جامعه

اصلاح طلبان؛ از آتش بیاری در داخل تا سیاست تسلیم در برابر غرب

این روزها و در شرایطی که با فوت مهسا امینی جامعه دستخوش تلاطماتی ولو اندک شده است برخی از فعالین و رسانه‌های اصلاح طلب سعی کردند بر شدت و آتش این فضا بدمند آنها همسو و هماهنگ با رسانه‌های معاند و ضد انقلاب با روایت های جعلی از فوت مهسا امینی مبنی بر ضرب و شتم و شکستگی جمجمه، در شرایط غبارآلود بودن فضای خبری جامعه به اخلال در امنیت‌روانی جامعه دامن زدند.

مسعود پزشکیان نماینده اصلاح طلب مجلس شورای اسلامی در برنامه گفتگوی ویژه خبری مدعی شد: "دختر را بگیریم، کتک بزنیم و بعد جنازه اش را تحویل بدهیم، خانم امینی را می گویم"!

این ادعای پزشکیان بعد از اظهارات رئیس پلیس و به وقت خودنمایی آشوبگران در برخی شهرها در حالی است که وی آبان گذشته و در ابتدای کار دولت سیزدهم گفته بود: «ممکن است وقایع دی ۹۶ و آبان ۹۸ تکرار شود»!

اسحاق جهانگیری، معاون اول دولت حسن روحانی هم درمورد فوت مهسا امینی نوشت: حادثه تلخی که برای خانم مهسا امینی، دختر جوان ایرانی، اتفاق افتاد، رویدادی تلخ و اندوه‌بار است که نمی‌توان از کنار آن با بی‌تفاوتی گذشت؛ واقعه‌ای که در آن دختری مسافر در عین صحت و سلامت توسط پلیس گشت ارشاد تهران دستگیر شد. اکنون خانواده‌اش در عزای از دست‌دادن دخترشان هستند و افکار عمومی نیز به‌شدت آزرده و عصبانی است.تا به حال، گزارش‌های تلخ دیگری از برخوردهای نامناسب با زنان و دختران جامعه منتشر شده بود در حالی که رعایت کرامت و حرمت انسان، هدف اخلاقی، دینی و قانونی انقلاب و نظام ما بوده است.

همزمان با جریان اصلاح طلب گروهک‌های ضدانقلاب و شبکه‌های ماهواره‌ای هم بر موج احساسات مردمی از فوت مهسا امینی سوار شده و آنها را به ایجاد تجمع و آشوب در کشور تشویق کردند و با سر دادن شعارهایی علیه اصل نظامشان دادند هدف تجمع کنندگان دلسوز ی برای مرحومه امینی و خانواده ی او نبوده است ، بلکه ماجرای مرحومه امینی ، صرفاً بهانه ی ایجاد اغتشاش و آشوب در کشور برای دست یابی به اهداف پشت پرده بوده است.

همراهی جریان اصلاح طلب با رسانه های ضد انقلاب برای ایجاد آشوب در کشور در حالی است که دوربین‌های مداربسته نشان می دهد که هیچگونه ضرب و شتم و حتی رفتار تندی با به آن مرحومه صورت نگرفته است، بنابراین می توان نتیجه گرفت که چهره های جریان اصلاح طلب از روی نسخه‌ای نوشته شده توسط جریان ضد انقلاب به ایفای نقش پرداختند. وقتی سران جریان اصلاح طلب همچون پزشکیان، ظریف، همتی و... به محض وقوع رویداد دست به واکنش تخریبی علیه نظام می‌زنند، نمی توان آن را ناشی از احساسات هیجانی دانست چرا که اولا اسناد حادثه موجود است و ثانیا آنها همانند مردم عادی نیستند که به اطلاعات دقیق دسترسی نداشته باشند،بنابراین بهانه ی برخورد ناشی از احساسات برای تخریب نظام برای این طیف قابل قبول نیست. آنان باید برای آنچه گفته‌اند سند ارائه کنند و برای اتهاماتی که وارد کرده و سندی ندارند، پاسخگو باشند.

فضای غبارآلود این روزها دیر یا زود می خوابد اما باید برای دو موضوع فکری اساسی کرد اول قانونمند کردن فضای مجازی و دوم برخورد با کسانی که در بزنگاه‌ها به جای کمک به فروکش کردن التهابات، آتش بیار معرکه می‌شوند.

***********

با اینکه این روزها دلیل کاهش عرضه گاز روسیه به اروپا، کشورهای غربی با بحران سوخت دست و پنجه نرم می کنند و بسیاری از کشورهای اروپایی همچون آلمان، انگلیس، فرانسه و...در دام بحران تامین انژی گرفتار آمده و برای تامین سوخت خود به احیای برجام محتاج هستند ، عده ای از اصلاح طلبان و رسانه های آنان این واقعیت را انکار کرده و اصرار دارند تا ایران با کوتاه آمدن از حقوق مسلم خود، هرچه سریعتر توافق برجام را امضا کند.

روزنامه همدلی درباره دلخوشی ایران به زمستان سرد اروپا می نویسد:"این زمستان بگذرد نفت ارزان می‌شود و ما نیز همچنان در تحریم‌ها دست و پا خواهیم زد و نمی‌توانیم نفت بفروشیم. با وجود این واقعیت، هنوز دل خوش کرده‌ایم که اگر اروپا در زمستان پیش رو از سرما یخ بزند، به سراغ ما خواهد آمد،‌در حالی‌که این توهمی بیش نیست."

این ادعا در حالی مطرح می شود که اروپاییان به صورت مکرر گفته اند که برای گذراندن زمستان پیش رو به نفت ایران نیاز دارند.

در همین راستا "مکرون"، رئیس‌جمهور فرانسه در مورد نیاز مندی اروپا به انرژی ایران می گوید: " عربستان سعودی و امارات متحده عربی نمی‌توانند تولید نفت خود را افزایش دهند و ما به نفت ایران احتیاج داریم."

"وندی شرمن"، معاون وزیر خارجه آمریکا نیز در این رابطه گفته بود: " جهان به نفت ایران احتیاج دارد"

در این شرایط که خود اروپاییان اعتراف می کنند که زمستان سختی در انتظار آن‌هاست و به نفت ایران نیاز دارند، اصلاح طلبان در رسانه های خود سعی می کنند با تیترهایی همچون دلخوشی ایران به زمستان سرد اروپا، سراب زمستانی، یا فرصت‌سوزی و... بگویند که اروپا به نفت ایران احتیاجی ندارند و مسئولان دولت سیزدهم باید هرچه سریع تر توافق برجام را به هر قیمتی که شده به نتیجه برسانند.

سیاست توافق به هر قیمت و سازش با غرب یک بار در سال ۱۳۹۴ سرعت چرخش سانتریفیوژهایمان را کند کرد و غنی سازی و توسعه هسته‌ای را به پایین ترین حد خود رساند و یک توافق بدون تضمین را برای ایران رقم زد، بدون اینکه نفعی از رفع تحریم‌ها به ایران برساند.

در واقع سیاستی که امروز اصلاح طلبان مطرح می کنند همان سیاستی است که دولت روحانی در 8 سال گذشته به صورت تمام و کمال به اجرا درآورد، این جریان تنها راه کاستن از تنش‌ها با غرب را سازش و تسلیم و به عبارت دیگر، امتیازدهی های یکطرفه و دستیابی به توافق به هر قیمتی می داند، به موجب همین نوع نگاه بود که وقتی توافق برجام حاصل شد، آمریکا زیر میز مذاکرات زد و به صورت یکجانبه از برجام خارج شد. این در حالی بود دولت روحانی تعهدات را به صورت یک جانبه اجرا کرده و تمام اهرم‌های هسته‌ای ایران نظیر آب سنگین اراک را از میان برده بود. در این میان واشنگتن آسوده خاطر بود که دولت وقت عزم پاسخگویی به آنها را ندارد در نتیجه تحریم های بیشتری را علیه ایران وضع کرد .

حال دولت سیزدهم راهبرد متفاوتی را در برجام دنبال می کند و آن این است که ایران نسیه منافع اقتصادی خود را در ازای عقبگرد هسته‌ای مندرج در برجام نقد کند.در این صورت اگر مذاکرات به نتیجه مطلوب برسد که چه بهتر؛ در غیر این صورت معیشت مردم همچون سال‌های ۱۳۹۴ - ۱۴۰۰ گروگان برجام نخواهد ماند.

جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر و در شرایطی که غرب با بحران‌ تامین سوخت رو‌به‌روست، برگ‌ برنده‌ را در مذاکرات هسته‌ای دارد؛ برخورداری از «ذخایر نفتی و گازی»، «توسعه ذخایر هسته‌ای»، «همراهی چین، روسیه و دیپلماسی منطقه‌ای و.... بنابراین نیاز به تسلیم و سازش با غرب ندارد چرا که گزینه مقاومت و عقب‌نشینی نکردن از شروط اصلی جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات هسته‌ای، تنها راهی است که ایران می تواند برای از میان برداشتن تحریم های هسته ای به آن تکیه کند

https://shoma-weekly.ir/EudeWY