جامعه

بی‌ خودی با خدا کشتی نگیر...!

ما در دنیا و آخرت ‌مهمان خدا هستیم. آداب ‌مهمانی را باید رعایت کرد. باید در بدو ورود صاحبخانه را ملاقات کرد، بعد هرجا که گفت بنشین نشست و هرچه پذیرایی کرد بهره برد و به صاحبخانه فرمان نداد و جز آنچه آماده کرده نخواست و دل به وسایل و منزل صاحبخانه نیست و آرزوی مالکیت آنها را نکرد.
حاج اسماعیل دولابی- هر وقت کسی شما را اذیت کرد و یا از کسی ناراحت شدید، نمیخواهد به کسی بگویید بلکه استغفار کنید، هم برای خودتان هم برای کسی که شما را اذیت کرده است. بگو بیچاره کار بدی کرده است اگر فهم داشت نمیکرد. وقتی استغفار میکنی خداوند دوست دارد و خیلی تلافی میکند. اگر قلبت حاضر نیست استغفار کند با زبان استغفار کن آن وقت یکدفعه دلت نرم میشود. اگر دو سه مرتبه این کار را کردی دیگر غم نمیتواند شما را بگیرد چون راهش را بلد هستی. استغفار امانگاه انسان است. یعنی پناهگاه، وقتی گفتی استغفرالله در پناه خدا هستی.

در آغوش خداوند!

وقتی کسی را همه طرد کردند، آن وقت خدا او را پناه میدهد و میگوید خودم تو را میخواهم. کُلُّ ذَنبِکَ مَغفُورٌ سِوَی الاِعراضِ عَنِّی اُدنُ مِنِّی، اُدنُ مِنّی، اُدنُ مِنّی

همه گناهانت جز روگرداندن از من بخشیده شده است؛ به من نزدیک شو، به من نزدیک شو، به من نزدیک شو.

آن قدر حق تعالی با ما مدارا کرد که «حَتّی کَاَنّی لا ذَنبَ لی». گویا ما اصلا گناهی انجام ندادهایم. بلکه بالاتر، آن قدر به ما لطف و محببّت فرمود که گویا ما به او لطف و منّت داریم. «کَاَنَّ لیَ التَّطَوُّلَ عَلَیکَ» و آن قدر مدارا کرد که گویا ما امیریم و او مأمور، ما دستور میدهیم و او اجرا میکند؛ «اُدعُونی اَستَجِب لَکُم».

بی خودی با خدا کشتی نگیر...!

یک سال تمام مزارع را ملخ خورد و برای اینکه نکنه با دیدن صحنه از مقدرات الهی مکدر شوم، حتی به سر مزرعهام هم نرفتم. یکی از پیرمردهای ده به من گفت: وقتی هم که کارها خراب شده، باز هم فکرش را نکن و بگیر بخواب. دیدم راست می‌‌گوید و با مزاج من هم سازگار است. وقتی هم که خراب شده، ظاهرش خراب شده، باطنش درست است. این ملخ‌‌هایی که خورده‌‌اند، جنود الهی و لشکریان خدا بوده‌‌اند. به امر الهی مزارع را خورده‌‌اند. خدا هم آنچه اراده کرده جز خیر نیست؛ منتهی صورت ظاهرش با خواسته‌‌ها و تشخیصهای ما تعارض دارد، خیر نمی‌‌دانیم. وقتی صورت ظاهر کارها خراب شد باز هم فکرش را نکن و برو بگیر بخواب. اگر فکرش را بکنی، غصه بخوری، تقلا کنی تو که زورت نمی‌‌رسد، ملخ‌‌ها آمدند خوردند و تمام شد.

چی چی حالا می‌‌خواهی غصه بخوری؟ اگر اعتماد و حسن ظن به مقدرات الهی را نداری، لااقل بفهم که غصّهخوردن فایده ندارد. رفیق من که افتاد مُرد، هزاری هم من بالای جنازه‌‌اش گریبان چاک دهم، زنده نمی‌‌شود. ثروت من آتش گرفت و سوخت، آنقدر معرفت ندارم که بگویم: خدا این کار را کرد و خیر من در این بود. چه خوب شد که ثروت من سوخت و از بین رفت. هنوز به این معرفت نرسیده‌‌ام، اقلش این است که بفهمم اگر بنشینم و زانوی غم بغل بگیرم و غصه بخورم، چیزی حل نمی‌‌شود. ثروت سوخته من دوباره درست نمی‌‌شود. بیخودی چرا غصّه بخورم؟ برو بگیر بخواب. بی‌‌خودی انسان با خدا کشتی نگیرد و تسلیم مقدرات الهی باشد.

آداب مهمانی

در دنیا اگر خودت را مهمان حساب کنی و حق تعالی را میزبان، همه غصهها میرود. چون هزار غصه به دل میزبان است که دل مهمان از یکی از آنها خبر ندارد.

هزار غم به دل صاحبخانه است که یکی به دل مهمان راه ندارد. در زندگی خودت را مهمان خدا بدان تا راحت شوی. اگــــــر در مهمانی یک شب بلایی به تو رسید شلوغ نکن و آبـــروی صاحبخـــانه را حفظ کن.

ما در دنیا و آخرت مهمان خدا هستیم. آداب مهمانی را باید رعایت کرد. باید در بدو ورود صاحبخانه را ملاقات کرد، بعد هرجا که گفت بنشین نشست و هرچه پذیرایی کرد بهره برد و به صاحبخانه فرمان نداد و جز آنچه آماده کرده نخواست و دل به وسایل و منزل صاحبخانه نیست و آرزوی مالکیت آنها را نکرد.

مهمان تا صاحبخانه را ملاقات نکرده و ندیده است فکر میکند اصلا مهمان نیست و به دزدی آمده است؛ لذا تا صاحبخانه را نشناخته است باید خیلی احتیاط کند. اما وقتی که صاحبخانه را شناخت و دید، دیگر هرچه خواست میخورد. تنها وظیفه مهمان این است که هرچه صاحبخانه گفت بکند و هرچه هم به او داد بگیرد و نگوید کم است یا چیز دیگری میخواهم.

اکرموا الضیف ولو کان کافرا: به مهمان حتّی اگر کافر باشد کرم نمایید و او را اکرام کنید. اگر خود را مهمان خدا دیدی، هرچه باشی، خدای کریم حتما تو را کریمانه دست گیری و اکرام مینماید. وقتی مهمان میشویم خوبست تمام عیار مهمان شویم.

برگرفته از کتاب طوبی محبت

https://shoma-weekly.ir/zZXgEA