوزه است. به خصوص در ساختار برنامه ریزی دانشگاه ها که مربوط به وزارت علوم است، ایفای نقش حیاتی تر است. وزارت علوم باید مقداری در این مسیر پیش قدم و پیشتاز شود و زمینه های حضور دانشجویان در حوزه و حوزویان در دانشگاه ها را فراهم آورند. مثلا اگر بتوانیم در دانشگاه های علوم انسانی استاد راهنما یا مشاور برخی از رساله ها و پایان نامه ها را از حوزه انتخاب نماییم، زمینه برگزاری نشست های مشترک علمی و حتی حضور برخی از اساتید بعنوان فرصت مطالعاتی در حوزه را فراهم آوریم، طبیعتاً می تواند بر غنای بیشتر علمی در کشور اضافه نماید. از آنجا که حرکت ما مبتنی بر اسلام است و امام راحل هم فرموده اند که نظام اسلامی نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر لذا در این ساختار بندی ضرورت دارد تا از منابع اسلامی در تدوین کتب و سرفصل های مختلف درسی و ترسیم چشم انداز علمی کشور به خوبی استفاده شود. در این رابطه مقام معظم رهبری هم همواره بر حرکت به این سمت تاکید کرده است و وظایف مهمی را در این رابطه به شورای عالی انقلاب فرهنگی سپرده است. زمینه انجام چنین مهمی هم در واقع ارتباط تنگاتنگ این شورا با حوزه علمیه است.
شما در دوران مدیریت خود در دانشگاه علامه طباطبایی (ره) در خصوص پیاده سازی ایده وحدت حوزه و دانشگاه با چه تجاربی مواجه شدید؟
در دانشگاه علامه طباطبایی ما طرحی را آماده کرده بودیم که شعبه ای از پژوهشکده دانشگاه علامه را در قم با اهداف فرستادن دانشجویان دکتری به قم و استفاده این دانشجویان از نظرات اساتید صاحب نظر در قم، آشنایی این دانشجویان با فضای علمی موجود در حوزه و انجام کارهای مشترک مطالعاتی و تحقیقاتی را تاسیس کنیم و مجوز این کار را از شورای گسترش نیز گرفته بودیم که متاسفانه عمر مدیریتی ما کفاف نداد و نتوانستیم تا انتها آن را محقق کنیم. امیدواریم که مسئولین جدید این مسئله را پیگیری کنند. چرا که دانشگاه علامه طباطبایی یک دانشگاه علوم انسانی محض است و می تواند در این زمینه پیشتاز و پیش قدم باشد.
به نظر شما آیا رویکردی که امروز در انتصابات وزارت علوم پیگیری می شود و مورد اعتراض برخی نمایندگان مجلس نیز قرار گرفته مخل فرایند وحدت حوزه و دانشگاه نیست؟
ببینید آنچه که در حوزه وزارت محترم علوم حاکم است سیاست هایی است که شورای عالی انقلاب فرهنگی تدوین نموده و همچنین دیگر اسناد بالادستی مانند سند چشم انداز بیست ساله، برنامه های توسعه پنج ساله و ..نیز به عنوان یک چراغ راهنما در واقع نقشه راه این وزارت خانه را مشخص کرده است. امیدواریم کسانی که در این وزارتخانه بر میز صدارت و وزارت تکیه زده اند به این اصول توجه نموده و آن را نقشه راه خود قرار دهند. علاوه بر این اگر این نهادها بخواهند هم راستا با این اسناد بالادستی حرکت نمایند قطعا می بایست به سراغ حوزه بروند و از حوزه کمک بگیرند. بنده فکر نمی کنم که شورای عالی انقلاب فرهنگی به خصوص بر اساس مطالباتی که مقام معظم رهبری از این شورا انتظار دارند اجازه دهد چنین انحرافاتی به خصوص انحراف از گفتمان علمی کشور که طی 15 سال گذشته با هدایت های رهبر فرزانه انقلاب شکل گرفته، صورت گیرد.
البته نباید غفلت کرد، دشمنان همیشه به دنبال آن هستند تا وحدت حوزه و دانشگاه را در جامعه ما زیر سوال ببرند. زمانی وحدت ارکان مختلف جامعه را زیر سوال می برند و زمانی هم تلاش دارند تا وحدت نخبگان و صاحبنظران به خصوص حوزه و دانشگاه را مختل کنند. هرچقدر این وحدت ضربه بخورد به همان میزان به اقتدار کشور ضربه خواهد خورد. همه باید تلاش نماییم تا این وحدت بر اساس معماری مد نظر حضرت امام(ره) و همچنین منویات مقام معظم رهبری به خوبی ایجاد و تداوم یابد.
نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران در گفتگو با آدینه تهران:
نه دانشگاه از دین بیگانه است و نه حوزه بیگانه از دانش
اشاره: حجتالاسلام و المسلمین علی سعیدی، نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران اگر چه در نهاد نظامی و فرهنگی سپاه مشغول خدمت به نظام جمهوری اسلامی است اما به واسطه ممارست در حوزه و حضور در دانشگاه در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا قائل به تلفیق الگوهای آموزشی و پژوهشی از یک منظر کاربردی بین حوزه و دانشگاه است. در ادامه گفتگوی هفته نامه آدینه تهران به مناسبت 27 آذر سالروز وحدت حوزه و دانشگاه با ایشان از نظرتان می گذرد.
چرا ایده وحدت حوزه و دانشگاه آن طور که باید به برنامه های عملیاتی نزدیک نشده است؟
وحدت حوزه و دانشگاه یکی از ایده های بسیار جدی و اساسی امام راحل است. انتظار این بوده و هست که ایده وحدت حوزه و دانشگاه طی 34 سال گذشته به راهبردها و راهکارهای عملیاتی لازم تبدیل شود و زمینه اجرای آنها هم فراهم گردد. بر همین اساس در ابتدا باید مفهوم این وحدت مشخص می شد که منظور از وحدت حوزه و دانشگاه چیست؟ خوب طبیعی است که منظور وحدت فیزیکی و ارگانیکی نبوده و نیست که مثلا یک سازمان واحد یا یک وزارتخانه از ترکیب این دو نهاد تشکیل شود. مهم تلفیق ذهنیت ها و نگرشهاست اما دشمن در مقابل این ایده را داشت که بین حوزه و دانشگاه اختلاف افکند تا ذهن و نگرش به هم نزدیک نشود.
چه گام های نیاز است که حوزه و دانشگاه تعامل سازنده داشته باشند؟
باید حوزه و دانشگاه نیاز متقابل به هم داشته باشند و تفاهم، تعامل و هم اندیشی بین حوزه و دانشگاه وجود داشته باشد. باید نیازهای متقابل مطرح شود. اینکه حوزه چه نیازی به دانشگاه و همچنین نیاز دانشگاه به حوزه چیست؟ در گام بعدی تبادل و انتقال تجربیات بین حوزه و دانشگاه، است. برخی الگوهای یادگیری حوزه نظیر مباحثه و مناظره و ... بهتر است به دانشجویان انتقال داده شود و بحث پژوهش نیز از دانشگاه به حوزه انتقال داده شود. بنده چند سالی که در دانشگاه شهید بهشتی بودم تحقیق در دانشگاه از جمله در فوق لیسانس و دکترا برای بنده ثمرات زیادی داشت. در کل در مسیر وحدت حوزه و دانشگاه می بایست الگوهای آموزشی و پژوهشی و آموخته های بین دانشجو و طلبه به یکدیگر منتقل شود و در نهایت امر این هماهنگی به مردم انتقال داده شود.
مهترین برداشت از مفهوم وحدت حوزه و دانشگاه چیست؟ آیا می توان بین این دو تبادل موثری برقرار کرد؟
ابتدا امر یکی شدن فکری، همگرایی و هم اندیشی است یعنی این دو نهاد به هم پیوسته هستند رقیب و دشمن نیستند و به هم نیاز دارند و در داخل نظام تعریف شده اند و جزء ارکان نظام هستند نه دانشگاه از دین بیگانه است و نه حوزه بیگانه از دانش.
آیا دانشگاه و حوزه می توانند دو بال گفتمان علمی کشور را تشکیل دهند؟
دقیقاً درست است وقتی گفتم که مکمل یکدیگر هستند بخاطر این است که بسیاری از رشته های دانشگاهی در حوزه امکان پذیر نیست، مثلا روانشناسی 27رشته دارد که نمی توان در حوزه ها گسترش پیدا کند. اما تفاهم لازم است. یعنی در بحث پزشکی و نظام مهندسی به شدت به هم وابسته اند. در مقابل نظام مهندسی دینی باید از حوزه ها گرفته شود و با اسلوب دانشگاهی تلفیق شود.