ویژه

الگو‌برداری احزاب کشور از غرب با جامعه ما همخوانی ندارد

رقابت حزبی یا فعالیت حزبی یک نرم سیاسی اجتماعی است که محصول آن جامعه است مثل یک قالبی است که می‌تواند در جاهای مختلف بومی شود و توسط نیازها و اصول کلی آن جامعه و همچنین روح کلی آن جامعه بازآفرینی شود.
اوباما چند وقت پیش گفته بود که ما باید به پسا حزب‌گرایی برسیم و درواقع این نشان می‌دهد که شاید او احزاب آمریکا را ناکارآمد می‌داند. گزارش‌ها و تحلیل‌های برخی کارشناسان در آمریکا هم این است که احزاب کم‌کم ناکارآمد می‌شوند. این وضعیت شامل کشوری مثل انگلستان هم می‌شود. با دکتر حسن لاسجردی کارشناس امور بین‌الملل و عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی درباره احزاب در کشورهای غربی گفتگو کرده‌ایم.

به نظر شما دنیا در حال عبور از احزاب و حزب‌گرایی است؟

با توجه به اینکه موضوع حزب یا موضوع تشکل‌های اسم و رسم‌دار سابقه‌ای بیش از 100 سال دارد به نظر می‌رسد آنچه که در حال حاضر ذهن خیلی از افراد را مشغول کرده این است که آیا احزاب از مرحله بلوغ خودشان رد شده‌اند و اصطلاحا به مرحله روزمره‌گی رسیده‌اند یا خیر؟ من فکر می‌کنم آنچه که در حال حاضر خیلی برای برخی از سیاست‌مداران مهم است این است که چون این بلوغ را ما در احزاب مشاهده می‌کنیم و چارچوب‌های حرکتی، رفتاری، پیش‌بینی، قابلیت، برنامه‌ریزی و آینده‌نگری را می‌نگریم، من فکر می‌کنم که رقابت بسیار سخت شده است و رقبا راحت‌تر از میدان به در می‌روند. آنچه که من از بیان اوباما می‌فهمم این است که آن‌ها به جهت رقابت تنگاتنگی که احزاب به‌ویژه احزاب آمریکا و انگلیس یا بعضی از کشورهای دیگر دارند این است که به‌دنبال فضای جدیدی نه برای گذشتن از احزاب بلکه برای اینکه بتوانند از ظرفیت احزاب استفاده بهینه و مضاعفی کنند‌، مطرح کردند. البته نه به‌دنبال حذف احزاب و ایجاد شرایط رقابت سیاسی و اجتماعی یا آوردن امکانات مثل شبکه‌های اجتماعی برای اینکه رقابت شکل بگیرد، هستند.

آیا این احزاب غربی در میان مردم پایگاه دارند که بخواهند روی آن تکیه کنند؟

با توجه به سابقه و موفقیت‌ها و تلاش احزاب در بسیاری از کشورهای با سابقه حزب‌گرایی، به نظر من کارنامه‌ایی که احزاب دارند کارنامه موفقی است. به جهت اینکه با برنامه وارد می‌شوند، رقابت انتخاباتی را تعریف کرده‌اند. افراد را در کلاس‌ها یا در طبقات مختلفی وارد انتخابات می‌کنند‌. مردم و گروه‌های سیاسی و اجتماعی هم عادت کرده‌اند که از احزاب مطالبه‌گری کنند و احزاب را مجاب می‌کنند به پاسخ‌گویی. لذا طرح موضوع بلوغ احزاب و بهینه‌شدن آنها، به شکلی که فرصت‌ها و موقعیت‌های جدیدی به علاوه شرایط فعلی در اختیار احزاب قرار بگیرد، به شرایط امروزی نزدیک‌تر است تا آنکه بخواهیم به موضوع پساحزب‌گرایی بپردازیم.

اما نکته دیگری که شاید قابل دقت و توجه است این است که سابقه کشورهای دارای حزب یا کشورهایی را که در حال حاضر از طریق سیستم حزبی اداره می‌شوند بررسی کنیم، در می‌یابیم که در اروپای غربی و آمریکا و کشورهای از این دست، احزاب از دل تشکل‌های اجتماعی و اصطلاحا از جنبش‌ها و از کلون‌های اولیه کار جمعی درآمده‌اند. من فکر می‌کنم امروز کشورها به جهت سابقه و گذشته‌ای که در حزب‌گرایی دارند از موضوعات سیاسی ضابطه‌مند و شناسنامه‌دار و با برنامه به درستی استفاده می‌کنند و خیلی از مشکلات جوامع بی‌انضباط و جوامعی که دچار عدم توسعه‌یافتگی در نظم و تقسیم کار هستند‌، احزاب دارند به درستی به جلو می‌برند. در نهایت آن چیزی که من متوجه می‌شوم این است که وقتی اوباما موضوع دوران پس از احزاب را مطرح می‌کند به دنبال حذف احزاب نیست، به دنبال بهینه‌سازی ظرفیت احزاب برای فعالیت‌های امروزی است که ابعاد جهانی هم پیدا کرده است.

سیاست‌های قلدر مابانه احزاب به خصوص در کشورهای آمریکا، انگلیس و اسرائیل، چقدر آینده‌شان را به مخاطره می‌اندازد؟

سیاست‌های زوزگویانه و تحکم‌آمیز از موضع بالا که احزاب مختلف معمولا برای خودشان دارند بستگی به پشتوانه و میزان حمایت و کمکی که جامعه یا فضای سیاسی و اجتماعی جامعه از احزاب و از ساختار قدرت در کشور دارند. به نظر می‌رسد که خیلی از مواقع احزاب برای اینکه بتوانند جامعه را با خودشان هم گام کنند با شعارهای دور برد بلند و با گنده‌گویی خودشان را مطرح می‌کنند تا بتوانند جامعه را به تحرک وادارند و لذا خیلی از گروه‌ها و احزابی که گنده‌گویی‌های سیاسی می‌کنند چالش خودشان با افکار عمومی را شروع می‌کنند. یعنی وقتی جامعه یا دولتی یا حکومت مستقری گنده‌گویی می‌کند و وعده‌های بزرگی می‌دهد یا چالش‌های بزرگی ایجاد می‌کند با توجه به اینکه جامعه و بدنه جامعه و توده جامعه باید این شعار و این نگاه را همراهی کند به سمت سیاست و در میدان عمل همراه با اغنای افکار عمومی به منحصه ظهور برسد و هزینه‌اش را جامعه خواهد داد‌. خیلی از مواقع است که وقتی جامعه با آن شعارها حمله کرد به اعتراض و اعتصاب و واکنش که به نوعی باز خورد این واکنش را می‌توانیم در این واکنش‌های عکس‌العملی که مردم عادی یا به صورت توده جامعه دارند ببینیم. این گنده‌گویی‌ها یا درخواست‌های کلانی که توسط احزاب مطرح می‌شود نه اینکه همیشه ابتدا در جامعه روی آن توافق می‌شود و بعد آنها را مطرح کنند. احزاب تلاش می‌کنند که نشان دهند نقطه هدف دارند و برنامه‌ریزی می‌کنند و خودشان را بروز دهند تا بتوانند در یک نزاع درون یا برون جامعه‌ای به جامعه و به خودشان بقبولانند که اقتدار و برنامه دارند. من عرض کردم آن چیزی که شاید مهم باشد همین موضوع گنده‌گویی یا احزاب کلان و به چشم‌آوردن قدرت و توانایی احزاب می‌تواند محل چالش آنها باشد؛ چراکه اگر درست یا اندازه این هدف‌گذاری‌ها نباشد می‌تواند به‌عنوان چالش در مرحله بعدی محل مناقشه جامعه و حاکمیت باشد و این محل اختلاف دولت‌ها و ملت‌ها شود.

گفتید که دنیا به‌دنبال عبور از احزاب نیست و به دنبال بهینه‌کردن سیستم حزبی است. با توجه به کانال کشی‌هایی که وجود دارد مثل شبکه‌های مجازی و موبایلی، فکر می‌کنید که اینها کمکی به بهینه‌سازی احزاب می‌کند؟

آنچه که ما در کارویژه‌های احزاب داریم احزاب می‌بایست دو کار خیلی مهم را انجام دهند نکته اول هنر هدف‌گذاری، هنر ارائه برنامه، هنر نشان‌دادن آینده جامعه یا حرکت آینده جامعه و نکته دوم هواخواهی. یعنی احزاب باید در آن واحد دو کار را انجام دهند هم برنامه دهند و هم هوا خواه جذب کنند‌. آن چیزی که امروز خیلی محل مناقشه است و شاید این مناقشه به نفع اعضا و دولت‌ها باشد این است که مجموعه عوامل و لوازم ارتباطی که امروز شامل ارتباط امواج و ارتباط شبکه‌های تصویری است در خدمت جذابیت‌های یارگیری و جذب هواخواه قرار گرفته است. در حال حاضر خیلی از احزاب که در گذشته می‌خواستند یا در برنامه‌شان بود پیام‌ها و حرف‌های خوشان و برنامه‌هایشان را به انواع و اقسام آدم‌ها در همه ابعاد جامعه که نقاط دور و دست نایافتنی و جاهای مختلفی داشته باشند و مهم‌تر از همه تاثیرگذار باشد ابزار و وسایل ارتباط جمعی به درستی و با کمترین فاصله و بهترین تکنیک‌ها می‌تواند این پیام‌ها را برساند من فکر می‌کنم اتفاقا وسایل ارتباط جمعی امروز می‌توانند کمک حال بسیار موثری برای رساندن پیام احزاب به همه جامعه باشند و احزاب به‌راحتی شناسایی شوند و به همان اندازه هم بتوانند برای احزاب هواخواهی و اعتبار و همچنین حمایت بیاورند.

سوال آخرم از خدمتتان این است که فکر می‌کنید احزاب غربی قابل الگو‌برداری برای احزاب کشور ما هستند؟

رقابت حزبی یا فعالیت حزبی یک نرم سیاسی اجتماعی است که محصول آن جامعه است مثل یک قالبی است که می‌تواند در جاهای مختلف بومی شود و توسط نیازها و اصول کلی آن جامعه و همچنین روح کلی آن جامعه بازآفرینی شود.

اصل رقابت به‌عنوان برنامه و هواخواهی جذب هوا دار و آوردن آدم‌ها پشت یک سیستم سیاسی و حکومت و دولت می‌تواند مورد توجه قرار بگیرد‌. همانطور که عرض کردم قسمت دومش که یکی از نکات مهم است این است که آیا در آن جوامع که فرض کنید اصل سرمایه‌داری اصل سود اصل استفاده از هروسیله‌ایی برای هدف و این چیزهایی که در تفکر لیبرالیسم مورد توجه است آیا اینها می‌تواند در جامعه ما که بنیانا با این تفکرات مخالف است مورد توجه قرار بگیرد؟ این قسمتش با آن بحث بازآموزی و بازفرآوری باید براساس فضای داخلی جامعه شکل بگیرد اما آن چه مشخص است اینکه فرهنگ بومی جامعه ما با قالب‌هایی که احزاب غربی دنبال آن هستند، همخوانی ندارد.

https://shoma-weekly.ir/QVCJ8f