ویژه

باید به سمت مجالس معرفتی تر پیش برویم /محبتی که ایجاد معرفت نکند باعث سعادت نمی شود

گریه و اشک بر ابا عبدالله الحسین (ع) برای تعظیم شعائر است. تعبیری که از قدیم داشته اند که ذکر الذاکرین برای همین است که این پرچم حسینی برافراشته بماند. اما صِرف این ایجاد محبت کافی نیست. باید همراه آن ابراز کینه باشد. اگر بخواهیم این ذکر و یاد و محبت نسبت به اهل بیت علیهم السلام مثمر ثمر باشد باید با ابراز برائت و دشمنی و مخالفت با دشمنان و بوجود آوردگان دشمنی با آنها همراه باشد. مخالفت با دشمنان هم نه به این معنا که فقط مثلاً با شخص شمر و عمر سعد دشمن باشیم. باید علل انحراف امثال شمرها و ابن زیادها را شناسایی کنیم، تا در حقیقت از عوامل ایجاد این مصائب دور باشیم و خودمان را و نفسمان را از این انحرافات بری کنیم.
فلسفه این اشکها چیست؟

گریه و اشک بر ابا عبدالله الحسین (ع) برای تعظیم شعائر است. تعبیری که از قدیم داشته اند که ذکر الذاکرین برای همین است که این پرچم حسینی برافراشته بماند. اما صِرف این ایجاد محبت کافی نیست.

باید همراه آن ابراز کینه باشد. اگر بخواهیم این ذکر و یاد و محبت نسبت به اهل بیت علیهم السلام مثمر ثمر باشد باید با ابراز برائت و دشمنی و مخالفت با دشمنان و بوجود آوردگان دشمنی با آنها همراه باشد. مخالفت با دشمنان هم نه به این معنا که فقط مثلاً با شخص شمر و عمر سعد دشمن باشیم. باید علل انحراف امثال شمرها و ابن زیادها را شناسایی کنیم، تا در حقیقت از عوامل ایجاد این مصائب دور باشیم و خودمان را و نفسمان را از این انحرافات بری کنیم.

پس این دو یعنی تولّی و تبرّی باید دست به دست هم بدهند. اگر صِرف یاد بودن کافی بود، مسیحی ها هم حضرت مسیح (ع) را دوست دارند و به یادش هستند اما چون این محبت آنها با دوری و برائت از عوامل ایجاد دشمنی با این پیامبر خدا همراه نیست اثربخش هم نخواهد بود.

بهترین راه کسب تولّی و تبرّی چیست؟

بهترین راه کسب محبت و دوستی و همراهی ائمه در کنار برائت از دشمنان و عوامل ایجاد دشمنی ها، زنده نگه داشتن مصیبت است. سریع ترین راه و مطمئن ترین روش از طریق همین اشک و آه و ناله وگریه ها است. این زنده نگاه داشتن مصائب، برای زنده ماندن حقیقت و هدف قیام است.

همین مجالس عزایی که ما برگزار می کنیم، شکل
ایده
ال و مطلوب نظر اهل بیت است؟

قطعاً برای از بین بردن محتو،ا شیاطین هم دست به کار
می
شوند تا نگذارند این قطار به مقصد برسد. لذا دست به هر کاری می زنند تا روح این مراسم را بگیرند و آن را خشک و بی محتوا نمایند. لذا باید دائماً و هر ساله آسیب شناسی صورت بگیرد که از مسیر اصلی و مطلوب ائمه دور نشویم.

اصل تشکیل این مجالس برای زنده ماندن حقیقت است؛ که شامل زنده ماندن نام و یاد اهل بیت علیهم السلام، محتوای قیام و مبارزه با ظلم و ستم و دوری از انحراف و غیره است. همچنین این مجالس باید در تربیت ولایی افراد موثر باشند. اگر صِرف عزاداری بی روح باشد و کمکی به ولایت مداری نشود از کجا معلوم ما هم در آزمون های ولایت مداری پیش رو مردود نشویم همانگونه که مردم زمان سیدالشهداء (ع) مردود شدند!؟ لذا باید مراقب باشیم و رصد کنیم چرا که برای تحریف این آثار کار می شود و کار هم شده است.

خود این آسیب شناسی چه آسیب هایی دارد؟

نباید با دید نفیی برخورد کرد و به اسم آسیب شناسی همه چیز را رد کرد. وقتی از من می پرسند که آقا این مسائل جانبی هیئات از قبیل بیرق و علم و غیره و برخی مراسم ها چه جور است؟ من نظرم این است که آنچه که به باشکوه تر شدن این مراسم بیانجامد اگر نهی صریح نداشته یا دلیل صددرصد متقنی که منافات داشته باشد نیابیم خوب است. چون باشکوه می کند بنابراین اصل این است که باید باشد، مگر اینکه برای نبودنش دلیلی نقلی و روایت مسلم داشته باشیم مثل اینکه کسی بیاید پیراهن پاره کند یا زنی موهایش را آشفته کند. برای این موارد دلیل داریم که نباید بشود. یا اینکه دلیل عقلی باشد حالا دلیل روایی و نقلی نداریم ولی عقلا می گویند این کار خلاف است. مثل اینکه زن نامحرم بخواهد سینه بزند. اما به غیر از این موارد نهی شده، اصل این مراسم آنقدر مهم است که هرچه بر باشکوه شدن آن بیانجامد مقبول و تایید است.

آیا اینطور به نظر نمی رسد که مجالسمان از بُعد معرفتی کمی فاصله گرفته اند؟

درست است. البته نمی توانیم بگوییم از معرفت دور
شده
ایم چراکه این همه شور همه از معرفت ناشی می شود. لکن کمی بُعد معرفتی جایش را به بُعد محبتی داده است. البته باز هم اشتباه نشود، محبت خودش معرفت آفرین است ولی همه معرفت صرفاً با شور ناشی از محبت بدست نمی آید. آن محبتی که از مهمترین ارکان دین شمرده است، محبتی است که زمینه ساز معرفت باشد. وگرنه محبت بدون ایجاد معرفت و بدون تحرک آفرینی در عاشق، کم ارزش خواهد بود و در نجات انسان اثری نخواهد داشت. مثلاً به هرکس بگویی رستم شخصیت مثبتی است یا منفی؟ همه می گویند که رستم در شاهنامه یک شخصیت مثبت به شمار می رود و چون انسان مثبت بوده همه هم می گویند دوستش داریم. اما قابل معرفت نیست، چون اصل حقیقتش زیر سئوال است. پس محبت چون به معرفت میانجامد ارزشمند است و در واقع در این صورت می شود مودّت.

برای معرفتی تر شدن جلسات چه باید بکنیم؟

اول باید ببینیم کدام یک از کارهای که می شود با معرفت منافات دارد یا به کسب معرفت کمکی نمی کند. قدیم مجالس معرفتی تر بودند ولی الان بیشتر شور است. گاهی سه ساعت عزاداری می شود ولی همان مجلس تنها بیست دقیقه وعظ دارند که آن هم بیشترشان در مجلس نمی نشینند! در حالی که قبلاً مجالس، عمیق و بر پایه موعظه بود. هم وعاظ درجه یک و هم محتوای خوب و هم اینکه مردم دل می دادند و عمل می کردند. کمی از ان ایده آل ها فاصله گرفتیم.

باید فرهنگی ایجاد شود که تنها صِرف تشکیل مراسم نباشد. البته همین تشکیل جلسات از برکات فوق العاده ای برخوردار است ولی وقتی می شود هزار را به دست اورد چرا به صد قانع باشیم؟ حتما در مجالس باید مباحث علمی و تاریخی و تحلیلی مطرح شود تا محتوا حاصل گردد. حتی شما می بینید وقتی ائمه مجالس عزا تشکیل می دادند، آن شاعر اشعاری می خواند که بر معرفت شنونده می افزود. یعنی خود اشعار، حاوی وعظ بودند. فقط شعر با شور نبودند.

به نظر می رسد که می توانیم بحث شور آفرینی را به مردم واگذار کنیم و هیچ نیازی هم به سرمایه گذاری و ورود ارگان ها نداریم چون طبع مردم به سمت شور تمایل دارد. اما حقیقت این است که غالباً عوام خودشان برای کسب علم و آگاهی وقت
نمی
گذارند. اینجا است که نهادها وظیفه دارند.

نقش سازمان های ذیربط در زمینه این آگاه سازی چگونه باید باشد؟

چون این کارها عنوان مردمی دارد کاملاً واگذار شده است. باید ارگان های ذیربط مانند سازمان تبلیغات اسلامی یک سری امور را به هیئات دیکته کنند. یا لااقل راهکار نشان بدهند که خودشان بروند و عمل کنند.

باید طرح سئوالات اساسی در زمینه قیام و فلسفه حرکت امام صورت بگیرد. گروه هایی در این خصوص فعالیت کنند و جلسات و محافل علمی هم تشکیل شود. البته الان هم این کارها تا حدودی هست ولی بایستی خیلی بیشتر و بهتر و کاربردی تر باشد و نتایج این جلسات علمی از طریق
منابر و با زبان ساده تر به مردم منتقل شود. برای هیئات برنامه ریزی کنند، از کسانی که مطالعه دارند و از اهل منبر استفاده درست و بهینه صورت بگیرد نه اینکه تنها به صورت تزئینی بخواهیم بگوییم این هیئت هم منبر خوب دارد. و خلاصه اینکه این فرهنگ که شور باید همراه شعور باشد بیشتر گسترش داده شود.

https://shoma-weekly.ir/QwY98S