ویژه

اقتصاد

باید اقتصاد را بالا آورد و بالاآمدن اقتصاد بدون رشد فرهنگی، نه ممکن است، نه مفید؛ فرهنگ هم بایستی تعالی پیدا کند، ترقّی پیدا کند. بنابراین شعار امسال، شعار زندگی ما است، شعار همیشگی ما است

بهرهوری چیست؟

یک نکته مهم، ارتقاء بهرهوری است که از تعبیرات رایجی است که میکنند. بنده این را خلاصه میکنم به دو کلمه در زبان فارسی. تولیدکننده ما، بنگاهدار ما سعی کند با کمکردنِ ریختوپاش، هزینه تولید را کم کند، کیفیّت را بالا ببرد؛ این میشود بهبود بهرهوری. [البته] بخشی از هزینه تولید مربوط به چیزهایی است که در اختیار بنگاهدار نیست؛ فرض کنید تورّم بالا است، مزد کارگر یا قیمت مواد اولیه بالا میرود؛ یک مقدار اینها است لکن یک مقدار هم ریختوپاش است؛ اسراف است؛ خرجکردنهای بیجا است؛ باید جلوی اینها را بگیرند.

در دیدار با مردم آذربایجان/ ۲۹ بهمن

«نمیشود و نمیتوانیم» نداریم

«عزم ملّی و مدیریّت جهادی» در سال ۹۳ بهعنوان شعار مطرح میشود، امّا این چیزی نیست که مربوط به سال ۹۳ باشد؛ این هویّت ما است، این حیثیّت ما است، این آینده ما است، این ترسیمکننده سرنوشت ما است. اگر عزم ملّی بود، اگر مدیریّت جهادی بود، اقتصاد هم پیشرفت میکند، فرهنگ هم پیشرفت میکند؛ و ملّتی که اقتصاد پیشرفته داشته باشد و فرهنگ پیشرفته داشته باشد، در اوج قرار میگیرد و تحقیر نمیشود. ما را قبل از انقلاب دهها سال تحقیر کردند؛ ملّت ایران با این سابقه، با این تمدّن کهن، با اینهمه میراث فرهنگی عمیق، با این همه دانشمند در رشتههای مختلف در طول تاریخ، کارش به جایی رسید که حاکمان این ملّت برای کارهای اساسی کشور باید [کسانی را] میفرستادند سفارت انگلیس و سفارت آمریکا، از سفیر انگلیس و سفیر آمریکا اجازه میگرفتند؛ تحقیر یک ملّت بیشتر از این؟ آن روزی که در اروپا و غرب از دانش خبری نبود، آن روزی که جهل بهمعنای واقعی کلمه بر آن کشورها حاکم بود، ایران، فارابیها و ابنسیناها و محمّدبن زکریّای رازیها و شیخ طوسیها و این شخصیّتهای عظیم را به دنیا عرضه کرده است؛ این میراث ما است، این گذشته ما است، ما نباید تحقیر میشدیم؛ ما نباید اجازه میدادیم که قدرتهای غارتگر جهانی بیایند اقتصاد ما را در دست بگیرند، نفت ما را ببرند، منابع ما را تصرّف بکنند، از لحاظ سیاسی و اجتماعی هم ملّت ما را تحقیر بکنند؛ امّا این اتّفاق افتاد. اگر ملّت ایران بخواهد جایگاه شایسته خود را پیدا بکند، اینجایگاه تعریفشده است. من مکرّر گفتهام، ملّت ما باید به جایی برسد که دانشپژوهان عالَم، برای اینکه به قلّههای علم دست پیدا کنند، مجبور باشند زبان فارسی یاد بگیرند؛ این یک جایگاه تعریفشده است. ما ممکن است پنجاه سال دیگر به اینجا برسیم؛ باشد. اگر بخواهیم به این جایگاه تعریفشده دست پیدا بکنیم، راه آن این است که از دانش، از هوش، از قدرت تحرّک بالا، از قدرت ابتکار و از عزم راسخ در همه بخشها استفاده کنیم و بهره بگیریم. باید اقتصاد را بالا آورد و بالاآمدن اقتصاد بدون رشد فرهنگی، نه ممکن است، نه مفید؛ فرهنگ هم بایستی تعالی پیدا کند، ترقّی پیدا کند. بنابراین شعار امسال، شعار زندگی ما است، شعار همیشگی ما است. خوشبختانه امروز در بخشهای مختلفی از جامعه فعّال اقتصادی و صنعتی کشور از جمله در مجموعه «مپنا» این را انسان مشاهده میکند. من البتّه گزارشهایی داشتم؛ امروز از نزدیک، برخی از آنچه در این گزارشها خوانده بودیم و دیده بودیم، مشاهده کردم. این نشان میدهد که شعار مطرحشده بهوسیله امام بزرگوار ما، یعنی شعار «ما میتوانیم» شعار واقعی است؛ صرفاً شعار لفظی نیست؛ حقیقتاً اینجور است. کارهایی که برای کشور ما یک روز از نظر برخی از خواص و مدیران ما دستنیافتنی بود، امروز دارد بهآسانی و با روانی در این مجموعه شما انجام میگیرد.

من فراموش نمیکنم در سالهای اوایل دهه ۶۰ که بنده رئیسجمهور بودم، ما در یک نقطهای از کشور که نمیخواهم بگویم کجا، یک نیروگاه گازی نصفهکاره داشتیم؛ ما اصرار میکردیم، میگفتیم به آنها که این نیروگاه را باید خودمان تمام کنیم؛ مسئولانی آمدند پیش من – بعضیشان زندهاند، بعضیشان هم خدا رحمت کند، از دنیا رفتهاند - میگفتند آقا! نمیشود؛ بیخود زحمت نکشید، بیخود تلاش نکنید. آمده بودند به بنده اثبات کنند و بنده را قانع کنند که ما نمیتوانیم؛ بایستی از آن شرکت سازنده یا یک شرکت دیگر در دنیا، بخواهیم بیاید؛ در بحبوحه جنگ بود، دوره جنگ، دوره فشارهای فراوان، دوره تحریمهای سخت.

امروز شما جوانهای این کشور، فعّالان این کشور و مدیران جهادیِ باارزش، توانستهاید خودتان را به رتبه بالای ساخت نیروگاههای گازی - یعنی رتبه ششم دنیا - برسانید؛ یک شرکتی در آمریکا، شرکتی در آلمان، شرکتی در فرانسه، شرکتی در ایتالیا، شرکتی در ژاپن، ششمین در دنیا شما هستید؛ و شما نیروگاههای گازی را دارید میسازید؛ این خیلی مهم است. آن سالها به ما میگفتند نمیشود، امّا با پشتکار، با همّت، با توکّل به خدای متعال، با تشویق نیروهای با استعداد، با عزم راسخی که مدیران ما به کار بردند، این کار اتّفاق افتاد. من میخواهم بگویم عزیزان من! شما این سطحی را که امروز هستید، بکنید ده برابر؛ آن هم قابل اتّفاق افتادن است، آن هم خواهد شد. بعضی چیزها را همّتهای کوتاه و نگاههای نزدیکبین نمیتوانند درک کنند و بفهمند، چون طبیعت انسان را نمیشناسند؛ چون کمک الهی را نمیفهمند؛ چون قدر و قیمت عزم راسخ را درک نمیکنند و استعدادهای درونی خود ما را انکار میکنند. این هم جزء بلاهایی است که سر ملّت ما آمد؛ سالهای متمادی تسلّط فرهنگی و سیاسی و اقتصادی بیگانگان بر این کشور، این را باورانده بود که ایرانی استعداد ندارد؛ ببینید چه خیانت بزرگی است! استعداد ایرانی از متوسّط استعداد دنیا بالاتر است؛ جوان ایرانی، استعداد ایرانی، جزو درجات بالای استعداد بشری در همه دنیا است؛ آنوقت این را اینجور وانمود میکردند که نه، اینجا استعداد نیست. این مربوط به قبل از انقلاب است و متأسّفانه تا سالهایی از شروع انقلاب هم بودند کسانی که هنوز این تفکّرات غلط در ذهنشان ریشه داشت.

در بازدید از گروه صنعتی مپنا/ ۱۰ اردیبهشت

ما نیاز به پیشرفت داریم

اینچیزى که اخیراً من دیدم که این جوانهاى دانشآموز دنبال این کار هستند و دارند این مسئله را در حدّى که از توانایىهاى معمول دانشآموزهاى ما بالاتر است دنبال میکنند یا براى بخشهاى مختلف کارهایى انجام گرفته، این گفتمانسازى است؛ این گفتمانسازى خیلى مهمّ است.

یعنى در کشور این فکر، این گفتمان، این اندیشه بهوجود بیاید که باید مسئله نانو را دنبال کرد. خب، نانو خیلى مهم است؛ نمیخواهیم بگوییم از همه مسائل کشور، از همه مسائل فنّى مهمتر و بالاتر است؛ نه، [امّا] یکى از مسائل مهم پیشرفت علمى و فنّى کشور است؛ ما این را الگو قرار بدهیم براى کارهاى گوناگونمان و همین عوامل پیشرفت را که به بعضى از آنها اشاره کردم، حفظ کنیم؛ یعنى برنامه را روزبهروز تکمیل کنیم. موفّقیّتها ما را غرّه نکند؛ این خیلى مهم است. خوشبختانه در این ده سال پیشرفتتان خیلى خوب بوده؛ یعنى شما از رتبه پایینى در دنیا رسیدهاید به رتبههاى بالا؛ به رتبه هفتم دنیا مثلاً رسیدهاید؛ خب، این خیلى چیز مهمّى است ولیکن این ما را وادار نکند به اینکه قانع بشویم به وضعى که هست و همین وضعیّت موجود را بخواهیم حفظ کنیم؛ نه، پیش بروید و فکر پیشرفت روزافزون در این رشته را‌‌‌ رها نکنید.

استعدادهاى گوناگونى هم جذب خواهند شد؛ الان همین پسرها و دخترهاى جوانى که اینجا من میبینم، خیلى استعدادهاى خوبى هستند؛ اگر این موضوع براى اینها مطرح نمیشد، این باب براى تحقیقات اینها باز نمیشد و این استعداد بُروز نمیکرد. ما خیلى از استعدادها را که در کشورمان وجود دارد نمىشناسیم؛ میدان را باز کنیم براى اینکه این استعدادها شناخته بشوند و بیایند. ما امروز خیلى احتیاج داریم به کار؛ ما یک عقبماندگى تاریخى و یک فقر تاریخى در زمینههاى علمى و تحقیقى داریم.

درست است که امروز شتاب علمى ما در دنیا در درجه اوّل است و درواقع، شتاب علمى از متوسّط خیلى خیلى بالاتر است لکن هنر این شتاب حدّاکثر این است که ما را از این عقبماندگى تاریخى و از این فقر تاریخى یک مقدارى جلو بیاورد. ما باید اینقدر این کار را ادامه بدهیم که برسیم به صفوف مقدم؛ چرا میگوییم صفوف مقدم؟ چون هم امکانش را داریم، هم نیازش را داریم. اینهمه استعداد خوب در کشور ما هست؛ یعنى متوسط استعداد در کشور ما از متوسط استعداد در دنیا بالاتر است؛ این ثابت شده و جزء مسلمات است. استعدادهاى فراوانى داریم که این استعداد بایستى بُروز کند و نتیجه بخش [شود].

ثانیا ما نیاز داریم به اینکه پیشرفت کنیم؛ ما احتیاج داریم. مىبینیم که منش مستقل سیاسى و اجتماعى و فکرى ملت ایران و جمهورى اسلامى موجب میشود که قدرتمندان دنیا، صاحبان قدرتهاى زورگو با ما دشمنى کنند؛ این دشمنى در خیلى از جاها دارد خودش را بُروز میدهد. خب، وقتى که این همه دشمنى با ما میشود، باید خودمان را تقویت کنیم و خودمان را به اقتدار لازم برسانیم.

در بازدید از نمایشگاه دستاوردهای نانو
۱۱ بهمن

رقم قاچاق، سر آدم را گیج میبرد

کاری که شما باید بکنید این است که اولا این مسئله «ما میتوانیم» - که خوشبختانه یک شعار مقبولی در نزد همه انسانهای منصف در این کشور است - را به مردم نشان بدهید. در بخشهای مختلف تلاش کنید که کارهای نکرده انجام بگیرد. حالا مثلا فرض بفرمایید در صادرات خدمات مهندسی ما بیشتر کارهای عمرانی را مشاهده میکنیم؛ شما کاری کنید که محصولات مهندسی کشور در مبادلات کشور حضور داشته باشند؛ یعنی واقعا بتوانیم ما محصول کارهای مهندسین خودمان در کارخانجات و در قطعهسازی و در بخشهای گوناگونِ وسیع مهندسی را در بازار مبادلات بینالمللی جهانی عرضه کنیم؛ این کار مهمی است که این هم از عهده شماها بر میآید؛ یعنی شماها در این زمینه الان مسئولیت دارید، داخل دولت یا مجلس هستید و میتوانید تصمیم بگیرید.

و سعی کنید که این فشار واردات بر کشور را کم کنید؛ این یک مسئله واقعا مهمی است. امروز فشار واردات، کشور را دارد از پا در میآورد؛ بهانههای مختلفی هم وجود دارد. مثلا مسئله قاچاق؛ رقمهایی که این روزها میگویند، رقمهای عجیبوغریبِ گیجکننده بیست و چند میلیارد قاچاق [است]! واقعا سر انسان گیج میرود. خب، حالا آنوقت به بهانه اینکه قاچاق نشود، پس ما راه را باز کنیم که از طریق قاچاق نیاید، از طریق گمرکات بیاید که ما بتوانیم سودی هم ببریم؛ این به نظر من منطق قویای نیست؛ کاری کنید که محصولات کشور مقهور واردات نشود. این محصولات‌‌‌ همان محصولاتی است که در این بخشهای مختلف بهوسیله جوانهای بااستعداد ما، مردان مؤمن ما، توانای ما، بعضاً نابغه ما دارد بهوجود میآید و تولید میشود. این یک نکته است که به نظر من بسیار مهم است.

در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت روز ملّی مهندسی/ ۶ بهمن

https://shoma-weekly.ir/6a4QqS