چراآقای نیلی احمدآبادی، به مجلس معرفی شد، در حالی که نتیجه تقریبا از قبل مشخص بود؟
حتماً رئیسجمهور فکر میکرد که مجلس رأی میدهد که معرفی کرده است.
اما قبل از آن نمایندهها با مصاحبههایی که کرده به رئیسجمهور فهمانده بودند ایشان رأی نخواهد آورد. ضمن اینکه موضعگیریهایشان هم خیلی صریح بود.
مجلس در رأی اعتماد به وزرا، استیضاح وزیر علوم و عدم رأی اعتماد به وزیر علوم معرفیشده از سوی رئیسجمهور نشان داد در واگذاری مسئولیت به وزرا فتنه را خط قرمز میداند و این خواسته مقام معظم رهبری هم هست. آقا فرمودهاند فتنه خط قرمز ماست. انتظار داریم دولت هم این پیام واضح و شفاف را که هم از طرف رهبری معظم، مجلس، هم مردم و هم علما بارها بیان شده است، درک کند. وقتی کسی شائبه حضورش در فتنه 88 وجود دارد، به نظر میآید معرفی کردن او به مجلس کار پختهای نیست. این هم برای دولت تبعات دارد، هم وقت مجلس گرفته میشود. وضعیت کشور بهگونهای است که احتیاج به آرامش و همدلی دارد، بنابراین این کار، کار پختهای نبود. امیدواریم دولت این پیام را درک کرده باشد که خود دولت هم باید فتنه 88 را خط قرمز بداند و آن را اعلام کند. در معرفی وزیر هم باید نشان بدهد فتنه 88 را خط قرمز میداند.
با توجه به اینکه پیشبینی میشد ایشان رأی نمیآورند و هزینههایی که برای این رأی اعتماد شد مثلا این که دستور کار مجلس عقب افتاد، آیا دولت تدبیر و امید میتوانست با تدبیر جلوی این اتلاف وقت و عقب افتادن کارها را بگیرد؟
در قسمت قبلی صحبتم عرض کردم، وقتی مقام معظم رهبری میفرماید فتنه 88 خط قرمز است و مجلس هم به این هم در رأی اعتماد و هم در استیضاح وزیر عنایت دارد، از دولت انتظار میرود کسی را مطرح کند که موضع شفافی در محکومیت فتنه 88 داشته باشد، آن هم در وزارت علوم و بحث دانشگاهها که جای بسیار حساسی است، جایی که همیشه دشمن میخواهد از آنجا فتنه را رقم بزند. کسی که شبهه حضور در فتنه 88 را داشته و شفافیت در محکومیت آن را نداشته باشد، شایستگی احراز مقام وزیر علوم را ندارد. بنابراین از دولت تدبیر انتظار میرود با تدبیر و دوراندیشی افراد را معرفی کند. به نظرم دولت باید در معرفی نفر بعدی با شفافیت نشان بدهد او هم فتنه 88 را خط قرمز میداند.
چرا در این وضعیت همچنان وزیری میآید که قرار است ادامهدهنده راه وزیر قبلیای باشد که مجلس استیضاح و برکنارش کرده است؟
در این کار تدبیری نمیبینیم، بلکه خلاف تدبیر را میبینیم. تدبیر این است که وقتی دولت میبیند مجلس روی قضیه فتنه حساسیت دارد باید این حساسیت را درک کند. آقایی وزیری بوده و مدتی هم کار کرده و مجلس او را صالح تشخیص نداده و استیضاح کرده و به آن رأی اعتماد نداده است. وقتی گفته شود میخواهیم کسی را بیاوریم که ادامهدهنده راه او باشد، هم دهانکجی به مجلس و هم دهانکجی به وزیر بعدی است، یعنی وزیر بعدی اختیاری از خودش ندارد و میخواهد وزیر استیضاحشده وزیر در سایه باشد. این صحیح نیست. این دور زدن مجلس، نمایندگان ملت و وظیفه قانونی آنهاست. توقع داریم دولت با مجلس لجبازی نکند و با عقلانیت برخورد کند، نه با لجاجت که هم وقت خودش و مجلس را بگیرد و هم در روند عملکرد یک وزارتخانه وقفه ایجاد شود. دولت باید این را ثابت کند نه فقط در وزارتخانه، بلکه در واگذاری مسئولیت در جاهای دیگر. اینکه هم رئیسجمهور محترم و هم مسئولین دیگر دم از تبعیت از رهبری و ولایت و اینها میزنند باید در عمل خودش را نشان بدهد. یکی از جاهایش هم این است که وقتی مقام معظم رهبری در شفافیت روی فتنه 88 حساسیت دارند و موضعگیری میکنند و میفرمایند خط قرمز است و از وزرا هم میخواهند روی قولی که به مجلس دادهاند بایستند، دولت هم باید راجع به فتنه 88 با شفافیت و محکومیت عمل کند.
به نظر شما اصلاحطلبان چه سودی از این حواشی وزارت علوم میبرند که این همه هیاهو راه میاندازند و تبلیغات میکنند؟
عدهای حیاتشان را در همین غوغاسالاریها میبینند. متأسفانه رعایت مسائل مملکت و نظام هم نمیشود. همیشه این سئوال مطرح بوده است که همنوایی و هماهنگی طیفهایی از جریان اصلاحطلب و دگراندیشان با رسانههای بیگانه چیست؟ آیا اینها اتفاقی یا روی حساب و کتاب است؟ چهار مورد اسیدپاشی در اصفهان اتفاق میافتد که این محکوم است. قوه قضائیه و نیروی انتظامی سرنخهایی به دست آوردهاند که برخورد میکنند. حالا این را به بحث امر به معروف و نهی از منکر مرتبط کنید. آیا این به نفع نظام است؟ آیا این خدمت به نظام است؟ که بیایید فضایی در شهر علیه دو اصل ضروری دین به وجود بیاورید. امر به معروف و نهی از منکر مثل نماز و روزه است. اینکه اجازه بدهید در کشور فضایی علیه متدینین و ارزشها به وجود بیاید، همین کارهایی است که در دوران اصلاحات صورت گرفت و بعد هم سرشان به سنگ خورد. چرا عدهای نمیخواهند از تجربه استفاده کنند؟ چرا میخواهند راه خطای رفته را دو باره بپیمایند؟ این همه در دوران هشت ساله اصلاحات به ارزشها و مقدسات به اسم توسعه سیاسی و آزادی بیان توهین شد، به کجا رسیدند؟ جز اینکه باعث شد مردم رویگردان شوند، چون نسبت به دین و ارزشهایشان متعصباند. همه اینها جای سئوال است. در قضیه فتنه 88 هم همین است. ما توقع داریم که حساسیتها را درک و شفافیت در مواضع و مرزبندی با دشمن را رعایت کنند.
آیا وزارت علوم را سهم قطعی اصلاحطلبان بدانیم یا خیر؟
نه، دولتی که شعارش اعتدال و غیر جناحی بودن هست، چه اصراری دارد وزارتخانه مهم و حساسی مثل وزارت علوم را به اصلاحطلبها بدهد؟
ولی اصرار دارد، با افرادی که معرفی میکند...
بله! من میپرسم چه اصراری دارد؟ رئیسجمهور و مقامات پاسخگو در دولت بیایند و بیان کنند، چه اصراری است که وزارت علوم حتماً باید به اصلاحطلبها داده شود؟ این فاصله گرفتن از شعار اعتدال است و مردم این مسائل را خوب میفهمند و به موقع پاسخ میدهند. نمیشود بیاییم دانشگاهها را به افرادی بسپاریم که امتحان پس داده هستند و هدفشان ارتقای علمی دانشگاهها نیست، بلکه میخواهند دانشگاهها را در اختیار جریانات مسئلهساز برای کشور و نظام قرار بدهند.
در باره وزیر آینده هم بفرمایید که چه ویژگیهایی داشته باشد؟
وزیر آینده باید فرد دانشگاهی باشد و دانشگاه را بشناسد و مشکلات دانشگاه را بداند، واقف به حساسیت وزارت علوم باشد، در مواضع سیاسی حداقل معتدل باشد. انسانی باشد که سوابق گذشته و امروزش نشان بدهد معتدل است و اهل افراط و تفریط نیست. سوابقش در زمان فتنه 88 نه الان ـ که معما چون حل گشت آسان شود ـ نشان بدهد در فتنه نقشی نداشته است، بلکه در مقابل جریان فتنه 88 بوده باشد و کم نیستند. امروز بین اساتید دانشگاهها و چهرههای علمی کشورمان انسانهایی که شایستگی حضور در منصب وزارت علوم را داشته باشند فراوان هستند. چرا دولت سراغ اینها نمیرود و یکی از اینها را معرفی نمیکند و به سمتی میرود که شائبه لجاجت در آن وجود دارد؟