ویژه

اعتماد به دشمن از مصدق تا مرسی

اتهام فرار مرسی از زندان در دوران انقلاب مصر و صدور حکم اعدام بر آن اساس یک حکم عجیب است. درست مانند اینکه کسانی که به جرم مبارزه با رژیم پهلوی در زندان‌های شاه بودند و در انقلاب عظیم 22 بهمن 57 ایران آزاد شدند، در جمهوری اسلامی محاکمه شوند! وقتی به دشمن اعتماد کنید، او را به اندرونی خود راه بدهید، برایش قدرت تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری ایجاد کنید و به او خوش‌بین باشید که شما را در رسیدن به حکومت اسلامی یاری می‌کند، هیچ نتیجه‌ای جز این نخواهید گرفت.
مجتبی امانی- صحنه مصر با توجه به تحولاتی که در بین بهمن 89 تا تیر 92 اتفاق افتاد، نشان داد چگونه می‌شود آمال و آرزوهای یک ملت به علت خوش‌بینی و اعتماد به دشمن از بین برود. مردم مصر برای سرنگونی یک دیکتاتوری 30 ساله قیام کردند و توانستند او را برکنار کنند، اما در ادامه مسیر به علت اینکه نمی‌دانستند دقیقاً چه چیزی را می‌خواهند و رهبری واحدی نداشتند تا آنها را به خواسته‌ها و آرزوهایشان برساند و در میانه راه کاملاً متوقف شدند.

نیروهای سیاسی و شخصیت‌های نخبه مصر هم نتوانستند راه و چاره‌ای برای خروج از این بحران و به سرمنزل مقصود رساندن ملتی که قیام کرده بود، بیابند. بزرگ‌ترین گروهی که در مصر تشکیلات و سابقه 80 ساله در صحنه سیاسی داشت اخوان‌المسلمین بود که با اقبال مردمی توانست مجلس و ریاست جمهوری مصر را از آن خودش کند. اخوان‌المسلمین به شعار برقراری حکومت اسلامی از طریق نشر فرهنگ اسلامی، دعوت و تبلیغ معتقد بود و تصور می‌کرد دوره 80 ساله‌ای را طی کرده و توانسته است به این حکومت دست یابد، اما وقتی اینها در مسند قدرت نشستند، با خطا در تحلیل اوضاع مصر، منطقه و جهان سعی کردند به نوعی با کسب رضایت آمریکایی‌ها بنای حکومتشان را مستحکم کنند. این درست خلاف روشی بود که امام خمینی به کار برد. امام خمینی هر مشکلی را در ایران به وسیله مردم حل می‌کرد. ایشان با خواست مردم به ایران بازگشت و با خواست مردم جمهوری اسلامی را برقرار و با قدرت مردم با گروهک‌ها مقابله کرد، با بسیج مردم توانست جنگ را به سود جمهوری اسلامی پیش ببرد و در این راه هیچ تکیه و اعتمادی به آمریکایی‌ها و دیگران نداشت. حتی در زمانی که جنگ به پایان رسیده بود و برخی تصور می‌کردند به علت تیرگی و بحران روابط ایران و آمریکا نیم نگاهی به شوروی داشته باشیم تا بتوانیم تعادلی در روابطمان برقرار کنیم، امام خمینی با ارسال نامه به گورباچف نه‌تنها این نظریه را قبول نکرد، بلکه به او هشدار داد اتحاد شوروی فرو خواهد پاشید که این اتفاق هم افتاد.

اما اخوان‌المسلمین فریب آمریکایی‌ها را خورد و بخشی از عملیات خلع مرسی از قدرت توسط آمریکایی‌ها هدایت شد. انقلابی که در سال 89 در مصر اتفاق افتاد، اقدام به نهادسازی نکرد و همه نهادها و مؤسسات گذشته در دوره جدید به کار خود ادامه دادند. آمریکایی‌ها در مصر به علت حضور حسنی مبارک در رأس قدرت نفوذ فوق‌العاده زیادی داشتند. روابط آمریکا با سازمان‌های امنیتی و ارتش مصر بسیار گسترده است. ضمن اینکه سفارت آمریکا در قاهره نزدیک به 500 کارمند رسمی داشت. آمریکایی‌ها با اطلاع کافی از روابط درون سازمانی مصر در این کشور توانستند حمایت مردمی از مرسی را ضعیف کنند تا نهایتاً اوضاع به روال سابق برگردد.

البته طرفداران مرسی کشته‌های زیادی برای بازگرداندن او به قدرت و کرسی ریاست جمهوری دادند و اعتراضات خیابانی ادامه دارد، ولی این اعتراضات و کشته‌ها در زمانی واقع شد که سودمند نبودند؛ چون پشت این کشته‌ها تحلیل درستی نبود. مرسی همچنان در زندان و روابط مصر و آمریکا تقریباً به حالت اولیه‌اش بازگشته است و بخشی از مردم مصر که به دنبال حکومت اسلامی بودند سرخورده شدند.

اتهام فرار مرسی از زندان در دوران انقلاب مصر و صدور حکم اعدام بر آن اساس یک حکم عجیب است. درست مانند اینکه کسانی که به جرم مبارزه با رژیم پهلوی در زندان‌های شاه بودند و در انقلاب عظیم 22 بهمن 57 ایران آزاد شدند، در جمهوری اسلامی محاکمه شوند! وقتی به دشمن اعتماد کنید، او را به اندرونی خود راه بدهید، برایش قدرت تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری ایجاد کنید و به او خوش‌بین باشید که شما را در رسیدن به حکومت اسلامی یاری می‌کند، هیچ نتیجه‌ای جز این نخواهید گرفت.

داستان مصدق در ایران هم همین‌گونه بود. مصدق تصور می‌کرد می‌تواند به کمک آمریکایی‌ها که در آن زمان شعار دموکراسی و حقوق بشری می‌دادند نفت را از انگلیس غارتگر بگیرد و به حکومت مستبد شاهنشاهی خاتمه دهد، اما نتیجه اعتماد به دشمن این شد که آمریکایی‌ها به کمک انگلیسی‌ها شاه را بازگرداندند، مصدق را تضعیف کردند. پس از 50 سال اسناد دخالتشان آشکار شد و بعد از 50 سال اعتراف کردند کودتای 28 مرداد کار مشترک آنها و انگلیسی‌ها بود.

* مسئول سابق دفتر حافظ منافع ایران در قاهره

https://shoma-weekly.ir/UAng87