ویژه

این بی توجهی منجر به آسیب‌های امنیتی و اجتماعی می گردد

در رابطه با فشارهای اقتصادی طاقت مردم هم حدی دارد و اگر به این حد توجه نکنیم و به مشکلات مردم نرسیم، هم ممکن است که عوارض آن به افزایش مفاسد و ناهنجاری‌ها و آسیب‌های اجتماعی منجر شود، هم می‌تواند موجب آسیب‌های امنیتی و اجتماعی در کشور شود.
امید قهرمانی - شورشهای اجتماعی که رخ میدهد، امنیت هر کشوری به خطر میافتد و اگر شرایط برای حضور دشمن فراهم باشد، این شورشها، رنگ و بوی سیاسی هم به خود میگیرد. شورش اجتماعی 9 خرداد مشهد در سال 71 یکی از همین شورشها بود که البته خیلی زود جمع شد. با حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی و رئیس مرکز بینالملل این حزب گفتگو کردهایم.

در مورد شورش 9 خرداد مشهد، شاید تحلیل زیادی صورت نگرفته باشد و ابعاد این ماجرا برای برخی ناشناخته است. شما به عنوان کسی که از نزدیک در مشهد شاهد ماجرا بودهاید، تحلیلتان چیست؟

شورش 9 خرداد سال 1371 مشهد در واقع یکی از شورشهای اجتماعی و اقتصادی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بود که بهانه آن اعتراض به تخریب خانههای ساختهشده در یکی از مناطق حاشیهنشین پایین شهر مشهد بود که به صورت غیر قانونی ساخته شده بود و این خانه را شهرداری بنا به دستور استانداری میخواست تخریب کند. در این حادثه یک دانشآموز کشته شد. عامل اصلی این شورش کشتهشدن همین دانش آموز بود که به یک تظاهرات چندین ده هزار نفری با شعارهای علیه نظام و مسئولین و حمله به اماکن دولتی و مردمی تقریبا در عمده شهر مشهد تبدیل شد. چند پایگاه انتظامی و مراکز اقتصادی مثل بانک ها و مراکز تجاری و مراکز سیاسی و فرهنگی آتش زده و تخریب شد و خسارتهای مالی و جانی زیادی به وجود آورد. خانوادههای تعدادی از افراد متحمل صدمات جبران ناپذیری شدند، تعدادی دستگیر شدند و صدمات مالی و جانی زیادی هم به افراد زیادی وارد شد. پرسنل امنیتی و انتظامی به علت کوتاهیهایی که در کلانتریهای 3 و 4 مشهد داشتند و از طریق همان شورشیان خلع سلاح شده بودند، گرفتار دادگاه و زندان شدند و تعدادی از نیروی انتظامی هم در این حادثه زخمی و کشته شدند که فکر میکنم مردم چون کلانتریهای
3 و 4 مشهد را به تصرف خود در آورده بودند و مسلح شده بودند ابتدا به تعدادی از این مغازه
ها و شرکتهای تعاونی و بانکها و کتابفروشیها و شهرداری حمله کرده بودند و اصولا اینها قشرهای حاشیهنشین شهر بودند و فاقد هویت بودند و از نظر فقر هم وضع زندگی نامناسبی داشتند، لذا به غارت این مغازهها و تعاونیها و... پرداختند و تعداد زیادی ماشین را در خیابانهای شهر آتش زدند. حدود 300 نفر دستگیر شدند و در این حادثه 6 پلیس هم کشته شدند. وزیر وقت آقای جنتی بود که الان وزیر ارشاد است. فرمانده نیروی انتظامی عزل شد و حادثه در شرایطی رخ داد که دولت آقای هاشمی طرح تعدیل اقتصادی را اجرا کرده بود. افزایش 50 درصدی تورم را به وجود آورده بود و متعاقب این در واقع شرایط تخریب را برای مردم به وجود آورده بود. این شورشها در مشهد، شیراز، زاهدان، زنجان، ارومیه، اراک، مبارکه، قزوین و اسلامشهر تهران هم رخ داد که برای مسئولان کشور خیلی غیر منتظره بود و مجموعا تا روز بعد آن این مسئله مهار و جمع شد.

الان هم برخی از این فشارها را مردم حس میکنند، شاید این یک هشدار باشد. آیا این هشدار درستی است؟

این مسئله دو یا سه عامل مهم داشت، یک عامل آن بیتوجهی دولت به حاشیهنشینیهای شهرهای بزرگ بود که این حاشیهنشینیها به علت فقدان خدمات رفاهی مناسب و نرسیدن دستگاهها به وضعیت زندگی آنها و حلبی آبادهایی که در حاشیه شهرها به وجود آورده بودند، مرکز ناهنجاری در اطراف شهرهای بزرگ و حاشیه شهرها شده بودند و هرگونه فشار بر روی اینها جرقهای بود که میتوانست چنین حوادثی را به وجود آورد. عامل دوم فشار تورمی بود که دولت در اثر سیاست تعدیل اقتصادی و عدم کمک به اقشار ضعیف جامعه و بالابردن قیمتها و واقعیکردن قیمتهای خدمات به وجود آورده بود که این تورم 50 درصدی طوری بود که قیمتهای خیلی از اجناس و کالاها را پنج برابر کرده بود و تحمل آن برای مردم سخت و دشوار بود. الان در واقع هر دوی این عوامل در کشور ما وجود دارد. هم مسئله حاشیهنشینیهای شهرها از عوامل نگرانکننده است، البته قرار بود که مجلس یک بودجهای بر اساس طرح دولت در بودجه سال 95 بیاورد که متأسفانه درآمدها کفاف نداد و بودجه مناسبی برای حل مشکلات حاشیه شهر مشهد در نظر گرفته نشد، با اینکه جزء توصیههای مقام معظم رهبری بود که به این مسئله رسیدگی شود. در شورای اجتماعی کشور این مسئله از مسائل مهمی است که باید به آن پرداخته شود؛ ولی در واقع بعضا از حاشیههای شهر غفلت میشود. وضعیت تورم و بیکاری و عدم رونق کسب و کار و... هم شرایطی است که الان ما داریم. منتهی در آن مقطع دولت و استاندارها بی توجه به این مسائل، فشارهای شهرداری و... یا عوامل دیگر هم بهعنوان جرقه کار بدون توجه به مسائل امنیتی مورد اعمال قرار میدادند که عامل این نوع حوادث شده بود. لذا الان هم اگر بحران و مشکلات اقتصادی مردم مورد توجه و دقت قرار نگیرد و زودتر رفع نشود میتواند یک هشدار یا خطری باشد برای اینکه این نارضایتیهایی که موجب کاهش 18 درصدی حضور مردم در همین مناطق در انتخابات هفتم اسفند شد، میتواند به یک بحران اجتماعی تبدیل شود.

الان وضعیت به گونهای شده که افراد بیگانه و دشمن خیلی صریح از اینکه در کشور ما نفوذ دارند صحبت میکنند، شاید آن موقع به این شدت نبوده است. آیا این عامل وضعیت را تشدید مینماید؟

طبیعتا الان امکانات بیگانگان برای ایجاد چنین آشوبهایی در کشور بیشتر از گذشته است. علت پافشاری آنها بر تدوام تحریمها و فشارهای اقتصادی هم همین است که تا آنجا که میتوانند طاقت مردم را از بین ببرند و کاری کنند که مردم تحمل خود را از دست بدهند. لذا طبیعی است که اگر این مسئله مورد توجه و دقت قرار نگیرد ممکن است ما دچار مشکلات اینچنینی مجددی در کشور شویم. در مجموع من فکر میکنم آن زمان روی این حادثه نمایندگان مشهد در مجلس یک بیانیه دادند و محکوم کردند ولی ریشهیابی این مسئله بسیار مهم است هم در رابطه با اینکه چرا شهرداریها میگذارند به خلاف خانههایی ساخته شود که بعد میروند تخریب میکنند، در حالی که ناظرین و بازرسان شهرداریها میتوانند همان ابتدا جلوی ساخت و ساز را بگیرند که به از بین رفتن مال و اموال افراد، آن هم افراد مستضعف منجر نشود. نکته دیگر اینکه آثار و تبعات این تورم، گرانی و رکود مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. همان طور که برخی از مسئولین هم به آن اشاره کردند و تا بهحال مطرح کردند، در رابطه با فشارهای اقتصادی طاقت مردم هم حدی دارد و اگر به این حد توجه نکنیم و به مشکلات مردم نرسیم، هم ممکن است که عوارض آن به افزایش مفاسد و ناهنجاریها و آسیبهای اجتماعی منجر شود، هم میتواند موجب آسیبهای امنیتی و اجتماعی در کشور شود.

https://shoma-weekly.ir/HFqjAT