
آذر منصوری، دبیرکل حزب اتحاد ملت طی یادداشتی با عنوان «فقر مرگ بزرگ است» در روزنامه اعتماد می نویسد:" آنچه موجب شد مرگ ژینا مقدمهای بر شکلگیری یکی از فراگیرترین اعتراضات در ایران پس از انقلاب اسلامی شود، گسست عمیقی است که بین حاکمیت و ملت شکل گرفته و ناگفته پیداست که وقتی خط فقر ۱۸میلیون تومان اعلام میشود، چند درصد از شهروندان ایران مشمول آن شدهاند. ناکارآمدی، ضعف حکمرانی و بیتوجهی به خواست اکثریت شهروندان که آثار ملموس خود را بر زندگی آحاد شهروندان کشور گذاشته و نتیجهای جز ناامیدی و بیافقی نسبت به آینده در آنها به دنبال نخواهد داشت و طبیعی است که در چنین شرایطی تلاش میکنند تا به نحوی نارضایتی خود را از وضع موجود در خیابان ابراز کنند. چرا خیابان؟ چون راهی غیر از خیابان برای طرح مطالبات خود و اعلام و ابراز نارضایتی متصور نیستند. نه نهادهای انتخابی و نه جامعه مدنی ظرفیت لازم را برای شناسایی و دیده شدن این مطالبات ندارند و خیابان را ایستگاه آخر و تنها پناه خود برای رهایی از مرگ تدریجی میبینند. کاری کنید شهروندان به خصوص دختران و پسران جوان این کشور به ایستگاه آخر نرسند"
آذر منصوری در حالی اغشاشات اخیر را یکی از فراگیر ترین اعتراضات خوانده است که حسن کرمی، فرمانده یگانهای ویژه انتظامی کشور در این خصوص می گوید: ما در این ناآرامیها ریزشهای معناداری را نسبت به فتنه های گذشته شاهد بودیم به گونه ای که در کف خیابان فقط 30 تا 50 نفر اوباش شناسنامهدار حضور دارند.
علاوه بر آن حتی صهیونیست ها هم به اندک بودن معترضین اعتراف کرده اند، در همین خصوص شبکه ی آی 24 اسرائیل گفتگویی را با یک کارشناس مسائل سیاسی خود انجام داده است،کارشناس اسرائیلی در این گفتوگو با اشاره به اینکه «تعداد معترضین در ایران کم است و هیچ ایدئولوژی اعتراضی وجود ندارد» گفت: این اعتراضات به جایی نخواهد رسید.
با این حال برخی از فعالین سیاسی اصلاحطلب همچون آذر منصوری کماکان در گوشه و کنار در قالب بیانیه، پیام و مصاحبه به صحنهگردانی اعتراضات پرداخته و همه ی تلاش خود را به کار می گیرند تا آتش اعتراضات را روشن نگه دارند .
اصلاح طلبان در فتنه 88، وقایع آبان 98 و همچنین ناآرامیهای اخیر در ماجرای فوت مهسا امینی به میدان آمده و با اعتبازرادیی از اظهارات مقامات رسمی ایران به تحریک احساسات مردم پرداختند تا همسو با جریان ضد انقلاب ، آتش فتنه ی دیگری را روشن کنند.
همنوایی جریان به ظاهر اصلاح طلب با ضد انقلاب به حدی است که شیمون پرز در مورد آنها گفته است: "اصلاحطلبان به نمایندگی از اسرائیل با رژیم اسلامی ایران میجنگند"
نکته قابل توجه اینجاست که روزنامه اعتماد و برخی دیگر از رسانه های اصلاح طلب بارها در نقش همکار داخلی رسانههای ضد انقلاب در کارزارهای رسانهای علیه مردم ایران حضور فعال داشته اند با این حال از یارانه و بودجه دولت استفاده می کنند و علیه نظام مطلب منتشر می کنند که ضرورت دارد دستگاه های نظارتی باید ورود کرده تا بیش از این پول بیتالمال صرف حمایت از اینگونه رسانه ها نشود.
و البته نکته قابل توجه دیگر در اظهارات منصوری موضوع خط فقر است که وی بدون توجه به بلایی که دولت اصلاحی اعتدالی یازدهم و دوازدهم بر سر اقتصاد ایران آورد به فرافکنی و دعوت به آشوب ادامه می دهد.
فیاض زاهد از فعالان اصلاح طلب هم در جدید ترین یادداشت خود نوشته است: " ما در زنجیره خشونتهای پی در پی همه خوب و بد خود را به تاراج مینهیم. باید برای این امر فکری کرد. اما اگر از من چاره بخواهید، پاسخی ندارم. من حتی امکان توجیه دختران خودم را نیز ندارم، چه برسد به دانشجویان یا نیروی مخاطب بیرونی.اگر منصفانه پاسخ دهم که مسئول این وضعیت کیست؟ پاسخ میدهم بیتردید سهم جمهوری اسلامی ایران بیش از بقیه است. این سیستم سیاسی که امثال من همه جوانیاش را در جبههها برای اعتلای آن صرف کرد، با بیتدبیری منحصربهفردی به نابودی خویش همت گماشته است."
شاید در هیچ جای جهان نتوان شبیه و مانندی برای این رفتار اصلاحطلبان یافت. اینکه در کشوری یک طیف سیاسی چنین آشکارا و بیپروا با دشمنان نظام هم نوا شده و به مبارزه با حاکمیت برخیزند.
در اثبات مضحک بودن ادعای سهم جمهوری اسلامی در اغتشاشات اخیر (البته به گفته ی اصلاح طلبان اعتراضات و نارضایتی های مردم) تنها ذکر همین نکته کافی است که نظامی که طی 44 سال گذشته در مقابل انواع اقسام رذالتها، خباثتها و دشمنیهای جبهه استکبار و پادوهای داخلی آنها همچنان با قدرت و اقتدار ایستاده قطعاً و حتماً از مشروعیت و مقبولیتی ریشهدار در میان آحاد مردم برخوردار است. سند این ادعا هم همراه نشدن مردم با آشوب هاست ،علاوه بر آشوب های اخیر در دی ماه 1396 و آبان 1398 نیز علیرغم کلید خوردن سناریوهای ناامنی از سوی دشمنان، با توجه به عدم همراهی مردم با آشوبگران، این آشوبها ناکام ماند.
اما نارضایتی که فیاض زاهد به آن اشاره می کند محصول عملکرد 8 ساله ی دولت تدبیر و امید است که اتفاقا شخص ایشان در آن نقش داشته است، در دولت تدبیر و امید که ایشان بدون هیچ گونه تخصصی در سمت مشاور وزیر رفاه در امور بینالملل جا خوش کرده بود تورمهای کمرشکن و چند صددرصدی در بخشهای مسکن و خودرو و سکه و. .. به وجود آمد.
امثال فیاض زاهد در حالی از نارضایتی مردم سخن می گویند که دولت مورد حمایتشان هشت سال با وعده ی برجام ، باعث دو برابر شده تحریمها شد و چوب حراج به ذخایر طلا زد و معیشت مردم را با سختی مواجه کرد.