
۱. دلجویی از مردم، آسیبدیدگان، معترضان، خانوادههای کشتهشدگان و...
۲. آزادی زندانیان و اعلام عفو عمومی.
۳. تحقق مطالباتی است که نسل جدید برای تحقق سبک زندگی مورد نظر خود به آنها نیاز دارد. بسیاری از کشورهای اسلامی، چون ترکیه، مالزی، اندونزی، اردن و... با حجاب به گونهای رفتار کردهاند که حجاب به امر درونی بدل شده است. بسیاری از جوانان ایرانی نسبت به حجاب اجباری حس مطلوبی ندارند و آن را امری سیاسی تلقی میکنند. حاکمیت میتواند بدون تصویب قانون، زمینه پایان دادن به حجاب اجباری را فراهم سازد.
۴. حل پرونده هستهای یکی دیگر از ضرورتهایی است که حاکمیت باید به آن تن دهد. بارها نوشتیم و گفتیم که با احیای برجام میتوان بخشی از مشکلات مهم کشور را حل کرد.»
روزنامه شرق هم نوشت:" اعتراضات وارد سومین ماه خود شده است. سه روز پایانی هفته گذشته، اعتراضها از تهران و ماجرای بازار آهن گرفته تا بوکان، ایذه، اصفهان و... تصاویری که از درگیریها و اعتراضها منتشر شده از اوجگیری خشونتها خبر میدهد. در حالی که همهجا و تقریبا از سوی همه طرفها سخن از شنیدن صدای معترضان و دعوت به گفتوگو است"
روزنامه هممیهن- به مدیرمسئولی غلامحسین کرباسچی- در مطلبی نوشت: «قوه قضاییه از محکومیت سه نفر دیگر از دستگیرشدگان ناآرامیهای اخیر در تهران به اعدام خبر داد.» این روزنامه تاکید می کند که افرادی که حکم اعدام آنها صادر شده است تنها معترض هستند.
در هفته های گذشته سران و رسانه های اصلاح طلب خواهان شنیدن صدای معترضین، آزادی زندانیان و لغو حکم اعدام آشوبگران شدند، اصلاح طلبان در حالی معترض و آشوبگر و منتقد را یکی دانسته و از سویی، همه را با هم کل «مردم» میدانند که جنایاتی نظیر زنده سوزی، بریدن گلو، شکنجه خیابانی، زجرکشی، هتک حرمت و ... امری نیست که شهروند عادی و معترض به اوضاع معیشتی بتواند آن را انجام دهد.
این جماعت در حالی از ازادی دستگیرشدگان سخن به میان می آورند که افراد کم تقصیر که در اغتشاشات دستگیر شدهاند، بدون محاکمه آزاد شدهاند و حکم قصاص تنها برای افرادی صادر شده که با سلاح گرم یا سرد اقدام به قتل دیگران کردهاند.
جالب است که اصلاح طلبان برای قاتلان مردم و نیروهای حافظ امنیت یا آسیب زنندگان به اموال عمومی و ایجادکنندگان ناامنی قلم فرسایی کرده و فریادشان بلند است اما نسبت به «بریدن گلوی دو شهروند در آمل و مشهد»، «هتک حرمت و برهنه کردن یک مامور در کردستان و یک شهروند در ایذه»، «کشیدن چادر از سر زنان محجبه»، «زنده سوزی در تهران و مشهد، شکنجه خیابانی و زجرکشی در تهران و کرج» و حتی عملیات تروریستی داعش در حرم شاهچراغ سکوت کردند.
سخن اصلاح طلبان مبنی بر عفو اغتشاشگران و لغو حکم اعدام آنها به معنی این است که عده ای با نقاب اعتراض به جان و مال و ناموس مردم تعرض کنند اما نظام با آنها مماشات کرده و قاتل و جانی را مجازات و اعدام نکند تا خدایی نکرده در کار اغتشاشگران خللی وارد نشود و آنان بتوانند با خیال راحت همچنان بساط ناآرامی را در کشور گرم نگه دارند.
و البته این نکته را نیز نباید فراموش کرد که بسیاری از فعالان به ظاهر اجتماعی در سوریه نیز همزمان با ناآرامی ها در این کشور چنین پیشنهاداتی را دادند و شد آنچه نباید می شد؛ ورود داعش به سوریه و قریب به 10 سال جنگ و ناآرامی در سوریه و کشتار مردم.
و موضوع مهم دیگر اینکه اصلاح طلبان همچنان در موضع گیری های خود حاضر به مرزبندی با اغتشاشگران نیستند و اقدامات آشوب طلبان را حرکت اعتراضی می دانند که از نگاه آنها حاکمیت باید با این به اصطلاح معترضین گفت وگو کند. این در حالیست که عموم مردم که البته نسبت به برخی موارد از جمله مسائل اقتصادی معترض هستند در همین دو ماه اخیر بارها و بارها مرزبندی خود را با اغتشاشگران و آشوب طلبانی که اتفاقا مورد حمایت اصلاح طلبان قرار دارند اعلام کرده اند.