هر تغییری نیازمند لوازمی است، اگر این الزامات در نظر گرفته نشوند، موضوع ایجاد سبک زندگی اسلامی در حد شعار باقی خواهد ماند و این امر یکی از دلایلی است که برخی از مطالبات رهبری در حد شعار باقی مانده است. لوازم ایجاد سبک زندگی به دو دسته الزامات فرهنگی و محتوایی و الزامات اجرایی و عملیاتی تقسیم میشود.
یکی از الزامات فرهنگی و محتوایی، شناساندن و شناخت سبک زندگی نامطلوب است، اگر نتوانیم در ابتدا زندگی نامطلوبی را که در آن قرار داریم به صورت موردی شناسایی کنیم، امکان ایجاد تغییر در این سبک زندگی امکان نخواهد داشت.
لازمه تغییر مثبت شناخت نقطه منفی است، جمله «تعرف الاشیاء بأضدادها» در میان اهل علم مشهور است. محققان، پژوهشگران، روحانیان و به طور کل نخبگان و خواص جامعه سبک زندگی نامطلوب را شناسایی کنند و از این رهگذر سبک زندگی حقیقی را برای مردم معلوم کنند تا ضرورت تغییر و حرکت به سمت اسلامی شدن دریافته شود.
از نظر روانی، موضوع نامطلوب از طرف دیگر میتواند به نحوی معلم و راهنمای ما در تغییر به شمار آید. آنچنان که لقمان حکیم گفت: ادب از که آموختی، از بیادبان!
الزام بعدی تغییر سبک زندگی از حیث فرهنگی و محتوایی خودباوری است، یکی از مواردی که سبب دوری ما از سبک زندگی اسلامی شده است، تضعیف روحیه خودباوری و تواناییهای ذاتی و فرهنگی است، از الزامات تغییر سبک زندگی این است که خود را بشناسیم و به تواناییها و امکانات خود باور داشته باشیم.
رهبر انقلاب پیش از طرح موضوع سبک زندگی، بحث الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت یا تولید علم را مطرح کردند که اینها بر اساس و با محور خودباوری است، البته خودباوری هم الزاماتی دارد. دو نوع خودباوری مثبت و خودباروی منفی وجود دارد و باید گفت اگر خودباوری مثبت تقویت نشود تغییر در سبک زندگی ابتر خواهد ماند، در واقع خودباوری یکی از مهمترین الزامات سبک زندگی اسلامی است.
از الزامات محتوایی و فرهنگی تغییر سبک زندگی تولید محتوا است،گاه ما درباره سبک زندگی مطالبی را در رسانهها مطرح میکنیم اما به واقع مؤلفههای صحیح آن را معلوم و معین نمیکنیم. سبک زندگی بحث پیچیدهای است، رهبر معظم انقلاب در صحبتهای خود فهرست بلندی از گرفتاریهای ما در زندگی روزمره ارائه کردند، اما تولیدات کافی، معتبر و مستندی در جنبههای مختلف و مثبت و منفی زندگی تولید نشده است. اینکه در رسانهها پیوسته مطرح شود که سبک زندگی تغییر یابد اما در عمل شاخصههای سبک زندگی اسلامی مشخص نشده باشد، تغییری صورت نخواهد گرفت.
به هر اندازه در زمینه سبک زندگی تولیدات بیشتری انجام بگیرد، نسبت به عرصههای گوناگون زندگی و مشکلاتی که ما در زندگی امروز با آن دست به گریبان هستیم، کار چشمگیری انجام نشده است.
بزرگانی در گذشته و پیش از مطرح شدن موضوع سبک زندگی مؤلفههایی را تولید و تبیین کردهاند، اما این کافی نیست، برخی از این تولیدات نیز باید بازخوانی و مورد بررسی و نقد قرار گیرد.
دستهبندی مخاطبان یکی دیگر از موضوعاتی است که در الزامات اجرایی تغییر سبک زندگی باید در نظر گرفته شود، باید بررسی کنیم و ببینم که در تغییر سبک زندگی برای مخاطبان مختلف مانند نوجوانان، جوانان و میانسالان چه کارهایی باید صورت بپذیرد. حتی در دستهبندی مخاطبان نیز باید ویژگیهای دیگری همانند ویژگیهای جغرافیایی و اقلیمی زندگی در مناطق مختلف در نظر گرفته شود و بر اساس آن الگوهای سبک زندگی اسلامی به مخاطبان عرضه شود.
شناسایی نکردن مخاطب، خود سبب ایجاد مشکل در سبک زندگی شده است، یکی از مشکلات برنامههای صدا و سیما رعایت نکردن ویژگیهای مخاطب در برنامههای مختلف صدا و سیما است،گاه برنامهای که در تهران ممکن است مفید واقع شود در یکی از شهرستانها سبب ایجاد مشکل میشود. از دیگر الزامات اجرایی تغییر سبک زندگی موضوع سهمگذاری متولیان فرهنگی است که باید سهم هر نهاد فرهنگی به طور کامل معلوم و مشخص شود. به عنوان مثال وظیفه حوزه و کارهایی که فضلا و علمای آن باید انجام دهند نیاز به شناسایی دارد. همچنین وظیفه نهادهایی همچون دانشگاهها، پژوهشکدهها و دیگر نهادها همچون وزارت ارشاد، آموزشوپرورش، سازمان تبلیغات، شورای عالی انقلاب فرهنگی، حوزه هنری، نویسندگان، رسانهها، فیلمسازان، معلمان در این جهاد فرهنگی معلوم و مشخص باشد تا بتوان بر اساس آن برای ایجاد سبک زندگی اسلامی برنامهریزی کرد.
از دیگر الزامات ایجاد سبک زندگی اسلامی برنامهریزی زمانبندیشده است.باید آموزش و پرورش و آموزش عالی برای نسلی که در سالهای آینده در مهدکودکها، سپس دبستانها و بعد از آن در دبیرستانها و دانشگاهها حضور خواهند یافت برنامه ریزیهای چند ساله در راستای تغییر در سبک زندگی طراحی نمایند.
آموزش همگانی یکی دیگر از لوازم تحقق سبک زندگی اسلامی است، در هر تغییر آموزشهای رسمی و غیر رسمی نقش اساسی بر عهده دارد. همچنین باید توجه داشت آموزش در دو جنبه عمومی و خصوصی قابل اجراست، صدا و سیما یکی از محورهای آموزش عمومی است مشروط بر اینکه سهم صدا و سیما در این ایجاد سبک زندگی اسلامی معلوم و معین شود.
سبک زندگی زیرمجموعهای از فرهنگ است و باید توجه داشت که در همه ایام کار فرهنگی زمان بر و دیربازده بوده و تغییرات فرهنگی یک شبه و یک ساعته اتفاق نخواهد افتاد. پس در تغییرات فرهنگی باید از شتابزدگی پرهیز شود و با حوصله و مدارا دنبال شود. برخی از متولیان فرهنگی که از زودبازده بودن امور فرهنگی اطلاع ندارند، پس از تلاشهایی در این زمینه و نتیجه نگرفتن ناامید و مأیوس میشوند در حالیکه باید در نظر داشت آفت فعالیتهای فرهنگی شتابزدگی و ناامیدی است.