ویژه

انتظار تشر داشتم اما تقدیر شد

ما نباید بگذاریم که از آقا خرج بشود باید کاری کنیم... حتی به من گفتند که تو از آقا پیام و الهام گرفتی گفتم نه. من منتظر تشر رهبری بودم و در این دو ماه وخرده ای و حالا در این چهار ماه سعی کردم از آقا ملاقات نخواهم و سعی کردم کمتر با دفتر مبارک ارتباط داشته باشم و حداقل رابطه را داشته باشم . روز مجلس ختم آقای تهرانی در مدرسه شهید مطهری، من دیدم آقای شجونی از در وارد شد آمد جلو. وی خیلی حرف زده بود در روزنامه ها علیه من، ولی با او روبوسی کرده و جا باز کردم کنار خودم نشاندم و گفتم اقای شجونی این موضع هایی که تو گرفتی ارادت من را به تو بیشتر کرده است.
اعضای تحریریه نشریه ذکر (نشریه داخلی و آموزشی حزب موتلفه اسلامی) فروردین 92 برای تبریک سال جدید به دفتر مرحوم عسکراولادی رفته بودند که سخن به مباحث رسانه ای پیرامون پاسخ مرحوم شجونی به او در مقطع تلاش برای توبه اصحاب فتنه کشیده شد. ارتحال مرحوم شجونی قرین به سالگرد مرحوم عسکراولادی، بهانه ای شد برای بازخوانی این فراز از سخنان مرحوم حبیب الله عسکراولادی :

بنده بارها گفته ام که من اقای موسوی و کروبی را فتنه ساز نمی شناسم، زیرا در دیدار، هر دو قول دادند همان جا از فردا کارشان را اصلاح کنند، اما همین که از اتاق آمدیم بیرون از اتاق های دیگر ریختند دورشان. در همان اتاقی که آقای موسوی بود، مثل این که استراق سمع داشت متوجه شدند ما چی صحبت کردیم ریختند دور آقای موسوی... از این ها می خواهم که توبه کنند و از این ها می خواهم که راه باز کنند. پیغام خصوصی هم به توسط اصلاح طلبان یا بعضی ازشخصیت های روحانی برای ایشان فرستادم که اگر می خواهید آینده ای داشته باشید، باید حداقل خصوصی خدمت آقا نامه ای بنویسید. گفتم من شما را فتنه ساز نمی دانم، اما این نیست که شما زمینه فتنه را فراهم نکردید یا از فتنه شما بهره برداری انتخاباتی نکردید. نه، این نیست .

ما نباید بگذاریم که از آقا خرج بشود باید کاری کنیم... حتی به من گفتند که تو از آقا پیام و الهام گرفتی گفتم نه. من منتظر تشر رهبری بودم و در این دو ماه وخرده ای و حالا در این چهار ماه سعی کردم از آقا ملاقات نخواهم و سعی کردم کمتر با دفتر مبارک ارتباط داشته باشم و حداقل رابطه را داشته باشم . روز مجلس ختم آقای تهرانی در مدرسه شهید مطهری، من دیدم آقای شجونی از در وارد شد آمد جلو. وی خیلی حرف زده بود در روزنامه ها علیه من، ولی با او روبوسی کرده و جا باز کردم کنار خودم نشاندم و گفتم اقای شجونی این موضع هایی که تو گرفتی ارادت من را به تو بیشتر کرده است. گفت چطور؟ گفتم برای این که حرف نادرستی نزدی. گفتی این حرف ها مال خود عسگراولادی است. گفتم درست است. گفتی مؤتلفه راضی نیست.. درست است، اما گفتی چرا عسگر اولادی این مواضع را گرفته؟ این چرا را باید از عسگر اولادی بپرسیم نه این که از نزد خودت پاسخ بدهی. بعد، گفتم که همه حرف هایت را قبول دارم، اما یک تکه کلامت را قبول ندارم. گفتم: گفتی که اگر از موسوی و کروبی ما بگذریم باید از صدام هم بگذریم. گفتم حالا من از امام دو تا مثل می زنم؛ یک مثل از آسید احمد آقا مرحوم (که خدا رحمت کند ایشان را). ایشان از قول امام می گفت که فرمودند این روزهای اخیر من خواب دیدم که صدام را از سربالایی جماران دارند می آورند بالا پهلوی من. بنا به نقل تا آن جا که یادم است گفتند که من فکر می کردم که اگر بیاید، من راه بدهم او را یا راه ندهم. بعد، فکر کردم که خب بیاید چه به او بگویم؟ حالا آمد داخل چی بگویم؟ یک کم فکر کردم با خودم گفتم که بگذار بیاید ببینیم چه می گوید؟ به آقای شجونی گفتم که ببین امام نمی گوید که راه ندهم او را.. این ها نماینده «رحمت للعالمین» اند؛ این ها نماینده اشدالمعاقبین نیستند. گفتم یک چیز دیگر بگویم که حرفت را بعداً اصلاح کنی. گفت چی؟ گفتم امام وقتی که تعدادی حاجی مان در مکه شهید شده بودند و از سال آینده آن سال حج را تحریم فرمودند در صحبتی که علیه آل سعود فرمودند گفتند: «اگر ما از صدام بگذریم، از آل سعود نمی گذریم.» گفتم یاد بگیر.

ببین این طور نیست که در رحمت بسته شده باشد تا کسی شقاوت به خرج می دهد، اما وقتی افتاد و کوشش به خرج می دهد جبران کند چرا ما باید بگوییم اگر از این ها بگذریم باید از صدام هم بگذریم. صدام اگر نامه می نوشت به امام و توبه می کرد، شاید امام می پذیرفت؛ این ها «رحمت للعالمین» اند نماینده پیغمبر است. خداوند در قرآن می فرماید: «و ما ارسلناک الا رحمت للعالمین» که پیامبر ما تو را نفرستادیم مگر آن که رحمتی برای جهانیان باشی. اگر در دعای افتتاح می خوانیم: «و انت ارحم الراحمین فی موضع العفو و الرحمه و اشد المعاقبین فی موضع النکال»، امام راحل و امامت زمان ما این ها رشحه ای از «رحمت للعالمین» اند.

به جای این که من منتظر بودم آقا به من تشر بزنند یک پیغام به من رسید و یک پیغام برای آن هایی که علیه من حرف زدند. پیغامی که به بنده مرحمت فرمودند یادداشت شده بود روی یک نوشته. زنگ زدند از دفتر مبارک . گوشی را من برداشتم گفتند که در جلسه این عبارت گفته شده که ما به شما برسانیم. فرمودند که جواب هایی که شما دادید بهترین جواب ها بود. دومرتبه، گفتند که برای این که اشتباه نشود از رو می خوانم و خواند، اما یک پیغام هم برای کسانی که علیه اینجانب حرف می زدند دادند و پیغام شان این بوده که عسکراولادی نباید مورد اهانت قرار بگیرد و نگذارید به وی اهانت شود.

https://shoma-weekly.ir/SuVIwZ