جامعه

اصلاح طلبان از تلاش برای کشته سازی تا سکوت درباره شهید آرمان علی وردی

ماجرای گشت ارشاد و درگذشت مهسا امینی بهانه‌ای شد تا اغتشاشگران، ضدانقلاب و پادوهای داخلی غرب به میدان بیایند و سناریوی دیگری از آشوبهای خیابانی در ایران را کلید بزنند،اصلاح‌طلبان که نقش آتش بیار معرکه را در ناآرامی های اخیر ایفا می کردند با انتشار مطالب جعلی و جهت دار به تهیج افکار عمومی پرداخته و به ایجاد ناامنی و التهاب در جامعه دامن زدند

فعالین و رسانه های اصلاح طلب که حتی در جریان پروژه های کشته سازی دشمن شرکت کرده و مطلب می نوشتند و بیانیه صادر می کردند در برابر شهادت مظلومانه آرمان علی‌وردی طلبه و بسیجی دهه هشتادی توسط داعشی های وطنی سکوت پیشه کردند. بسیجی مظلومی که تنش را کف خیابان ترور کردند، شخصیتش را در رسانه‌های تروریستی. رسانه‌های ی اصلاح‌طلب هم او را سانسور کردند.

فعالین سیاسی اصلاح‌طلب هیچکدام به این اقدام شنیع و رذیلانه واکنش نشان نداده و آن را محکوم نکردند. البته این رویکرد اصلاح طلبان چندان دور از انتظار نبود چرا که آنها وقتی که داعش به حرم شاه چراغ حمله کرد و تعدادی از مردم بیگناه را به شهادت رساند به جای مطالبه انتقام از طراحان این جنایت رذیلانه به تطهیر گروهک تروریستی داعش و متهم کردن نظام پرداختند و یا گفتند نباید خشونت را با خشونت جواب داد.

حال هم معلوم است که در مقابل شهادت مظلومانه یک طلبه ی جوان به دست اغتشاشگرانی که اصلاح طلبان آن ها را مردم می خوانند و از آنها حمایت می کنند موضع گیری نمی کنند. درست همان کاری که رسانه‌های معاند از جمله بی بی سی فارسی و اینترنشنال سعودی و صدای آمریکا و رادیو فردا در قبال این اقدام انجام دادند.

آرمان علی‌وردی چهار‌شنبه شب گذشته، پس از شکنجه به دست چند نفر از آشوبگران در شهرک اکباتان تهران، پیکرش گوشه پیاده‌رو ر‌ها شد تا نیرو‌های حافظ امنیت او را بیابند و به بیمارستانی برسانند. آرمان دو روز در کما بود و در نهایت صبح جمعه آسمانی شد...

یکی از دوستان آرمان ماجرا را اینگونه روایت می کند: « تعدادی آشوبگر به چهره و ریش آرمان شک کردند، جلوی او را گرفته، بسیجی؟! آرمان جواب نداد، یکی کیف آرمان را می‌کشد و با خود می برد، کیف را که باز می‌کند کتاب حوزه و عمامه را می بیند، داد می زند آخونده، آخونده؛ دور آرمان حلقه می زنند، یکی با سرعت از دور نزدیک می شود و لگد می زند و چند نفر مشغول کتک زدن می شوند.

آرمان را با خود می برند جلوتر، پیراهنش را در می آورند و با لگد به شکم و سر و صورتش می زنند و فحش می دهند، یکی می گوید به مقدسات و نظام و رهبری فحش بده تا رهایت کنیم، آرمان مقاومت می کند و چیزی نمی‌گوید.

مقاومت آرمان در برابر تاکید آشوبگران مبنی بر اهانت به مقدسات باعث می شود خشونت آنها بیشتر شود و هر بار که آرمان سکوت می کند ضربات محکم تری می زنند. در نهایت سر آرمان را به جدول می‌کوبند و مغزش شکافته می‌شود. از بس با چوب این بچه را زده بودند تمام بازوهایش کبود شده بود.»

https://shoma-weekly.ir/KdpCzx