حمیدرضا ترقی- امریکاییها از روز اول پیروزی که انقلاب یک نهال باریک بود، دشمنی را شروع کردند و امروز هم که جمهوری اسلامی به درخت سرسبز و تناوری تبدیل شده، به همان توطئههای بینتیجه ادامه میدهند چرا که خصومت و کینهورزی، آنها را از دیدن و درک واقعیات و ارزیابی درست محروم کرده است.
حضرت آیت الله خامنهای با انتقاد از کسانی که معتقدند «در مقابل امریکا، قدری کوتاه بیاییم تا دشمنی آن کم شود» افزودند: تجربیات تاریخی از جمله ماجرای دکتر مصدق نشان میدهد امریکاییها حتی به کسانی که به آنها امید میبندند، رحم نمیکنند.
ایشان در همین زمینه افزودند: مصدق برای مبارزه با انگلیسیها سراغ مذاکره با امریکا رفت و به آنها اعتماد کرد اما همین امریکاییها بودند که ضد او کودتا کردند.
رهبر انقلاب در جمع بندی این بخش از سخنانشان تأکید کردند: امریکاییها حتی به امثال دکتر مصدق هم راضی نمیشوند، آنها نوکر، توسریخور و سرسپرده میخواهند تا مثل دوران محمدرضا پهلوی بر کشور مهم و پرمنفعت ایران حکومت کنند.
حضرت آیت الله خامنهای با اشاره به دشمنیهای مکرر دولت امریکا افزودند: الان هم برای خراب کردن نتیجه مذاکرات هستهای یعنی برجام نهایت خباثت را بهعمل میآورند.
رهبر انقلاب اسلامی با استناد به این واقعیات افزودند: کوتاه آمدن در مقابل امریکاییها، آنها را جَری و گستاخ میکند بنابراین تنها راه، مقابله و ایستادگی است. مقام معظم رهبری(11/8/96 )
ارزیابی اشتباه غرب نسبت به ایران
از ابتدای انقلاب اسلامی غربی ها اشتباهات محاسباتی متعددی را نسبت به ملت ایران داشته اند ؛ برای نمونه موارد زیر را نام میبریم :
1- اشتباه در محاسبه قدرت امام خمینی و اسلام بعنوان قدرت محرکه انقلاب اسلامی
2- اشتباه در محاسبه قدرت دفاعی ارتش و نیروهای مردمی در جنگ تحمیلی 8 ساله
3- اشتباه در محاسبه توان گروهکهای ضد انقلاب داخلی برای براندازی نظام اسلامی
4- اشتباه درمحاسبه قدرت انتفاضه و مقاومت اسلامی فلسطین باحمایت ایران
5- اشتباه در محاسبه قدرت براندازان نرم داخلی در رسانه ها علیه نظام جمهوری اسلامی
6- اشتباه در محاسبه قدرت جریان فتنه در سالهای 78 و 88 برای براندازی و انقلاب رنگین
7- اشتباه در محاسبه قدرت جریان اصلاحات برای تغییر رفتار دادن نظام جمهوری اسلامی
8- اشتباه در محاسبه میزان مقاومت ملت ایران در برابر تحریمهای غرب علیه ایران
این ارزیابی های اشتباه موجب گردید که انقلاب اسلامی به پیروزی برسد و آمریکا قادر به دفاع از عامل خود یعنی محمدرضا پهلوی نباشد .
موجب شد ملت ایران در دفاع مقدس 8ساله سرافزانه به پیروزی برسد
موجب شد گرهکهای ضد انقلاب از کشور فرار کرده و عده زیادی شان بدون موفقیت در تجزیه طلبی و خرابکاری کشته شوند .
موجب شد طرح توسعه اسرائیل از نیل تافرات به شکست بیانجامد
موجب شد براندازان داخلی در رسانه ها رسواشده و تعطیل و دستگی شوند .
موجب شد فتنه های 18 تیر 78 و تیر88 خنثی و شکست بخورد .
موجب شد تحریمها موجب خودکفائی ملت ایران و تقویت استقلال همه جانبه آن شود .
اشتباه ارزیابی غربگرایان از آمریکا
رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنان خود با اشاره به اعتماد مصدق به آمریکا و سرنگون شدن دولتش توسط کودتای آمریکائی به نمونه ی مهمی در تاریخ سیاسی ایران اشاره کردند که حاکی از ارزیابی اشتباه غربگرایان نسبت به حسن نیت آمریکا نسبت به ملی گراهای غرب گرا بود .
همین اشتباه محاسباتی را نهضت آزادی نسبت به غرب و آمریکا داشت ؛ زیرا علی رغم اینکه دولت موقت با عودت هواپیماهای جنگی خریداری شده از آمریکا به آنها و سرو سر داشتن امیر انتظام با جاسوسان آمریکا و مواضع کاملا
حمایت کننده ابراهیم یزدی در ارتباط با آمریکا ؛ دیدید که آمریکا جاضر دادن اجازه برای مداوای ابراهیم یزدی در آمریکا که تابعیت آنرا هم داشت نداد.
دولت اصلاحات با تمام نرمشی که درمقابل غرب نشان داد ؛ تا حدی که آبرهام لبنکن را شهید خواندند وباب مذاکره سری را با آنها باز کردند ؛ ولی بازهم غرب و آمریکا ایران را محورشرارت لقب داد!
دولت اعتدال نیز با انجام مذاکره و برجام سعی کرد روابط با آمریکا را عادی سازی و مقرون به صرفه نشان دهد ؛ ولی با بدعهدی های آمریکا و تشدید تحریمها و ملت ایران را تروریست خواندن و نقض مکرر برجام از سوس آمریکا روبرو شد و تمام امیدها و اعتمادهای واهی به آمریکا توسط اعتدالیین و اصلاح طلبان بر باد رفت .
این نمونه ها نشان میدهد که محاسبات اصلاح طلبان و اعتدالگرایان نسبت به غرب کاملا اشتباه و خوشبینانه و غلط است .
نتایج کوتاه آمدن دربرابر آمریکا
در حال حاضر عدهای سعی میکنند فضا را آماده کنند تا مردم بپذیرند چارهای جز کوتاه آمدن در برابر غرب وجود ندارد لذا سعی میکنند حتی اگر در گذشته نیز کارهای مثبتی با اتکای به خود صورت گرفته، آنها را اشتباه جلوه دهند؛ مثل اینکه شایع میکنند که اگر 8 سال گفته ایم انرژی هستهای حق مسلم ماست، اشتباه بوده و برای عوام فریبی صورت گرفته است؛ اصلا انرژی هستهای به چه کارمان میآید، و سخنانی نظایر آن!
فهرستی از انتظارات دشمن برای کوتاه آمدن بر سرِ آنها بدین شرح است:
صرفنظر کردن از مسئله فلسطین و حمایت از مقاومت اسلامی؛
عدم پشتیبانی و حمایت از مظلومان منطقه، مثل ملّت فلسطین، یمن و بحرین؛
توسعه ندادن ابزارهای دفاعی خود مانند: آزمایش، طول برد و دقت موشکها، تمرین و رزمایش نظامی؛
حذف نیروی قدس و حتی خود سپاه پاسداران انقلاب اسلامی؛ و در مراحل بعدی و افزایش اشتها.
برنامههای دولت جمهوری اسلامی، مجلس شورای اسلامی و قوّه قضائیه، طبقِ احکام اسلام و شریعت اسلامی نباشد؛ شورای نگهبان، قوانین را با شرع نسنجد؛ و ...!!
*اشتهای مستکبران، سیریناپذیر است!
بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ 23/6/1383:
هیچ نرمش و هیچ کوتاه آمدنی و هیچ عقبنشینییی، اشتهای سیریناپذیر مستکبران را اشباع نمیکند. اینها جز به تسلط مطلق بر دنیای اسلام و بخصوص بر این منطقه خاورمیانه، به هیچچیز دیگری قانع نیستند.
*در مقابل استکبار و استعمار، هر چه بیشتر خم شوید، بیشتر فشار وارد میکند!
بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ 24/1/1373:
استکبار هم عادت به تعارف کردن ندارد که تا ببیند طرف کوتاه آمد، بگوید: «ببخشید! ما با شما عرضی نداریم.» هرگز این طور نیست! شما در مقابل استکبار و استعمار، هر چه بیشتر خم شوید، بیشتر فشار وارد میکند. اگر سرتان را پایین آورید، فشار خود را راحتتر وارد میکند تا به سجده بیفتید! وقتی هم در مقابلش به خاک افتادید و سجده کردید، پایش را محکم روی شما میگذارد! این، خاصیت قدرتهای استکباری و متجاوز است.
* راهِ کم کردن دردسر و دغدغه، تسلیم شدن نیست!
بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ 17/4/1383:
ما امروز در ایران، دو گونه راه در مقابلِ خود داریم: یک راه این است که خود را رها کنیم و خسته شویم؛ کما اینکه الان یک عده قلم به دست - که به گمان زیاد بعضی از آنها قلم به مزدند؛ یعنی پول میگیرند تا این مطالب را بنویسند - طوری مینویسند، طوری حرف میزنند و طوری سخنرانی میکنند که معنایش این است که ملت ایران! نسل جوان! ول معطلید که دارید با قدرتهای استکباری دنیا مقابله میکنید و از خود استقامت و پایداری نشان میدهید؛ شما که نمیتوانید. اگر میخواهید به انرژی هستهیی دست پیدا کنید، اگر میخواهید چرخه غنیسازی را ادامه دهید، اگر میخواهید امکانات علمی در اختیار شما قرار بگیرد، اگر میخواهید روزنامهها و رادیوها و سرویسهای جاسوسی دنیا علیه شما توطئه نکنند، بروید در مقابل امریکا یا - به تعبیر درستتر - در مقابل نظم استکباری جهانی تسلیم شوید؛ بروید عتبه را ببوسید. البته اینها عده بسیار کمی هستند؛ اما متأسفانه هستند. اینها در صددند تفهیم کنند که برای ایرانی، راهِ کم کردن دردسر و دغدغه، تسلیم شدن است. تسلیم شدن یعنی چه؟ یعنی شما این موقعیت جغرافیایی، این امتیازات اقلیمی، این امکانات فرهنگی، این سابقه کهن و این ثروت عظیم انسانی را که در این کشور هست، بیایید دودستی تقدیم کنید به کسانی که در جهانخواری و فزونطلبی و کشورگشایی به هیچ حدی قانع نیستند.
یک راه دیگر هم این است که نخیر، ملت ایران گناهی نکرده جز اینکه خواسته است با فکر و اراده و انتخاب و هویتِ خود زندگی کند؛ آرمانهایش را خودش ترسیم کند و برای رسیدن به آن آرمانها، با پای خود و با نیروی خود حرکت کند.
*هر جا عقبنشینی کردیم و کوتاه آمدیم، دشمن جریتر شد!
بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ 20/6/1388:
اما نقطه مقابل اینها، یک حرکت به سمت تنزل هم وجود دارد: به جای حرکت به سمت عدالت، حرکت به سمت شکافهای عظیم اقتصادی و اجتماعی با توجیههای گوناگون؛ به جای استفاده از آزادی برای رشد علمی و رشد عملی و رشد اخلاقی، لاابالیگری و استفاده از آزادی در جهت فساد و فحشا و اشاعه گناه و اشاعه خلاف؛ به جای ایستادگی در مقابل مستکبران، متجاوزان و غارتگران بینالمللی، به جای اقتدار نشان دادن در مقابل اینها، در مقابل آنها منفعل شدن، احساس ضعف کردن، عقبنشینی کردن؛ آنجائی که باید به آنها اخم کرد، به آنها لبخند زدن؛ آنجائی که باید بر سر حقوق خود ایستاد، از حقوق صرف نظر کردن - حالا حق هستهای و غیر هستهای - اینها نشانههای انحطاط است. ... هر جا از آن شعارها عقبنشینی کردیم و کوتاه آمدیم، به دشمن میدان دادیم، ضعف پیدا کردیم، عقبگرد پیدا کردیم، عزت به دست نیامده است، دشمن جریتر شده است، پیشتر آمده است؛ از لحاظ مادی هم ضرر کردیم. این خطاست که بعضی خیال کنند علاج مشکلات کشور - چه مشکلات اقتصادی، چه مشکلات اجتماعی، چه مشکلات سیاسی - این است که انسان در مقابل دشمن مستکبر سلاح را بیندازد؛ دشمن مستکبر همین را میخواهد.
*کمترین انعطاف، عقبنشینی و نرمش در برابر دشمن، به پیشروی او میانجامد!
بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ 14/3/1390:
آن کسانی که خیال کردند و خیال میکنند عقل اقتضاء میکند که انسان گاهی در مقابل دشمن کوتاه بیاید، امام [خمینی-ره] درست نقطه مقابل این تصور حرکت کرد. عقلانیت امام و آن خرد پخته قوامیافته این مرد الهی، او را به این نتیجه رساند که در مقابل دشمن، کمترین انعطاف و کمترین عقبنشینی و کمترین نرمش، به پیشروی دشمن میانجامد. در میدان رویاروئی، دشمن از عقبنشینی طرف مقابل، دلش به رحم نمیآید. هر یک قدم عقبنشینی ملت مبارز در مقابل دشمنان، به معنای یک قدم جلوآمدن دشمن و مسلط شدن اوست. این، یکی از مظاهر عقلانیت امام بزرگوار بود.
*دشمن، حرف آخر را اوّل نمیزند!
بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ 7/3/1382:
دشمن، سیاسی و سیاستمدار است؛ مغزِ طرّاحِ سیاسی دارد، فکر میکند که چهکار باید بکند. یکی از طرّاحیها این است که حرف آخر را اوّل نزنند؛ آرام آرام و بتدریج طلبکاری ایجاد نمایند و طرفِ مقابل را وادار به عقبنشینی کنند. بهمجرّدی که عقبنشینی کردید، طلبکاری دیگری شروع خواهد شد. حالا بعضیها میگویند چیزی بدهیم، چیزی بگیریم! بدهیمش درست است، بگیریمش درست نیست؛ هیچ چیز نخواهند داد. شعارهایی را درست میکنند؛ ایران را در محور شرارت گذاشتهاند. فلان کارها را بکنیم تا ما را از محور شرارت بردارند! این شد حرف؟! غلط کردند گذاشتند که حالا بخواهند بردارند. دوباره و هر وقت لازم شد، ما را در محور شرارت میگذارند. اگر قرار است قدرتی این امکان و توان را پیدا کند که اخمهایش را در هم بکشد و بگوید من قوی هستم و میزنم و میبَرم و میبندم؛ حواستان جمع باشد، انسان جا بخورد، این جاخوردن، حدّ یقف ندارد؛
شما این سنگر را عقب مینشینید، فرض کنید فلان الحاقیه را قبول میکنید، بعد یک مطالبه دیگری را مطرح میکنند: فلان دولت غیرقانونی را به رسمیت بشناسید!
باز همان فشارها و همان تهدیدها. بهمجرّدی که فلان دولت غیرقانونی را به رسمیت شناختید، باز یک درخواست دیگر مطرح میشود: اسم اسلام را از قانون اساسیتان بردارید!
شما باید ذرّهذرّه عقب بنشینید؛ این حدّ یقِفی ندارد.
من این موضوع را بارها به بعضی از مسؤولانی که دچار وسوسه و واهمههایی بودند، گفتهام که حدّ یقفِ فشار آمریکا کجاست؟! آن را مشخّص کنید، که اگر به آنجا رسیدیم، دیگر بعد از آن هیچ فشاری علیه ما نخواهد بود. من عرض کنم حدّ یقف کجاست؟ آنجایی است که شما - که چنین حقّی را نه شما دارید، نه من - از طرف ملت ایران اعلام کنید که ما اسلام، جمهوری اسلامی و حکومت مردمی را نمیخواهیم؛ هر کسی که شما مصلحت میدانید، بیاید در این مملکت حکومت کند! این حدّ یقِف است؛ اوّلِ اسارت مملکت. مگر میتوانیم؟ من و شما مگر میتوانیم مملکت را به دست دشمن بدهیم؟ مگر ما چنین حقی داریم؟ این ملت ما را برای این سرِ کار نیاورد.
* کنار آمدن با دشمن، یعنی تحقیر و به اسارت دادن یک ملت!
بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ 12/8/1380:
عدّهای نگویند دشمنی که اینقدر اذیت میکند، شما چه داعیای دارید؟ بروید با او کنار بیایید! در قضایای مهم سیاسی که به سرنوشت ملتها ارتباط پیدا میکند، کنار آمدن یعنی تسلیم شدن؛ یعنی همان چیزی را که دشمن میخواهد، عمل کردن. مثل یک نفر که میخواهد خانه شما را بگیرد و شما زیر بار نمیروید؛ مرتّب سنگ میاندازد و شیشهها را میشکند و اذیت میکند. آن وقت یکی به شما بگوید با دشمنی که اینقدر اذیت میکند، کنار بیایید! کنار آمدن این است که شما از خانه بیرون بروید و کلید خانه را به او بدهید! کنار آمدن، یعنی تحقیر و به اسارت دادن یک ملت؛ یعنی تأمین خواسته دشمن درباره یک ملت. نجات از این دغدغهها و مشکلات، یک راه بیشتر ندارد و آن، فکر کردن، اندیشیدن، ضدّ حمله فراهم کردن و دشمن را به ستوه آوردن است.
*هدف دشمن از مذاکره و مصالحه، نبودنِ شماست!
بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ 23/12/1380:
ارزشها یا مصالح خیالی و پنداریای را مطرح کند که نتیجه آن، کوتاه آمدن در مقابل امریکاست؛ یعنی ما تسلیم امریکا شویم؛ این خطر اصلی است و باید مراقب بود که در اراده مسؤولان و زبدگان و نخبگان کشور، به خاطر مصالح موهوم، تردید به وجود نیاید. دشمن، زورمند و قوی است و پول و موشک و اتم و تبلیغات هم دارد؛ چه اشکالی دارد این یک قدم را عقب بنشینیم؛ شاید او ساکت شود. دشمن با یک قدم عقب نشستن شما، اصلاً ساکت نخواهد شد؛ او با اصل وجود شما دشمن است؛ "وجودک ذنب لایقاس به ذنب". اصل جمهوری اسلامی مورد قبول او نیست؛ با چنین دشمنی که اصل وجود شما را نفی میکند، چگونه میتوانید تصالحی انجام دهید؟
مذاکره و تصالح مربوط به آنجایی است که خطی وجود دارد و هر دو طرف به آن مرز قانعاند. مثلاً یک اختلاف ملکی وجود دارد؛ یکی میگوید دیوار من آنجاست، دیگری میگوید نخیر، اینجاست؛ یک متر عقبتر و جلوتر، پنج متر عقبتر و جلوتر، بالاخره به حدی قانع میشوند و دیوار را میگذارند و اختلاف تمام میشود. اینجا، جای مذاکره هست؛ اما آنجایی که طرف مقابل میگوید اصلاً تو نباید در این ملک باشی و اینجا متعلق به تو نیست و باید بروی، مذاکره امکان ندارد. اگر او به صورت تاکتیکی و مرحلهیی در ابتدا شعاری را مطرح میکند، مقصود او این است که این تاکتیک و این مرحله را بگذراند و یک قدم جلوتر بیاید و با قوت بیشتری دنبال مرحله بعدی باشد؛ باز همان فشار و همان شانتاژ و همان تبلیغات جهانی و همان تهدید و همان عربده کشی تکرار خواهد شد و همین طور شما باید به این سیر عقبگرد و به این انقلاب معکوس ادامه دهید تا وقتی که او به هدفش برسد، که آن نبودن ِشماست! ... حالا شما جمهوری اسلامی و حکومت دینی هستید و امریکا با اصل حکومت دینی مخالف است؛ بنابراین جایی برای تصالح و صحبت و مذاکره نیست. مهم این است که مصالح پنداری جلوی چشم ما را نگیرد و عزم ما را متزلزل و دچار رخوت نکند و بفهمیم دشمن چه میگوید.
*دعوای آمریکا با ما، سرِ قضیه هستهای نیست!
بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ 12/8/1392:
البتّه تبلیغاتچیهای خارجی با شیوههای کاملاً ماهرانه تبلیغاتی خط میدهند، در داخل هم بعضی از روی سادهلوحی و بدون اینکه نیت سوئی داشته باشند، بعضی هم واقعاً از روی غرض همین را دارند تبلیغ میکنند که اگر ما در این قضیه کوتاه آمدیم و تسلیم شدیم در مقابلِ طرف مقابل، همه مشکلات اقتصادی و مانند اینها حل خواهد شد؛ این خطا است. چرا خطا است؟ چند علّت دارد. یک مسئله این است که دشمنی آمریکا با ملّت ایران و با جمهوری اسلامی اصلاً حول محور هستهای نیست؛ این خطا است اگر خیال کنیم که دعوای آمریکا با ما سرِ قضیه هستهای است؛ نه، قضیه هستهای بهانه است؛ قبل از اینکه مسئله هستهای مطرح باشد، همین دشمنیها، همین مخالفتها از اوّل انقلاب بود؛ اگر یک روزی هم مسئله هستهای حل شد - فرض کنید جمهوری اسلامی عقبنشینی کرد؛ همانکه آنها میخواهند - خیال نکنید مسئله تمام خواهد شد؛ نه، ده بهانه دیگر را بهتدریج پیش میکشند:
- چرا شما موشک دارید؟
- چرا هواپیمای بدون سرنشین دارید؟
- چرا با رژیم صهیونیستی بدید؟
- چرا رژیم صهیونیستی را به رسمیت نمیشناسید؟
- چرا از مقاومت در منطقه به قول خودشان خاورمیانه حمایت میکنید؟
و چرا؟ و چرا؟ و چرا؟
مسئله این نیست که اینها سرِ قضیه هستهای با جمهوری اسلامی اختلاف پیدا کرده باشند؛ نه، تحریم آمریکا از اوّل انقلاب شروع شد، روزبهروز هم بیشتر شده است، تا امروز که خب به نقطه بالایی رسیده. ... مسئله مسئله هستهای نیست؛ باید همه به این توجّه داشته باشند. این نیست که ما خیال کنیم دشمنی آمریکا با جمهوری اسلامی ایران بهخاطر مسئله هستهای است.
*برجامی دیگر برای صرف نظرکردن از مسائل اساسی!
بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ 1/1/1395:
در قضیه هستهای توافق شد و اسم این را گذاشتیم «برجام»، برجام دیگری در قضایای منطقه، برجام دیگری در قضایای قانون اساسی کشور؛ برجام ۲ و ۳ و ۴ و الیغیرذلک بایستی بهوجود بیاید تا ما بتوانیم راحت زندگی کنیم. این منطقی است که سعی میکنند این منطق را در بین نخبگان جامعه و از سوی نخبگان جامعه به افکار عمومی جامعه منتقل کنند. معنای این حرف چیست؟ معنای این حرف این است که جمهوری اسلامی از مسائل اساسیای که به حکم اسلام و به حکم برجستگیهای نظام جمهوری اسلامی پایبند به آنها است، صرفِنظر کند:
- از مسئله فلسطین صرفنظر کند،
- از حمایت از مقاومت در منطقه صرفِنظر کند،
- از مظلومان منطقه - مثل ملّت فلسطین، مثل مردم غزّه، مثل مردم یمن، مثل مردم بحرین- پشتیبانی و حمایت سیاسی نکند،
- جمهوری اسلامی حتّی از ابزارهای دفاعی خود هم صرفِنظر کند،
- چرا موشک دوربُرد دارد، چرا موشکهای جمهوری اسلامی هدف را دقیق میزنند و هدف قرار میدهند، چرا آزمایش کردید، چرا تمرین نظامی میکنید، و چرا و چرا و چرا؟!
- چرا رزمایش کردید، چرا اقدام کردید، چرا نیروی دریایی شما یا نیروی هوایی شما این اقدامها را کردند.
- اصلاً چرا نیروی قدس تشکیل شده است،
- چرا سپاه تشکیل شده،
- چرا سیاستهای داخلی جمهوری اسلامی طبق قانون اساسی، باید با اسلام تطبیق داده بشود؛ مطلب به اینجاها میرسد،
کمکم کار را به اینجا میرسانند که اینکه شما میگویید دولت جمهوری اسلامی، مجلس شورای اسلامی و قوّه قضائیه باید برطبقِ احکام اسلام و شریعت اسلامی باشد، اینها برخلاف آزادی است و لیبرالیسم اینها را قبول ندارد؛ کمکم به اینجاها میرسد،
شورای نگهبان چه نقشی در جامعه دارد و چرا باید شورای نگهبان بهخاطر مخالفت با شرع قوانین را بردارد؟
این همان چیزی است که بنده بارها عرض کردهام که این، تغییر سیرت جمهوری اسلامی است. ممکن است صورت جمهوری اسلامی محفوظ بماند امّا از محتوای خود بکلّی تهی بشود؛ دشمن این را میخواهد.
*عزت، رفاه، آزادی و استقلال، در سایه ایستادگی مقابل استکبار جهانی است!
بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ 13/8/1371:
مبادا چنین تصور شود که اگر ملت ایران تسلیم زور، تسلیم امریکا و تسلیم استبداد جهانی گردد، حال و زندگی خوبی خواهد داشت. این اشتباه است. نگاه کنید به کشورهایی که تسلیم شدند؛ ببینید چه روزگاری دارند. نمیخواهم از این کشورها اسم بیاورم. ببینید چه وضع فاجعهباری در این کشورها حاکم است. اگر عزتی هست، اگر رفاهی هست، اگر آزادی و استقلالی هست، در سایه ایستادگی مقابل استکبار جهانی است.
* تسلیم و طوع در برابر غرب، کار جمهوری اسلامی امریکایی است!
بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ 1/5/1369:
اگر کسانی خیال میکنند راه نجات این کشور و این ملت در این است که ما بالاخره جلوی این قدرتهای گردن کلفت عالم، دم از عدم تعرض و پشیمانی از بعضی از کارهایی که آنها اسمش را تندروی گذاشتند، بزنیم، دروغ میگویند. نخیر، این راه ذلت و اسارت ماست. اسارت جمهوری اسلامی در این است که با آمریکا بسازد. اسارت جمهوری اسلامی و ملت ایران در این است که غرب احساس تسلیم و طوع در جمهوری اسلامی بکند. محال است که جمهوری اسلامی در مقابل دشمنان خدا، چنین حالت طوع و تسلیمی پیدا کند؛ آنگاه دیگر جمهوریاسلامی نخواهد بود. آن نظامی که به نام اسلام و به نام قرآن است، ولی در مقابل دشمنان خدا تسلیم میشود، دیگر جمهوری اسلامی نیست؛ جمهوری اسلامی امریکایی است، مکتب قرآن و راه انبیا نیست. آن چیزی که در راهش، جوانیها از بین رفت، جانهای طیب و طاهر از تنها خارج گردید، خونها ریخته شد، برایش زحمتها کشیده شد، این دیگر آن نخواهد بود.
بنابر این کوتاه آمدن در برابر آمریکا جز خدشه دار شدن استقلال کشور و گستاخ و جری تر شدن دشمن ووپیشروی او در رسیدن به اهدافش وافزایش مطالبات بناحقش نتیجه دیگری ندارد.
نتایج ایستادگی و مقاومت در برابر دشمن
مقاومت در برابر دشمنان رمز ایستادگی و ماندگاری است
ایستادگی ملت ایران سد محکمی در مقابل نفوذ و توطئههای دشمن است
حفظ عزت و استقلال وتاریخ و تمدن کشور
عدم توسری خوری و تحقیر ملت توسط دشمن
عقب نشینی تدریجی دشمن از مواضع تهاجمی اش .
افشای ناتوانی و بادکنکی بودن جسم در برابر دشمنان .
پیروزی نیروهای حق بر باطل
بنابر این هیچ راهی جز این مسیر برای مقابله با توطئه های استکبار جهانی نیست .
والسلام