جامعه

بی توجهی اصلاح طلبان به دشمنی آمریکا با مردم ایران

امروز اکثر رسانه های اصلاح طلب تیتر یک خود را به سفر رئیسی به نیویورک اختصاص داده و با توجه به حضور باقری در این سفر خواستار مذاکره مستقیم ابران و آمریکا شدند:

آرمان ملی یا تیتیر یک قرار دادن سفر رئیسی به نیویورک نوشت: "با توجه به اینکه دکتر علی باقری، مذاکره‌کننده ارشد هسته‌ای ایران قرار است همراه رئیس‌جمهور باشد، فرصت خوبی برای تروئیکای اروپا/ اتحادیه اروپا خواهد بود تا آمریکا را ترغیب کنند تا به‌گونه‌ای هدفمند، معدود مسائل باقی‌مانده را حل‌وفصل کند.”

روزنامه شرق هم عکس یک امروز خود را به رئیسی و سفرش به نیویورک اختصاص داد و در یادداشتی با تیتر «فرصت یا چالش؟» نوشت:اولین سفر و تجربه حضور سید ابراهیم رئیسی به نیویورک و مقر سازمان ملل در حالی انجام می‌شود که برخی آن را یک فرصت بسیار مناسب برای تقویت دیپلماسی دولت سیزدهم تلقی می‌کنند. در کنارش این زمینه هم فراهم است تا در حاشیه اجلاس سالانه سازمان ملل با سران کشورهای دنیا ملاقات و رایزنی‌هایی در جهت گسترش و تعمیق روابط با این کشورها داشته باشد. لذا انجام این دیدارها نیز به تقویت دیپلماسی تهران کمک می‌کند. در مقابل برخی هم اعتقاددارند که سفر رئیسی به نیویورک و حضورش در مقر سازمان ملل با در نظر گرفتن برخی جنجال‌های سیاسی و رسانه‌ای می‌تواند به محملی برای هجمه علیه تهران بدل شود، به‌خصوص آنکه هم‌زمانی این سفر با مرگ مهسا امینی می‌تواند چالش‌های حقوق بشری را هم به حواشی حضور رئیسی در نیویورک بیفزاید. در کنار آن تجربه نه‌چندان خوشایند حضور کسانی چون محمود احمدی‌نژاد و رفتار مقامات و سران کشورها در ترک جلسه سخنرانی رئیس‌جمهور اسبق هم می‌تواند اعتبار دیپلماتیک جمهوری اسلامی را به‌شدت تحت‌الشعاع قرار دهد.

در حالی اصلاح طلبان خواهان مذاکره مستقیم ایران و آمریکا شده اند که در زمان مذاکرات برجام می گفتند اروپا کاره ای نیست و آمریکا کدخداست؛ بعد از بدعهدی و خروج آمریکا گفتند امریکا کاره ای نبود و با اروپا ادامه می دهیم و حال مجددا خواستار مذاکره مستقیم با آمریکا شده اند. گویا اصلاح طلبان نتیجه ی 8 سال مذاکرات مستقیم در دولت مورد حمایت خود را با آمریکا از یاد برده اند و به خاطر نمی آوررند که در 8 سال دولت روحانی،رؤسای جمهور دو کشور تلفنی حرف زدند و وزرای خارجه به درجه ای از صمیمیت و نزدیکی رسیدند که به دفعات با یکدیگر ملاقات کرده و به پیاده روی رفتند، اما سرانجام توافقی بدون تضمین عاید آنان شد که نتیجه ی آن افزایش دلار از ۳ هزارتومان پیش از برجام به دلار ۳۲ هزارتومانی در پسابرجام بود،

توافقی که به اعتراف خود مقامات دولت قبل (ظریف، عراقچی، سیف و...) نتیجه‌ای جز «تقریباً هیچ»، «سندی توخالی» و «نزدیک به صفر» در‌بر نداشت.

آقای روحانی با اذعان به خسارت‌بار بودن برجام، مذاکره مجدد با آمریکا را «دیوانگی» نامید. ظریف نیز پیش از این صراحتا گفت «توافق با آمریکا به اندازه جوهر روی کاغذ هم ارزش ندارد

تخت روانچی، نماینده ایران در سازمان ملل در هفته های پایانی دولت روحانی در مورد ثمرات برجام برای کشور گفت :"کشوری که هزینه هنگفتی برای برجام پرداخت، ایران بود...ما این اقدامات را در حالی انجام دادیم که نه در آن زمان و نه الان، از منافع مورد انتظار از برجام بهره ای نبرده ایم"

عراقچی نیز پیش از آن گفته بود "نتیجه برجام، تحریم های بیشتر بود" وی در ادامه تصریح کرد «درسی که از برجام گرفتیم این بود که مقاومت بهتر از رویکرد فعلی دولت در سیاست خارجی جواب می دهد» و...

با این حال بعضی از اصلاح طلبان اصرار دارند که در صورت مذاکره مستقیم با آمریکا مشکلات کشور حل خواهد شد، ما اگر به عملکرد آمریکا (نه خیانت‌ها و خباثت‌های آنان در چهل و ‌اندی سال گذشته) بلکه به عملکرد او در زمان معاهده ی برجام(و در زمانی که به صورت مستقیم دولت مطبوع اصلاح طلبان با آمریکا در حال مذاکره بود) نگاهی بی اندازیم می بینیم که این کشور با تشدید تحریم‌ها و تهدیدات، دزدی دریایی، تحریک اسرائیل به خرابکاری ، ترور و... با جمهوری اسلامی ایران برخورد کرده است و این اعمال به خوبی نشان از عمق اختلافات ایران و آمریکا دارد که با مذاکره چنددقیقه‌ای هرگز قابل حل نیست!

مذاکرات مستقیم با آمریکا یکبار امتحان خود را پس داده و نشان داده تکیه بر چنین راه و روش‌هایی برای حل مشکلات اقتصادی اشتباه است و نه تنها گره‌ای از مشکلات کشور و مردم باز نمی‌کند، بلکه بر آنها نیز می‌افزاید. میزان تحریم‌هایی که امروز کشور با آن مواجه است با تحریم‌های پیش از عقد برجام در سال 2015 موید این نکته است.

اما مدعیان اصلاحات همچنان تلاش دارند با دادن آدرس غلط، راه به نتیجه رسیدن برجام و ایجاد گشایش در اقتصاد و پیشرفت را مذاکرات مستقیم با آمریکا جا بزنند.

آن هم در شرایطی که مردم با مقاومت خود سیاست فشار حداکثری آمریکا را شکست داده و ایستادگی در برابر تحریم‌ها در حال ثمر دادن است.تجریبات 8 ساله ی ما در برجام از نحوه عملکرد طرف غربی به ویژه آمریکا، اتخاذ رویکرد واقع‌گرایانه و اخذ تضمین‌های مؤثر را برای ادامه پیدا کردن مذاکرات و احیای دوباره برجام امری ضروری می داند؛ اما متاسفانه طیفی از اصلاح‌طلبان چون در کارنامه ی خود چیزی جز ارائه ی برجام ندارند سعی می کنند که با تخریب تیم مذاکره کننده دولت و ارائه تحلیل‌های غلط و تخدیر افکار عمومی، سرمایه اجتماعی از دست رفته خود را برای انتخابات پیش رو بازیابند.

**********

روزنامه شرق در سرمقاله خود نوشت:" زمان ازسرگیری مذاکرات در‌آوریل 2021، توافق هسته‌ای دائما بازیچه شرایط بوده و به دلایل مختلفی از قبیل انتخابات ریاست‌‌جمهوری ایران، موازنه قوا میان ایران و ایالات متحده، درخواست‌های گاه نامتناسب تهران و تعلل غربی‌ها و حتی ایرانی‌ها درمورد بقای توافقی که هنوز برخی در سودمندی آن تردید دارند، به تعویق افتاده است. با این حال، این امر از چندین جنبه مهم است. سوای آرامشی که بازگشت ایران به صحنه اقتصاد بین‌المللی به ارمغان می‌آورد، تهران راه‌‌حلی غیرقابل چشم‌پوشی برای حل بحران انرژی اروپا ناشی از جنگ روسیه با اوکراین و تقابل با مسکو است. این واقعیت که انتخابات آمریکا و اسرائیل در حال تبدیل‌شدن به نشانگر زمانی جدید برای مذاکرات هسته‌ای ایران است، خبر خوبی به حساب نمی‌آید. در واقع، جبهه ضدایرانی می‌تواند با شکست دموکرات‌ها در انتخابات میان‌دوره‌ای آمریکا و پیروزی احتمالی ملی‌گرایان افراطی در اسرائیل تقویت شود و در نتیجه احتمال دارد بقای توافق به خطر بیفتد"

اگرچه بسیاری از کارشناسان سیاسی، آمریکا را مقصر اصلی در به وجود آمدن وضع فعلی و ایجاد وقفه و بن‌بست در مذاکرات هسته‌ای می دانند اما برخی از عناصر مدعی اصلاح طلبی تمایل دارند شیپور را از سر گشاد آن بنوازند و ادعا کنند که مقصر اصلی وقفه در برجام تیم مذاکره کننده دولت رئیسی است.

در طول مذاکرات ، طرف غربی به‌صورت مکرر با بهره‌گیری از ابزارهای فرا مذاکراتی و فشارهای سنگین رسانه‌ای که صحنه‌گردان اصلی آن صهیونیست‌ها بودند، تلاش کرده ایستادگی ایران بر مواضع منطقی و اصولی خود را مانع‌تراشی برای دستیابی به توافق معرفی و اینگونه القا کند که این تهران بوده که اساساً به‌ دنبال حصول توافق نبوده است، در این میان متاسفانه رسانه های اصلاح طلب نیز با آنها هم صدا شده و در راستای تحقق منافع سیاسی خود، منافع ملی کشور را قربانی می کنند، اصلاح طلبان در حالی درخواست تضمین ایران از کشورهای بدعهد غربی را درخواست نامتناسب ایران عنوان می کنند که در 8 سال گذشته و مذاکرات بدون تضمین در برجام باعث دو برابر تحریم شدن تحریم ها (۱۷۰۰ فقره تحریم) و تورم ۶۰ درصدی در کشور شد این در حالی بود که مذاکرات برجامی قرار بود تحریم ها را به یکباره از میان بردارد.

وانگهی اصلاح طلبان در حالی از تفاوت دموکرات ها با جمهوری خواه ها سخن می گویند و عمدتا علت اصلی شکست مذاکرات برجام در 8 سال گذشته را به به رئیس‌جمهور سابق آمریکا یعنی ‌ترامپ نسبت می دهند که دولت ایران در زمانی با آمریکا توافق کرد که اوباما رئیس جمهور آمریکا بود او در اولین روز اجرای توافق، با نقض فاحش تعهدات خود، تحریم‌های جدیدی علیه ایران وضع کرد و دولت ترامپ تنها راه او را ادامه داد، اینگونه استدلال اصلاح طلبان مبنی بر تفاوت میان دموکرات ها و جمهوری خواهان چیزی جز تطهیر آمریکا نیست. چرا که اگر به واقع سیاست حزب جمهوریخواه با دموکرات متفاوت بود ، جو بایدن همان سیاست های ‌ترامپ را ادامه نمی داد. این در حالی است که بایدن درباره ایران، برجام و تحریم‌ها همان سیاست ‌ترامپ را دنبال کرد و خواسته‌های ترامپ را به صورت مجدد اما با ظاهری متفاوت مطرح کرد چرا که جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها، در هر مسئله‌ای با یکدیگر اختلاف داشته باشند، در دشمنی و خباثت با مردم ایران هیچ اختلافی با هم ندارند.

ساختار حاکمیتی آمریکا- جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها- نقشه مشترکی را علیه ایران دنبال می‌کنند. هدف اصلی، خالی کردن دست ایران از مولفه‌های قدرت‌ساز است. برای همین «جان کری» وزیر خارجه دولت اوباما- دی‌ماه ۹۵- در یادداشتی که به مناسبت نزدیک شدن به روزهای پایانی حضور در کابینه آمریکا نوشته بود، تاکید کرد: "مذاکرات با تهران برای عقب نشاندن ایران از توان هسته‌ای، به نتیجه رسید و حالا دولت بعدی آمریکا باید ضمن ادامه اعمال فشار بر ایرانی‌ها، برای عقب نشاندن برنامه موشکی ایران تلاش کند"

متاسفانه با توجه به همصدایی آشکار دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان در دشمنی با مردم ایران، برخی از اصلاح طلبان مدعی می شوند که سیاست این دوجناح در برخورد با ایران متفاوت است.

https://shoma-weekly.ir/m6r7rb