این روزها در بین گفت و گوهای مردم کوچه و بازار مثالی وجود دارد با این عنوان :« بانکداری اسلامی یعنی ضرر مشتری!» مثالی که در سال های گذشته در جامعه به عینه مصداق پیدا کرده است. موضوع مهمی که مرتضی تمدن استاندار تهران هم به آن تاکید دارد و در گپ و گفتی کوتاه نسبت به از بین رفتن اصل و اساس بانکداری اسلامی هشدار می دهد.
تمدن بر این باور است که بانکداری اسلامی تنها مفهوم لفظ اسلامی نیست، بانکداری اسلامی در جان و بطن خودش برکت میاره، همان طور که خلافش برکت رو در اقتصاد ملی از بی می برد. ادامه صحبت های استاندار تهران را در ادامه بخوانید.
آقای تمدن! از نظر شما کسب و کار حلال به چه نوع کسب و کاری گفته می شود؟
ما یک خط کش و معیاری داریم، اگر چیزی بیش ازآنکه حق قانونی، شرعی وعرفی ماست از کسی دریافت کنیم، این مال ما رو به حرام آلوده می کند.
برای مثال، اگر یک راننده تاکسی، کرایه ای بیش از آنچه که حق است از مسافر دریافت کند، این پول حرام است، این روزها متأسفانه بعضی ها این کارها رو انجام می دهند. فرض کنید، هزار تومان کرایه ش شده، دو هزار تومان به راننده می دهد، با یه خدا برکت و لبخند بقیه پول مسافر را بر نمی گرداند، شاید مسافر اعتراضی نکند و راننده هم با خودش بگوید که انشاالله طرف راضی است، اما برخلاف تصور ما اینگونه نیست، مال حلال خط کش و معیاری دارد و با انشالله طرف راضی است، مناسبی ندارد. همه چیز باید درست و بر مبنای حساب و کتاب باشد.
بحث از همین ابتدا به موضوع جالبی وارد شد، این روزها در موضوع کسب و کار حلال دو مبحث مطرح می شود، یکی درآمد در حوزه اشخاص و دیگری درآمد در حوزه دولت و دستگاه های دولتی، به نظر شما هزینه های هنگفت، رانت ها و وام های کلانی که در برخی دستگاه های دولتی و یا بانک ها در جریان است، خدشه ای به رزق و روزی حلال وارد نمی کند؟
درآمد چه درحوزه دولت وصول شود و چه در حوزه اشخاص، اگر از سقف و حد و دیناری که قانون معین کرده بیشتر دریافت شود، هم درآمد ها مخدوش است و هم رزق و روزی حلال! متاسفانه این روزها در همین حوزه بانکداری اسلامی هم شاهد این موضوع هستیم.
پولی که به عنوان دیر کرد و جریمه از وام های بانکی گرفته می شود، بعضی وقت ها احساس انسان اینکه این دریافت ها برکت رو از اقتصاد کشور می بره و مخدوش می کند.
شما مطمئن باشید اگر خداوند به اقتصاد ملی برکت ندهد مردم با مضیغه روبه رو می شوند، تمام این ماجرا این نیست که فقط در اقتصاد خانواده و معیشت فردی این موضوع صادق باشد، اگر دراقتصاد ملی هم صورت بگیرد برکت رو ازاقتصاد می برد.
با این اوصاف این روزها بسیاری از فعالیت ها در حوزه بانکداری مشکوک است؟
نه! اینگونه نیست، اما اگر فرض کنید که عملیات بانکی مشکوک به ربا تشخیص داده شود برای مثال در سیستم تسهیلات بانکی پول مشکوک به ربا باشد و طرف هم راضی نباشد، چه اتفاقی می افتد؟
ما قرارداد عقود مشارکتی داریم که بانک با شخصی قرارداد عقود مشارکتی منعقد می کند، و این جریان را فعالیت اقتصادی می نامد و آغاز می کند. یک مقدار بانک و مقداری دیگر را مشتری یا سرمایه گذار می گذارد. اما در انتهای قرارداد قید می شود که اگر سود کردیم سودمون مشترک اما اگر ضرر کردیم ما کاری به ضرر سرمایه گذار نداریم.
یعنی در سود بانک شریک است، اما در ضرر نه؟
بله! درسود شریکه ولی در ضرر شریک نیست، بانکداری اسلامی تنها مفهوم لفظ اسلامی نیست، بانکداری اسلامی در جان و بطن خودش برکت میاره، برکت میده به اقتصاد ملی همان طور که خلافش برکت رو از اقتصاد ملی می بره.
برای مثال، برای شخصی مضیقه ای در زندگی پیش آمده که نتوانسته قسط را سر وقت پرداخت کند، در زمان مراجعه به بانک برای پرداخت قسط، بانک اعلام کرده که جریمه دیر کرد هم باید بدهی، به نظر شما این شخص برای پرداخت جریمه دیر کرد در شرایطی که در وضعیت نا مناسبی از نظر مالی قراردارد، راضی است؟!
در مثالی دیگر، فرض کنید شخصی یک وام اندک 4 یا 5 میلیون از بانک گرفته است و به دلیل گرفتاری ومشکلات نتوانسته قسط وام را سر ماه پرداخت کند، در زمان پرداخت بانک جریمه دیر طلب می کند، به نظر شما این شخص از صمیم قلب و با رضایت کامل این جرایم را پرداخت می کند؟!
به طورطبیعی هیچ کس از این موضوع راضی نیست، اما بانک ها هم بهانه های خودشان را در بحث گردش های مالی و تاخیر ها در پرداخت ارائه می کنند؟
نه! این را قبول ندارم، می توانیم در برخی مباحث بانکی کمی انصاف داشته باشیم و شرایط مردم را هم در نظر بگیریم، همین موضوعات است که در وضعیت اقتصاد ملی اثر می گذارد.همین موضوعات برکت را از اقتصاد ملی می برد.
درآمد حلال، کاسبی حلال، داد و ستدهای ملی شفاف و با انصاف، ملاک زندگی سالمه، ملاک نسل سالم و ملاک نسل صالح و جامعه ای سالم است. یعنی اگر در آمدی کسب شود واین درآمد حرام باشد، نسل صالح و نسل سالم از این به دست نمی آید، حتی ممکن این است در چندین نسل نا صالح بروز کند. من معتقدم، اگر دراقتصاد ملی و اقتصاد اجتماعی و اقتصاد کشورما هم این ملاکها و معیارها رعایت شود کشور به سرانجام خوبی می رسد.
قانون خدا خیلی دقیق است وما باید مواظبت کنیم که از این اصول و چارچوبها در حوزه چه درآمدهای ملی و چه درآمد خانوادگی و شخصی نباید تجاوز کنیم.