
اسحاق جهانگیری، معاون اول دولت روحانی در مطلبی تحت عنوان پرسش و پاسخ مکتوب در روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: "متاسفانه، شرایط فعلی که با فوت خانم مهسا امینی سر باز کرد، به دلیل عدم واکنش سنجیده و به موقع مسئولین ذیربط، و بیتوجهی به افکار عمومی، به سرعت گسترده شد، و یک چالش جدی، واقعی و کمسابقه را بهوجود آورد. ...در آمارهایی که امروز ازسوی مسئولین اعلام میشود، این تعداد بازداشتی، نگرانکننده است. بهرحال، هر فرد زندانی دارای خانواده و فامیل، دوست و... است و نتیجه هر برخوردی، در مجموعه بزرگی انعکاس یافته، و نگرانی ایجاد میکند. دشمنان نیز همین را به فرصتی برای تبلیغ علیه کشور بدل کردهاند.. ید در هر رخدادی به دلجویی از آسیبدیدگان و مردم پرداخت.."
او در ادامه ی مطلب خود به رفع تحریم ها از طریق برجام پرداخت و نوشت: "جنگ اقتصادی ترامپ تنها با مقاومت و تدبیر توامان مردم و مسئولان به اعلام شکست فشار حداکثری آمریکا در دولت قبل انجامید. این یک واقعیت است که در زمانی که امکان مناسبتری برای برگشت به برجام وجود داشت، باید از آن فرصت استفاده میشد تا پیچیدگیها و تحولات نوین بینالمللی، امروز کار را سختتر نکند. با این حال، هنوز هم دیر نشده، و همچنان مردم انتظار رفع سریع تحریمها را دارند. نظرسنجیهای پیش از اعتراضات نیز به خوبی این خواسته را نشان میدهند. البته علاوه بر تحریم، حل مشکلات ساختاری و مدیریتی نیز در این شرایط موثر است"
در مورد سخنان اسحاق جهانگیری چند نکته حائز اهمیت است، اولا در ماجرای فوت مرحومه مهسا امینی اصلاح طلبان قبل از روشن شدن واقعیت با موضعگیری های خود علیه پلیس، به شروع اغتشاشات کمک کردند و با سکوت در برابر هتک حرمت به قرآن مجید ، تخریب اموال عمومی و تبرئه ی اغتشاشگران راه را برای اغتشاشگران باز گذاشتند و حالا هم با متهم کردن دولت و حاکمیت سعی در بهره برداری سیاسی خود از این ماجرا دارند.
اصلاح طلبان باژستهای اعتدال طلبی و آزادیخواهی، حجم خباثت و خیانتهای آشوبگران را به حاشیه برده و سعی کردند تا «اغتشاش» را «اعتراض» و «اغتشاشگران» را «معترضان» و «مردم عادی» جا بزنند و به دفاع از آنها بپردازند. در واقع جریان اصلاح طلب به صورت هماهنگ با تطهیر اغتشاشگران سعی دارند که در رسانههای خود از این جنایتکاران قهرمانانی دروغین بسازند تا بهزعم خود هم دستگاه قضا را از محاکمه آنان عقب بنشانند و هم با نفرتپراکنی علیه حاکمیت اوباش را به ادامه ارتکاب جنایت ترغیب کنند و در نهایت از این ماجرا استفاده کرده و با تخریب دولت و حاکمیت شانس مجدد خود برای بازگشت به قدرت را افزایش دهند.
در باره ی برجام و رفع تحریم ها هم باید گفت که دولت گذشته وعده داده بود همه تحریمها در روز اجرای برجام (دی ماه 94) بالمره و یکجا لغو شود و امکان ندارد تحریمها بر گردد، اما تحریمهای ویزا و آیسا و سیسادا در دولت اوباما و سپس تحریمهای کاتسا به اجرا درآمد و پس از آن هم دولت ترامپ با اطمینان یافتن از این که حتی در صورت توقف کامل تعهدات آمریکا، دولت روحانی به تعطیلی برنامه هستهای ادامه میدهد، اقدام به خروج از برجام کرد. بدین ترتیب تعداد تحریمها به بیش از دو برابر افزایش یافت و صادرات نفت به زیر دویست هزار بشکه رسید. این روند در دوره بایدن هم ادامه پیدا کرد و دولت آمریکا حاضر نشد برای عدم تکرار عهد شکنی و تشدید تحریمها خلاف برجام، تعهد و تضمین معتبری ارائه کندکه به اعتقاد کارشناسان، بازگشت بهبرجامدر این شرایط صرفاً به معنای اجازه دسترسی واشنگتن به «مکانیسم ماشه» در کنار حفظ بیشتر تحریمهای پسابرجامی است که اساساً موضوع لغو و حتی تعلیق تحریمها را بیاثر می کند.
حتی مسئول پروژه ایران در گروه آمریکایی بحران، در گفتوگویی فاش کرد، آمریکا در توافق خود با دولت روحانی به دنبال تعطیلی غنیسازی ۲۰ درصدی ایران در ازای آزادسازی تنها 1 میلیارد دلار از داراییهای ایران بوده است.
بنابراین آنچه که اصلاح طلبان از آن سخن می گویند ، چیزی جز بازگشت به متن دیکته شده آمریکا و طرفهای غربی نیست و بی شک این توافق همچون گذشته نمیتواند منافع ملت ایران را تامین کند، با همه اینها آقای جهانگیری ادعا میکند که دولت جدید با بازگشت به برجام بدون تضمین می تواند تحریم ها را رفع کند!