ویژه

باید فضاهای تربیتی کشور را اصلاح کرد

اگر ما روحانیون و حوزه‌های علمیه موفق شویم به سمت تدوین کتب تربیت اسلامی و نظریه‌های تربیت اسلامی برویم و بر اساس آن تعلیم را آغاز کنیم،گام‌های بسیار مؤثر و محکمی در این عرصه خواهیم برداشت. باید در کنار آموزش، پرورش هم باشد، یعنی تعلیم و تربیت در کنار هم، هم علم‌آموزی و هم تربیت بر اساس آموزه‌های اسلامی.
17 دی ماه سالگرد فرمان کشف حجاب توسط رضاخان است. موضوع گفت وگوی ما با حجت الاسلام و المسلمین محمد حسن ذاکری در مورد اوضاع فعلی حجاب در جامعه و قانون عفاف و حجابی است که تصویب شده و فعلاً اجرا نمی‌شود. این عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی و مدرس حوزه معتقد است علاوه بر کاستی های موجود باید رویشهای این عرصه را هم دید.

آیا تأثیرات فرمان کشف حجاب رضاخان تاکنون را ادامه‌دار می‌دانید یا اینکه وضعیت حجاب موجود را باید به گونه دیگری بررسی کرد؟

۱۷ دی ماه سال ۱۳۱۴ رضاخان رسماً کشف حجاب را متأثر از سفری که به ترکیه داشت و طی ملاقات با آتاتورک و دیدن وضعیت آن کشور اعلام کرد. او پیشرفت را در کشف حجاب دختران و زنان ایرانی می‌دانست، اما در ورای این اندیشه گرفتن هویت اسلامی و دینی جامعه اسلامی نهفته بود.چه کسانی که این اندیشه را رواج دادند، چه خود رضاخان مانع اصلی در پیشبرد اهدافش را دین می‌دیدند و به این سمت رفتند که مظاهر دینی را که از جمله آن‌ها حجاب زنان اسلامی است از بین ببرند. در آن دوره در حجاب مخصوص زنان ایرانی علاوه بر چادر و پوششی که به عنوان بالاسری آن‌ها بود، برقع هم استفاده می‌کردند، یعنی حجابی که حتی روی صورت زنان ایرانی را می‌پوشاند. این حجاب خاص مظهر دینداری زنان متدین ایرانی بود.

رضاخان با هدف اینکه جامعه را از هویت دینی و اسلامی خودش جدا و مقاصدی را دنبال کند که اربابان او در این کشور اسلامی پی می‌گرفتند، فرمان کشف حجاب را صادر کرد. طبیعی است شاید در ظاهر و برخی مکان‌ها، از جمله جشن فارغ‌التحصیلی که رضاخان در آن شرکت کرد و فرمان کشف حجاب را داد و مجبور کرد دختران ما بدون حجاب به مدرسه بروند و زنانمان بی‌حجاب در مکان‌های عمومی بیایند و مواردی که در آن زمان دنبال می‌شد، اما نهایتاً معلوم شد جامعه اسلامی تحمل این نوع برخورد‌ها را ندارد. اسلام به‌قدری در عمق جان زنان مسلمان ما نفوذ کرده بود که حتی برخی از زن‌ها سال‌ها از منزل بیرون نیامدند و در خانه ماندند که مجبور نباشند به این ذلت تن بدهند.

آیا برخی بی‌حجابی‌های کنونی را متأثر از آن قانون نمی‌دانید؟

عرض می‌کنم. نهایتاً دیدیم این عملیات موفق نبود و بعد‌ها مشاهده کردیم این قانون عملاً لغو می‌شود و با مقاومتی که مردم مسلمان ایران می‌کنند، به جایی نمی‌رسد.

اما اینکه وضعیت کنونی ما چگونه است؟ در اثر تبادلات فرهنگی جوامع مختلف فرهنگی، از جمله فرهنگ غرب، تأثیر ارتباطات، رسانه‌ها و ماهواره‌ها که بر فضای تربیتی جامعه ما مؤثر بوده است، محیطی که جوانان ما در آن رشد می‌کنند، متأثر از این نوع فرهنگ است، شاهد برخی از ناهنجاری‌ها نظیر بدحجابی‌ها در سطح کشور هستیم.

اینکه بگوییم صرفا متأثر از نقشه‌های دوره رضاخان باشد، درست نیست، تأثیر گرفته از اندیشه‌ای است که در پی ترویج فرهنگ ابتذال در جوامع اسلامی است.

تأکیدی که مقام معظم رهبری داشتند مبنی بر تهاجم، هجمه، شبیخون و قتل عام فرهنگی... یعنی جامعه ما تأثیرپذیری زیادی از فرهنگ غرب دارد؟ هم قبل از انقلاب و هم الان؟

تأثیرپذیری زیاد در ظواهر است و تأثیر خودش را می‌گذارد. طبیعی است هجمه فرهنگی غرب به جوامع مختلف، از جمله جامعه ایران اثرگذار است. معنا و مفهوم تعبیر قتل عام فرهنگی که مقام معظم رهبری بیان کردند، اثر این تهاجم است و در فرهنگ جامعه ما مؤثر بوده است، اما روش‌های مقابله با این هجمه را آغاز کرده‌ایم. این‌گونه نبود که جامعه اسلامی در برابر این تهاجم‌ها دست و پا بسته باشد و طبیعی است در این جنگ تلفاتی هم داده‌ایم، اما سنگرهای مختلفی را هم فتح کرده‌، تحریم‌های مختلف، بازپس‌گیری و پیشرفت‌های فرهنگی متعددی را هم در این عرصه داشته‌ایم. همان‌طور که دچار ریزش شدیم، رویش‌های مختلفی را هم داشته‌ایم.

الان گرایش به حجاب در بین دختران مسلمان و متدین ایران اسلامی در حد مطلوبی است، هر چند ناهنجاری‌های مختلفی را در این عرصه می‌بینیم. این امر ریشه در کوتاهی‌های تربیتی ما بر اساس مبانی تربیتی اسلامی دارد. نوعی وادادگی در عرصه تربیت احساس می‌کنیم که در کنار هجمه فرهنگی غرب و نفوذی که در اثر پیشرفت تکنولوژی و دسترسی به منابع مختلف اطلاعاتی، رسانه‌ای و شبکه‌های ماهواره‌ای که قابل دسترسی برای آحاد و سنین مختلف جامعه ما هستند به وجود آمده است و شاهد بدحجابی‌هایی در سطح کشور هستیم. این وادادگی تربیتی در آموزش و پرورش، دانشگاه‌ها و خانواده‌هایمان وجود دارد و باعث شده با روش تربیتی اسلامی فاصله بگیریم. طبعاً این ظاهر نابهنجار در برخی از نقاط شهر‌ها و معابر عمومی تحت عنوان بدحجابی دیده می‌شود.

برداشتم از فرمایش‌های شما این است که الان وضعیت حجاب در مقایسه با چند سال گذشته بهتر شده است. آیا همین‌طور است؟

به نظرم می‌رسد وضعیت حجاب در بعد کلی بهتر شده است و حرکت‌های بسیار خوبی را در عرصه حجاب شاهدیم.

آیا جواب هم داده است؟

برخی از متظاهرین به بدحجابی را در سطح شهر می‌بینیم، ولی اگر فراخوانی را بگذاریم که کسانی که پوشش کامل اسلامی دارند در عرصه عمومی ظاهر شوند، خواهیم دید غلبه با قشر متدین و محجبه است.

به هر حال وضعیت الان را مطلوب نمی‌دانید.

می‌خواهم بگویم در کنار این، وضعیت ظاهری برخی از شهر‌هایمان را وضعیت مطلوب و زیبنده جامعه اسلامی نمی‌دانیم.

قانونی با عنوان گسترش فرهنگ عفاف و حجاب تصویب شد که وظایف دستگاه‌های مختلف در آن قید شده بود. بخش اعظم آن قانون هم اجرا نشده است. چرا در مورد بحث حوزه و روحانیون بندی در این قانون نیامده است؟

رسالت اصلی علمای دینی ترویج فرهنگ ناب و اصیل اسلامی است. متذکر شدن وظیفه اصلی خوب است، اما قانون عفاف و حجاب به دنبال این است که وظیفه نهاد‌ها و دستگاه‌های اجرایی حاکمیتی را در عرصه حجاب مشخص کند. به نظر من گام اول را باید کارمندان دستگاه‌های اجرایی دولتی، بانک‌ها و ادارات بردارند و وقتی کسانی که در عرصه اجتماعی حاضر هستند مکلف شدند حجاب اسلامی را رعایت کنند، بخش زیادی از آن ظاهر ترمیم می‌شود. شاهد این هستیم وقتی خانم‌هایی که در عرصه اجتماعی حاضر هستند، به این سمت می‌روند که حجاب اسلامی را رعایت کنند، بسیاری از این نابهنجاری‌ها تأمین خواهد شد.

اما در عرصه حوزه رسالت اصلی علمای دین هست که به ترویج و تبلیغ اسلام اصیل بپردازند. الان حوزه‌های علمیه خواهران در سراسر کشور پیشرفت گسترده‌ای در کشور داشته‌اند. جمعیت معتنابهی از بانوان ما در جای جای کشور مشغول تدریس و تبلیغ در این عرصه هستند. این امر نشان می‌دهد حوزه به دنبال ایفای نقش خودش هست، اما امر به معروف و نهی از منکر علاوه بر اینکه وظیفه آحاد جامعه است در مرحله اول به عهده حکومت است و کسانی که عهده‌دار مسئولیت در حکومت اسلامی هستند و مسئول‌اند و قدرت حاکمیتی در دست آنها است باید اقدام کنند تا قدرت آمرانه و ناهیانه در این زمینه مؤثر واقع شود.

وظیفه روحانیون را در این باره چه می‌دانید؟

در عرصه حوزه‌های علمیه و روحانیون باید به سمت تدوین علوم اسلامی در این زمینه‌ها برویم، نظیر بحث اسلامی‌سازی علوم انسانی. باید به تربیت اسلامی بیش از پیش توجه کنیم. اگر ما روحانیون و حوزه‌های علمیه موفق شویم به سمت تدوین کتب تربیت اسلامی و نظریه‌های تربیت اسلامی برویم و بر اساس آن تعلیم را آغاز کنیم،گام‌های بسیار مؤثر و محکمی در این عرصه خواهیم برداشت. باید در کنار آموزش، پرورش هم باشد، یعنی تعلیم و تربیت در کنار هم، هم علم‌آموزی و هم تربیت بر اساس آموزه‌های اسلامی.

به نظر من اگر این به رسالت مهم که جزو رسالت‌های اصلی حوزه‌های علمیه و روحانیت هست، بپردازیم، قطعاً وقتی فرزند ایران اسلامی با تربیت صحیح و بر اساس آموزه‌های اسلامی و دینی پرورش یابد، در برابر هجمه‌ها، آسیب‌ها و ویروس‌های مختلف فرهنگی، اعتقادی و مذهبی واکسینه خواهد شد و جامعه به سمت اسلامی شدن پیش خواهد رفت.

https://shoma-weekly.ir/vhwDOH