سیاسی

باب گفتگو و تعامل در دانشگاه‌های ما بسته است

ترقی درباره اینکه چرا جوانان و دانشجویان معترض به این باور رسیده‌اند که از معبر گفتگو کار پیش نمی‌رود و کنش اجتماعی معطوف به عمل را ترجیح می‌دهند بیان کرد: متاسفانه باب گفتگو و تعامل در دانشگاه‌های ما بسته است.

حمیدرضا ترقی در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری موج،درباره اینکه چرا در فرهنگ سیاسی ایران پرخاشگری، تهور و هیجان زدگی تبدیل به ارزش شده اظهار کرد: البته چنین موضوعی بیشتر برای افراد و جریان‌هایی مصداق دارد که از منطق کافی و لازم برای تحمیل دیدگاه‌های خودشان برخوردار نیستند. این افراد چون احساس می‌کنند کسی حرفشان را متوجه نمی‌شود یا به علت برخوردار نبودن از یک منطق درست و صحیح کسی برایشان ارزش قائل نیست، بنابراین تصور می‌کنند از طریق روش‌های پرخاشگرانه و متهورانه می‌توانند دیدگاه‌های خود را بر مسئولان تحمیل کنند. البته بعضی از مسئولان هم در برابر این نوع پرخاش‌ها از خودشان ضعف نشان می‌دهند و برای جلوگیری از پرخاشگری و چنین روحیاتی سعی می‌کنند مدارا کنند و به چنان افرادی بها بدهند. همین مساله موجب شده که چنین رویه‌ای به عنوان یک ابزار کارآمد مورد سوءاستفاده قرار بگیرد.

وی در پاسخ به اینکه آیا می‌توان برای الگوی رفتاری پرخاشگرانه در جامعه مصداقی پیدا کرد گفت: بله، برای مثال فردی را تصور کنیم که به یکی از دستگاه‌ها مراجعه می‌کند و می‌خواهد با سروصدا از آن دستگاه امکاناتی را بگیرد. دستگاه‌ها هم نوعا برای اینکه سروصدایش را بخوابانند به هرچه می‌گوید گوش می‌دهند و کاملا در برابر خواسته چنین فردی تسلیم می‌شوند. درحالی که ممکن است به فرد دیگری که با متانت درخواستش را مطرح می‌کند مساعدتی نکنند و کارش را راه نیندازند. در مسائل سیاسی و اجتماعی هم وضع از همین قرار است. وقتی کسی در مطبوعات و رسانه‌ها پروپاگاندا می‌کند و می‌خواهد حرفی را به جامعه تحمیل کند برای آرام کردنش موضع‌گیری‌هایی می‌شود تا به شکلی او را راضی کنند که دست از این حرف‌ها و موضع‌گیری‌ها بردارد. این وضع زمینه‌ای می‌شود تا افراد تصور کنند با پرخاشگری، بلند حرف زدن، داد و فریاد کردن و حتی شیشه شکستن می‌توانند به اهدافشان برسند. در بعضی از تجمعات می‌توان نمونه‌هایی را برای این وضع دید. آن تجمع‌هایی که به صورت مسالمت‌آمیز مقابل یک فرمانداری یا دستگاهی صورت می‌گیرد و افراد مشکلاتشان را بیان می‌کنند گاهی با پاسخگویی مسئولان همراه نمی‌شود. البته این مساله‌ای همه‌گیر نیست. اما تا چند نفر در تجمعی با تهدید و داد و فریاد فضا را شلوغ می‌کنند آن مسئولی که باید پاسخگو باشد خود را مجبور می‌بیند جواب قانع کننده‌ای به معترضان بدهد. همه اینها نشان‌دهنده این است که خود ما باب این نوع روش‌ها را در تعاملات جامعه باز می‌کنیم و به افراد فروتن و متواضع بهای کمتری می‌دهیم.

ترقی درباره اینکه چرا جوانان و دانشجویان معترض به این باور رسیده‌اند که از معبر گفتگو کار پیش نمی‌رود و کنش اجتماعی معطوف به عمل را ترجیح می‌دهند بیان کرد: متاسفانه باب گفتگو و تعامل در دانشگاه‌های ما بسته است. توجهی هم تا به حال به پیشنهادها، نقطه نظرات و توصیه‌های مقام معظم رهبری نشده است. یعنی کرسی‌های آزاداندیشی که می‌توانست نقش بسیار زیادی در تضارب افکار و حل ابهامات در ذهن جوانان داشته باشد متاسفانه با بی‌اعتنایی روبرو بوده و از آن استقبالی نشده است. چون مدیریت دانشگاه‌ها بهای لازم را به این موضوع نداده‌اند. نهادهای نمایندگی رهبری در دانشگاه‌ها هم می‌توانستند در این زمینه کمک کنند که آنها هم ضعیف عمل کرده‌اند. وی افزود: البته بعضی از مناظرات در دانشگاه‌ها برگزار شده اما اصلاح‌طلب‌ها در این مناظرات همیشه سعی کردند طوری عمل کنند که باب گفتگو بسته شود. برای نمونه وقتی بین یک اصلاح‌طلب و یک اصول‌گرا مناظره‌ای برگزار می‌شود فرد اصلاح‌طلب خارج از دستور جلسه آنقدر سوال و تهمت و افترا پیرامون مسائل مختلف کشور طرح می‌کند که طرف مقابل حتی اگر ساعت‌ها هم وقت بگذارد امکان پاسخگویی به همه آن موارد را نخواهد داشت. درواقع آنها در مناظره به پمپاژ سوال و شبهه و ابهام روی می‌آورند. درحالی که جلسه پیرامون یک موضوع خاص و روشن هست و باید درباره همان موضوع بحث بشود. بنابراین استفاده غلط یا سوءاستفاده از فرصت مناظرات در دانشگاه‌ها باعث شده تا کرسی آزاداندیشی هم نتواند به نتیجه مثبتی برسد.

https://shoma-weekly.ir/LbYE2A