ویژه

انتصاب اصحاب فتنه خط قرمز نظام است

آیا در نگاه دولت به اصطلاح اعتدالی ولی در واقع کارگزارانی و اصلاح‌طلبی در سال ۸۸ فتنه‌ای آمریکایی اسرائیلی، اروپایی با پیاده نظامی برخی ازاین جریان در این کشور اتفاق نیفتاد؟ آیا کسانی که در ستادهای انتخاباتی نامزدهای فریب خورده اصلاحات فعال بوده‌اند و رسانه‌های خود را به کار گرفته‌اند و مصاحبه‌ها انجام داده‌اند و تا دی ماه‌‌ همان سال بر طبل فتنه می‌کوبیدند، این‌ها جزو خط قرمزهای این نظام نبوده و نیستند یا اینکه مردم و دلسوزان نظام خود را به فراموشی بزنند و نظیر فکت شیت ایرانی حافظه‌شان از دست داده‌اندو خط قرمز‌ها را ندیده و نمی‌بینند.
نصر عزیزی- طبق وعدهها و شعارهای انتخاباتی رئیس جمهور محترم قرار نبود خط اعتدال‌‌ همان خط افراط باشد و قرار نبود همه مسئولیتها و پستها به نیروهای منتسب به جریانی افراطی واگذار شود و رئیس جمهور محترم سوگند خورده باشد امانتدار نظام و اجرای قانون و تأمین منافع و مصالح عموم باشد.

ظاهر امر این است که رئیس جمهور رأی آورده صاحب اختیار است که همکارانش را با تشخیص و اختیار خود انتخاب نماید ولی هیچ کس نه حق دارد و نه اختیار دارد که خط قرمزهای نظام را نادیده بگیرد.

آیا در نگاه دولت به اصطلاح اعتدالی ولی در واقع کارگزارانی و اصلاحطلبی در سال ۸۸ فتنهای آمریکایی اسرائیلی، اروپایی با پیاده نظامی برخی ازاین جریان در این کشور اتفاق نیفتاد؟ آیا کسانی که در ستادهای انتخاباتی نامزدهای فریب خورده اصلاحات فعال بودهاند و رسانههای خود را به کار گرفتهاند و مصاحبهها انجام دادهاند و تا دی ماه‌‌ همان سال بر طبل فتنه میکوبیدند، اینها جزو خط قرمزهای این نظام نبوده و نیستند یا اینکه مردم و دلسوزان نظام خود را به فراموشی بزنند و نظیر فکت شیت ایرانی حافظهشان از دست دادهاندو خط قرمزها را ندیده و نمیبینند.

انتصاب استاندار استان مرکزی که اعتراض متدینین، علما، خانوادههای شهدا و نیروهای حزبالهی را بدنبال داشت، با چه معیاری انجام گرفت؟ مردم سؤال میکنند مگر در این مملکت آدم قحطی است که نتوان از بین میلیونها نفر آدمهای واجد شرایط و واجد صلاحیت نه یک نفر و نه سی نفر بلکه صدها نفر استاندار را یافت و برای خدمت به مردم معرفی نمود.

ظاهراً طبق برخی پیشبینیها و اخبار و اطلاعات پراکنده تحت فشار قرار گرفتن وزیر محترم کشور بین ماندن بر پست خویش و یا بکارگیری افراطیون اصحاب فتنه، صحت داشته و نمونه آن کم و بیش در گوشه و کنار کشور و در عزل و نصبها آشکار میشود.

رئیس جمهور محترم عنایت دارند و حافظهشان هم قوی است که اخیراً مقام معظم رهبری برای کنار گذاشتن نیروهای مؤمن انقلابی از مسئولیتها هشدار دادهاند، آیا مخاطب رهبری چه کسانی هستند؟ منظورشان کدام عزلها و توسط چه کسانی و کدام نصبها با چه معیارها و صلاحیتهایی و توسط چه کسانی میباشد؟ آیا مسئولان قوه مجریه اگر تابع رهبری هستند، مخاطب ایشان نیستند؟ چه اشکال دارد اگر به هر دلیلی افرادی فاقد صلاحیت اخلاقی، علمی، مذهبی و سیاسی از روزنههای گزینشی و اطلاعاتی عبور کردهاند ولی با اطلاعات مردمی عدم صلاحیت آنها بر ملا گردید، مسئولان با شجاعت از تصمیم خود منصرف شوند؟ مردم حق دارند این نوع خصومت و لجاجت را با دیده تردید نگاه کنند و به این فرمایش امام راحل اقتدا نمایند (اگر اجتهاد بر نص نشود) که مردم هرگاه دیدند مسئولان به وظایفشان عمل نکردهاند، خود وارد میدان شوند. آقایان مسئولان با کمال تأسف علیرغم تذکرات رهبری کار را به جایی رساندهاند که مردم ناچارند فریاد بزنند. برای مبارزه با فساد فقط شعار میدهند و کی بود کی بود، دستور کار سخنرانیهایشان است. برای مذاکرات هستهای علنی پا را روی خط قرمزها گذاشته و قریب دو سال وقت نظام و مردم را گرفتهاند برای اقتصاد مقاومتی واردات کالاهای قاچاق و غیرقاچاق را جایگزین کردهاند. برای توسعه سیاسی نامهپراکنی برای آزادی اصحاب فریب خورده کودتاچی و مملکت فروش را در دستور کار قرار دادهاند.

سفرهای استانی هم تقلیدی کم نتیجه و پرهزینه و کاملاً متفاوت از جهات مثبت و مشابه از جهات منفی دولت قبل گردید، در سخنرانیهای مقامات باید، باید گفتنها موجب خستگی و نگرانی جامعه میشود و متأسفانه برای انتخابات دولت ساخته هم از هیچ کوششی فروگذار نمیکنند.

لازم است اگر شعار پوسیده و کهنه شده نمیگذارند کار کنیم، تکرار نشود، مجلس محترم وارد میدان شده و تکیلف دولت را برای عبور از خطوط قرمز در بعضی زمینهها مشخص نماید، همانگونه که در جریان وزارت علوم به تکلیف دینی و انقلابی و شرعی خود عمل کردهاند اجازه ندهند این انحرافات واضح در امانتداری مسئولان اتفاق افتد.

https://shoma-weekly.ir/Jkicfm