ویژه

تئوری چگونگی رشد و توسعه کشور را تدوین کرده ام

مشکل اصلی ما «نظام تدبیر و برنامه ریزی مدیریتی» در بخش اقتصادی است. این دوره جدید ریاست جمهوری را باید با اولویت دادن به مسائل اقتصادی و با پرچمداری بخش اقتصادی جلو ببریم؛ در آن صورت است که می توانیم به حوزه های نظامی و اجتماعی و تعاملات بین المللی بهتر برسیم.
ویژگیهای یک برنامه مناسب برای اداره کشور، آسیب شناسی سیاست های اقتصادی دولت های گذشته، بی اخلاقی معضل امروز جامعه،ساماندهی بیکاری مهمترین گرفتاری دولت بعدی، استفاده از تمام سرمایه های اجتماعی برای خلق حماسه سیاسی، حاکم شدن افسردگی در فضای اقتصاد، لزوم احیای سازمان مدیریت و برنامه ریزی و تاکید بر ایجاد سازمان نظارت بر اجرای قوانین از جمله مهمترین محورهای گفتگوی مشروح خبرنگار مهر با دکتر یحیی آل اسحاق است. آنچه پیش رو دارید بخشی از گفت وگوی آل اسحاق با خبرگزاری مهر است که در جریان بازدیدش از این رسانه انجام شد

 آقای آل اسحاق به عنوان یکی از کاندیداهای انتخابات چه ویژگی هایی دارد که میتواند در رأی مردم تاثیرگذار باشد؟ به عبارتی دیگر شما چه ویژگیهایی را در خود میبینید که میخواهید به مردم بگویید به خاطر این موارد به من اعتماد کنید و رأی خود را به نام من به صندوق بیندازید؟ منظورم آن ویژگیهایی است که شما فکر میکنید دیگر کاندیداها از آن برخوردار نیستند.

کسانی که می خواهند وارد صحنه شوند باید توانایی های اجرایی، مدیریتی داشته و در حوزه های بینش و نحوه تعامل و شناخت عملاً مسلط باشند؛ کسی که آشنا به مسایل تاثیرگذار بین المللی نباشد ، یعنی نداند استراتژی و مهندسی جهان نسبت به جمهوری اسلامی ایران چیست، نداند که مجموعه نظام قدرت در دنیا، نحوه تعامل، تعارض، برخورد، اهداف، دورنما و استراتژی هایش نسبت به جمهوری اسلامی ایران چگونه است، نمی تواند در اجرا برنامه تنظیم امور و تشکیل تیمش متناسب با جریان روز باشد.

در حوزه داخل هم به همین ترتیب است. تاثیرگذاری هایی که مراکز قدرت اعم از حوزه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی بر حوزه مسایل داخلی دارند، ظرف سی و چند سال گذشته یک شاکلهای ایجاد کردند که اگر کسی این مراکز قدرت، بازیگران و روابط بین بازیگران و چگونگی تاثیرگذاری این بازیگران در حوزه داخلی را درست نشناسد نمی تواند تنظیم برنامه اجرایی داشته باشد.

مشکل این است که در کشور احزاب قوی نداریم؛ اگر در کشور احزاب قوی بودند، حل این مسایل، خیلی کار سختی نبود. لذا فردی که می خواهد بیاید حداقل باید یک اطلاعات عمومی و یک شناخت نزدیک به واقعیت و یک ذهن منسجم قالب گیری شده داشته باشد. یک نکته قابل توجه که مانند یک نخ تسبیح است «فضای اعتمادی» است؛ مجریان حوزه های مختلف به این محور باید توجه داشته باشند که از نظر فنی و حرفه ای توانایی این کار را دارند. از نظر سعه صدر و شیخوخیت، توانایی اداره مجموعه را دارد و در خصوصیات فردی اش توانایی «کارجمعیکردن» را دارد.

تز و شاکله ذهنی من تحت عنوان کتابی به نام «چگونگی تاثیر استراتژی منطقه ای و تجاری در جمهوری اسلامی ایران با رویکرد توسعه و امنیت ملی» است، که منتج شده به یک تئوری در رابطه با جمهوری اسلامی ایران و چگونگی رشد و توسعه کشور و مدل ها. در این مدل گفته شده است اگر بخواهیم به پیشرفت و توسعه برسیم، اگر بخواهیم به عدالت اجتماعی برسیم، اگر بخواهیم به اهداف چشم انداز برسیم، جایگاه امروز ما در منطقه، سابقه تاریخی ما، فاکتورهای ژئوپولتیک، ژئواکونومیک و همه این پتانسیل ها به گونه ای است که جمهوری اسلامی ایران می تواند با محوریت خود در منطقه هم عامل رشد خودش باشد و هم عامل رشد و توسعه منطقه ، اما با یک رویکرد تعاملی نه تعارضی.

اگر بتوانیم یک فضای تعاملی را در منطقه ایجاد کنیم، رسیدن به منافع خودمان را در حوزه اقتصاد، سیاست و... در منطقه امکان پذیر است.اینها مجموعه «یحیی آل اسحاق» است و مجموعه شناخت من در مورد جایگاه جمهوری اسلامی ایران در منطقه و جهان میگوید که اولویت اول حوزه اقتصاد است.

مشکل اصلی ما «نظام تدبیر و برنامه ریزی مدیریتی» در بخش اقتصادی است. این دوره جدید ریاست جمهوری را باید با اولویت دادن به مسائل اقتصادی و با پرچمداری بخش اقتصادی جلو ببریم؛ در آن صورت است که می توانیم به حوزه های نظامی و اجتماعی و تعاملات بین المللی بهتر برسیم.

دیدگاه های من اثباتی است نه سلبی و با هیچ کس دعوای شخصی ندارم. به مجردی که متوجه شدم مناظرات وارد بداخلاقی می شود، آن مناظره را قطع می کنم. دعوا با احدالناسی ندارم. اما در خصوص دیدگاه هایم مصر هستم ، کسی بگوید اقتصاد دولتی من با آن مقابله می کنم چرا که با پوست و استخوان با این موضوع مخالف هستم و با آن درگیر می شوم اما درگیری فکری است، نه شخصی.

ما در مباحث یک بحث داریم و یک جدل. بحث یعنی طرفینی که یک جا نشسته اند دنبال حقیقت بدون درگیری باشند ؛ جدل یعنی همدیگر را بکوبیم. جدل حرام است. مسلمان حق ندارد جدل کند مخصوصاً که طرف جدل کل کشور و نظام باشد. این بداخلاقی ها ناشی از جدل هایی است که اتفاق می افتد، خیلی از جدل ها ظرفیت های کشور را کنار زده است و اکنون کشور با یک ظرفیت حداقلی در مدیریت اداره می شود. هیچ جای نگرانی برای مناظره ها نیست. با همه مناظره میکنم، بر اساس این نگاه که مناظره برای پیدا کردن یک راه حل است نه جدل برای حذف فرد دیگر.

 بحث بر سر اختلاف شخصی با افراد نیست. به عنوان نمونه دکتر سبحانی یکی از کاندیداهایی هستند که نقد جدی به سیاست های کلان اقتصاد و عملکرد سه دولت پس از جنگ در آزادسازی اقتصاد دارند. ممکن است شما به جامعه رأی دهندگان بگویید که مثلاً این تفکر اقتصادی یا سیاسی خطرناک است. به این تفکر یا به این شخص که نماینده این تفکر است رأی ندهید؟

من در تبلیغاتم می گویم به این فکر اقتصاد دولتی رأی ندهید این آثارش است. این (تفکر اقتصادی) بینش هر کسی می خواهد باشد. با فکر اقتصاد سرمایه داری و دولتی مخالف هستم من معتقد به اقتصاد دولت، ملت هستم ، دولت و ملت یک سرنوشت مشترک دارند. بعضی از امور مربوط به دولت است، نظارت و کنترل سیاست گذاری وظیفه دولت و وظایف حاکمیتی است دولت حتماً باید در چهار وظیفه سیاست گذاری، نظارت، هدایت و پشتیبانی دخالت کند. بقیه امور باید در دست مدیران باشد. اگر در سیاست گذاری کسی بگوید دولت نباید دخالت کند حتماً اشتباه می کند. در حوزه نظارت و کنترل باید جایی باشد که نظارت کند. غیر از این چهار حوزه دولت حق دخالت در حوزه های دیگررا ندارد.

 شما یکی از وزرای اقتصادی کابینه دوم آقای هاشمی بودید که منتقدان جدی دارد. اساساً می شود گفت بنای اقتصادی سیاسی ما در این دوره گذاشته شد. شما یکی از دست اندر کاران آن سیاست ها هستید. الان هم می خواهید شبیه همان موقع عمل کنید؟

این که دولت آقای هاشمی یک سیاستی داشت وزرا همه آن سیاست ها را اعمال می کردند در این شکی نیست .اما این که بگوییم در تمام سیاستهای پولی، مالی، ارزی جهت گیری اقتصادی را همه به طور یکسان معتقد بودند؛ خیر. درگیری هایی در داخل دولت هم بود. کما اینکه همان زمان این اختلاف ها و تفاوت دیدگاه ها منجر به سه بار استعفای من شد.

چالش اصلی سیاست های اقتصادی هاشمی که منجر به ایجاد شکاف در جامعه شد این بود که ما در اقتصاد دو شاخه داریم، یک شاخه هزینه، یک شاخه درآمد و دولت آن موقع به دنبال اضافه کردن شاخه درآمد بود.هرآنچه باعث شاخه درآمد می شد در اولویت قرارداشت؛ بنابراین به شاخه هزینه عدالت عمومی و شغل کمتر توجه شد و بیشتر توجه بر افزایش تولید بود .

این نوع اقتصاد نتیجه اش اختلاف طبقاتی بود. یعنی پولی که ریخته شد برای شاخه درآمد رفت دست یک گروه . در این فضا به طبقات مردمی کمتر توجه شد.

با توجه به شکاف محدودی که در جامعه ایجاد شد که دولت بعدی با توجه به این شکاف های ایجاد شده، درست 180 درجه مقابل به این نوع سیاست، اقتصاد توزیعی را انتخاب کرد. یعنی دهک های پایین تا متوسط را مد نظر قرار داد و تمام هدفش این بود که درامد ها و فرصت ها را عادلانه تقسیم کند؛ که این سیاست اقتصاد توزیعی در جای خودش از لحاظ مسایل اجتماعی کار درستی است. ولیکن نتیجه اش این شد که بخش تولید پایین آمد.دولت با هدفمند کردن یارانه و یا افزایش حقوق ها پول را در بین مردم پمپاژ کرد که نهایتا تولید کم شد، تورم سخت بالا رفت و دچار رکود شدیم و این تورم همه پول های داده شده را خورد. یعنی الان این چهل هزار تومانی را که بابت یارانه می دهند، تقریبا تورم همه آن را می خورد. لذا مجبور شدند که جبرانی دهند واین گونه اقدامات مانند آب شوری است که هرچه بیشتر بخوریم، تشنه تر می شویم؛ بنابراین نه سیاست احمدی نژاد و نه سیاست های اقتصادی هاشمی کامل نیست.

دولت بعدی باید با مردم راست و دقیق حرف بزند و راه کار بدهد. با گمان و نظر و اقتصاد را روزمره کردن جواب نمی دهد. اقتصاد اصول دارد .

 شما مخالف سیاست خارجی دولت فعلی هستید؟

نه مخالف نیستم. من می گویم ما می توانیم علیرغم همه تلاش ها زمینه فضای تعاملی را به جای فضای تعارضی فراهم کنیم. امروز فضای کشور از یک فضای بداخلاقی و تعارضی که همه با هم درگیر هستند، رنج می برد. آحاد مردم خصوصاً نظام خانواده دچار این فضای بداخلاقی ها شده است. حتی در روابط بین المللی نیز این راه شاهدیم. ما واقعاً باید با حفظ منافع و با توجه به ارزش ها، حفظ همدلی و اخلاق در فضای تعاملی به جای تعارضی توجه کنیم.

 شعار انتخاباتی شما چیست؟

شعار من «اخلاق، اقتصاد و مردم» است. اخلاق در گام اول است؛ چراکه تا اخلاق در حوزه های مختلف نباشد همین ناهنجاری ها را شاهد هستیم که مقدار زیادی از آن به خاطر اخلاق است. مشخصه اصلی دین ما نیز اخلاق است. این فضای آشفتگی و درگیری فضای مناسبی برای هیچ طرح و برنامه ای نیست.افسردگی از بلاهای عمده فضای اقتصادی امروز ماست. در فضای اقتصادی که نشاط و امید نباشد سرمایه گذاری صورت نمی گیرد. کسی که این فضای آشفته را ببند اصلاً تمایلی به سرمایه گذاری ندارد در این فضا همه با هم درگیرند و هیچ کس به تعهداتش عمل نمیکند. لذا دولت آینده باید توجه به اخلاق را در صدر برنامه هایش داشته باشد.

اگر به وضعیت گرفتاری مردم رسیدگی نکنیم عن قریب است که مسائل اجتماعی و اقتصادی با هم درگیر شود و این نگرانی عمده ای برای دولت آینده است و نباید اجازه داد مسائل اقتصادی درگیر مسائل اجتماعی شود. در حوزه آموزش، معیشت، اشتغال، سلامت و مسائل روزمره دولت باید به فکر راه حل باشد. اگر اخلاق و همدلی در سایه اصول علمی باشد و مردم را محور اصلی قرار دهیم می شود حماسه سیاسی و اقتصادی.

https://shoma-weekly.ir/QMzMeK