جامعه

برندهایی که شکاف‌ها را عمیق‌تر می‌کند

برندگرایی و علاقه ویژه به استفاده گسترده از برند‌ها این روز‌ها به یکی از مهم‌ترین نمادهای مصرف گرایی و ماتریالیسم اجتماعی تبدیل شده است. آن چنان که بخش قابل توجهی از جوانان ایرانی این روز‌ها به شدت به استفاده از بهترین و برجسته‌ترین برند‌ها علاقه ویژه پیدا کرده وبرای استفاده و مالکیت این برند‌ها به هر مسئله‌ای چنگ می‌زنند. در بسیاری اوقات آن‌ها والدین خود را علی رغم مشکلات مالی تحت فشار قرار می‌دهند و این در حالی است که نمونه‌های مشابه آن کالا با قیمت ارزان‌تر نیاز آن‌ها را برطرف می‌کند.
رضا فرخی- این روزها موج مادی گرایی آن چنان جامعه ایرانی را فراگرفته که شاید کمتر کارشناسی بتواند دراین مسئله تردید داشته باشد. از ازدواج گرفته تا کوچکترین روابط اجتماعی،

رفت وآمدهای خانوادگی، نگاه به شخصیت دیگران، تعاملات درون جمعی و بسیاری دیگر درگیر این بحران شوم اخلاقی-اجتماعی شدهاند. بحرانی که چندین سال پیش نشانههای ظهورش هویدا بود اما با بیتوجهی به تدریج به یک مسئله فراگیر تبدیل شد. مسئله فراگیری که این روزها نه تنها برای بعضیها منفی نیست بلکه به معیاری برای سنجش برخی چیزها هم مبدل شده است.

برندگرایی، فکرها را تسخیر میکند!

در این میان به نظر میرسد که برندگرایی و علاقه ویژه به استفاده گسترده از برندها این روزها به یکی از مهمترین نمادهای مصرف گرایی و ماتریالیسم اجتماعی تبدیل شده است. آن چنان که بخش قابل توجهی از جوانان ایرانی این روزها به شدت به استفاده از بهترین و برجستهترین برندها علاقه ویژه پیدا کرده وبرای استفاده و مالکیت این برندها به هر مسئلهای چنگ میزنند. در بسیاری اوقات آنها والدین خود را علی رغم مشکلات مالی تحت فشار قرار میدهند و این در حالی است که نمونههای مشابه آن کالا با قیمت ارزانتر نیاز آنها را برطرف میکند.

پرویز فراهانی، استاد دانشگاه وجامعهشناس درباره این وضعیت در بین جوانان ایرانی خاطرنشان میکند: اولین اتفاقی که در ادامه این راه میافتد این است که روح ونگاه جوانان به مسائل پیرامونی به شدت سطحی نگر میشود! به شکلی که ملاکهای اولیه دختران و پسران جامعه برای انتخاب در هر زمینهای به شدت به بیارزشترین مسائل تقلیل مییابد. به این صورت که کلیت جامعه برای تعریف شخصیت اعضا به شدت به سطح ملاکهای مادی تقلیل پیدا میکنند. درواقع در یک جامعه برند زده میزان متشخص بودن انسانها را برندها میسازند و جامعه ایرانی هم با وضعیت فعلی به این سمت گام برمی دارد.

بدها با برند گران خوب میشوند

این استاد دانشگاه در ادامه به «شما» میگوید: برند زدگی در جامعه ایران نوع جدیدی از مصرف گرایی مطلق است. به این شکل که در جامعه کسانی ارزش مییابند که کالای خارجی بیشتر مصرف کنند. این یک پدیده نامیمون اجتماعی محسوب میشود که باید از چند سال قبل برای جلوگیری از آن برنامه ریزی میشد. امروز در جامعه شاهد این مسئله هستیم که پسران ودختران ایرانی برای انتخاب همسر خود کاملا به این مسئله توجه دارند. بسیاری در جامعه به افراد برند باز با نگاهی مثبتتر مینگرند. این یعنی اینکه حتی یک مجرم و تبهکار به دلیل برخورداری مالی میتواند با استفاده ازاین برندها چهره مثبتی از خود به نمایش گذاشته ودیگران را جلب کند.

شکاف طبقاتی با برندها جیغ میزند

صحبتهای این استاد دانشگاه در حالی است که این روزها تب استفاده از گوشی اپل وساعتهایی با مارک سوآچ و عطر دیزل به شدت در جامعه افزایش یافته، انواع و اقسام گجتهای مارک دار به طور قابل توجهی توسط قشر قابل توجهی از جامعه بدون نیاز به مصرف آن خریداری میشود و در ‌‌نهایت افراد عطش جدی در استفاده از تازهترین وگرانترین مارکهای خارجی پیدا کردهاند. در همین باره پرویز فراهانی، کارشناس اجتماعی با اشاره به افزایش نمود شکاف طبقاتی دراثر برندزدگی در جامعه ایران عنوان میکند: برندها شکاف طبقاتی را به صورت عریانی به نمایش میگذارند. هنگامی که بخشی از جامعه دائما از برندهای تازه استفاده میکند و به نوعی این مسئله به یک تب در جامعه تبدیل میشود بخش دیگر جامعه احساس عقب ماندگی میکند. این مسئله قطعا به جرائم اجتماعی دامن خواهد زد. چرا که بخشی که احساس عقب ماندگی کرده، دائما به این فکر میکند که به هر صورت ممکن پولی تهیه کرده وبرخی از این برندها را تهیه کند. این مسئله یعنی افزایش چشمگیر بزههای خرد مالی مانند سرقت، زورگیری،
جیب بری در میان نسل جوان! نسل جوانی که با دیدن این تب فراگیر گمان می
کند که میتواند با داشتن چند برند جایگاه وشخصیت اجتماعی خود را یک شبه بالا بکشد. در این میان تردیدی وجود ندارد که برند زدگی و مصرف قابل توجه برند در جامعه ایرانی یعنی استفاده فوق العاده از کالاهای غربی وفراموشی کالای ایرانی واین مسئله تبعات خاص خود را در ابعاد مختلف دارد.

برندهای غربی همراه با سبک استفاده غربی

حسن عسگری، کارشناس رفتارشناسی دراین باره به «شما» میگوید: استفاده چشمگیر از برندها جدا از اینکه تولید داخلی را زمین گیر میکند، سبب تبلیغ بیشتر این کالاها در جامعه ایرانی میشود. تبلیغ کالاها هم در ‌‌نهایت به نوعی سبب ترویج یک نوع فرهنگ مبتنی بر لیبرالیسم در جامعه میشود که کاملا با زیرساختهای اجتماعی ایران در تناقض است. عطش فعلی برای مصرف برندها و تغییر سالانه مدلهای جدید و هزینههای فوق العاده خانوادهها در این راه به این معنی است که رفتارها در حال تغییرات جدی هستند. وقتی جامعهای به شکل وحشتناکی از کالاهای چند کشور مشخص استفاده میکند به تدریج به طورناپخته روی به تقلید از فرهنگ آنها هم خواهد رفت. چرا که با مصرف بالای کالاهای این کشورها به نوعی شیفتگی دچار شده است.

از هدر دادن پول تا رنگ باختن تعقل

شاهد تغییرات سبک رفتاری را میتوان این روزها در سبک زندگی بسیاری از جوانان مشاهده کرد. حسن عسگری، رفتارشناس حوزه جوانان درباره ارتباط جدی میان برندبازی و برند زدگی با تغییر سبک به چند مسئله مشخص اشاره کرده و خاطرنشان میسازد: چند تاثیر دراین باره در مدت زمان نه چندان بلندی در رفتار جوانان ایجاد میشود؛ ۱-به دلیل درگیری ذهنی وحشتناک جوان ایرانی با این برندها و دغدغه سازی کاذب وقت او به شکل عجیبی به هدر خواهد رفت۲ - برخی از این کالاها به نوعی همراه با واردات فرهنگ مصرف خود را هم به شکلی به کشوروارد میکنند. ۳-مصرف گرایی رفتارها در جامعه را به شدت سطحی میکند. به طور کلی مصرف گرایی زیاد در ‌‌نهایت به نیهیلیسم رفتاری خواهد انجامید. حتی ممکن است دراین موارد افراد قصد و پول خرید برند را ندارند، اما برای تماشای آنها ساعتها در طول هفته را در پاساژها و مکانهای خرید میگذرانند. حسن عسگری در ادامه میافزاید: یکی از بدترین واکنشهای رفتاری یک جامعه به مادی گرایی و ترویج آن مسئله برندگرایی است. به این شکل که افراد جامعه برای ارتباط با یکدیگر دائما زندگی خصوصی خود و فرد دیگر را دائما برانداز میکنند تا ببینند او چقدر از این برندها استفاده میکند. آنگاه درباره شخصیت و جایگاه طرف قضاوت کرده و تصمیم میگیرند که آیا با وی ارتباط داشته باشند یا خیر! این مسئله جامعه را از هم دور میکند و شکافهای بیپایان در جامعه به وجود آورده و حتی سبب افزایش شدید عقدههای اجتماعی میشود. افزاد دائما از خود سوال میکنند که چرا فلان شخص باید از چندین برند استفاده میکند و من حتی یکی از آنها را نداشته باشم تا بتوانم دیگران را به سوی خود جذب کنم. در این صورت میتوان رفتار این بخش از جامعه را به سمت خشونت گرایی اجتماعی و نوعی انتقام توصیف کرد.

https://shoma-weekly.ir/pKVRkX